امشب شام مهمان داشتم خواهرشوهرم بچش هفت روز از دخترم بزرگتر اون پسره بچش...دوبار دخترمو زد بعد دخترم انقد گریه کرد عصبی شدم گفتم خب مامان هروقت زدتت تو هم بزنش اعصابم خورد شد رک ب بچه اینطو گفتم بعد دخترم جلو همه گفت مامانم گفت هروقت سورنا تورو زد تو هم بزنش حالا مگه میشد جمع کنم🙄

۴ پاسخ

نباید قاطی دعوای بچه ها شد البته بنظر من.شما در هر صورت راه درست رو ب بچه تون نشون بدین
تا جایی ک بهم آسیب نزدن دخالت جایز نیس
اونم بچه س مگ چندسالشه اخه ،یعنی هردوشون بچه هستن

وای از دست این بچه ها واقعا ی حرفهای رو ک باید بزنن نمیزنن اما ی حرفهای رو ک نباید بگن میگن 😂😂😂

خب حرف بدی نزدی که
خوب گفتی

خوبش کردی.دختر منم مظلومه همش میخوره. بش گفتم هرکی زدت بزن
اما توو کله ش نمیره

مقالات مرتبط

کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
رفتار با کودک حساس
رفتار با کودک حساس و زود رنج | راهکارهای تربیتی کودک حساس
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران

سوال های مرتبط

مامان لیا و دیا مامان لیا و دیا ۳ سالگی
اومدم قبل خواب واسه دخترم قصه تعریف کنم گفتم اولش در مورد مدرسه و مهد کودک یه کم براش بگم شاید جالب باشه دوست داشته باشه گفتم بزرگ بشی بری مدرسه کلی دوست پیدا کنی و فلان‌‌….:دیدم گفت مامان تو هم بیا گفتم باشه میبرم میرسونمت گفت نه تو هم بیا گفتم جای مامانا نیست جای بچه هاست با ذوق تعریف میکردم خوشش بیاد دیدم شروع کرد به گریه نه من تنها نمیرم و فلان مگه آروم می‌شد دیگه هر چی میگفتم😔اشتباه کردم اصلا نباید همچین چیزی رو الان تعریف میکردم😔
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان آیلین و تودلی مامان آیلین و تودلی هفته چهاردهم بارداری
سلام مامانا دخترم یکدفعه ای امشب گفت لپم درد می‌کنه اون موقع خورد به مبل.آخه چند ماه پیش خورد به مبل .گفتم مامان اون واسه قبلا هست الان خوب شده دیدم چند بار دیگه هم گفت درد دارم گفتم دندونت درد می‌کنه گفت آره منم بهش استامینوفن دادم تازه خوابش برد .دندوناش رو از همون اول مسواک زدم اهل شکلات هم نیست دندوناش هم اصلا خرابی نداره تو ظاهر سالمه سالمه .یعنی راست گفته دندون درد داره ؟
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان هامین مامان هامین ۳ سالگی
شما با خبرچینی بچهاتون چ واکنشی نشون میدین؟؟؟؟

دختر جاریم خیلی پسرمو اذیت میکنه گاها یهو میزنش منم ب پسرم گفتم اگه تورو زد بزنش

اینم رفته ب جاریم گفته مامانم گفته دخترتو بزن🤣
مونده بودم چی بگم

در مجموع پسرم بلد نیست از خودش دفاع کنه همش تسلیم خاسته هاش میشه اونم اذیتش میکنه


امروز دیگه تا مرز دیونگی ناراحت شدم جلو جاریم بخاطر پسرم که اینقدر دخترش اذیت میکنه اون چیزی نمیگه😒
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان علی رضا مامان علی رضا ۳ سالگی
دیشب خواهر شوهرم هر ساعت به پسرم می‌گفت قد کوتاه عیب قد کوتاه پسر خودش نمیگیرد اعصابم خورد شد هیچ نگفتم بعد پسرش بچه های جاریم پسرم زدن هیچی نگفتم بعد پسرم رفت پسرش زد خواهر شوهرم ترکید پسرم زد شوهرم با چشم خودش دید اعصابش خورد شد پسرم زد گفت ورش دار برو تو اتاق بعد به خواهر ش گفت حق نداری پسرم بزنی بچه هستن دعوا میکنن اگه ما بودیم دنیارو زیرو میگردی
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان فاطمه مامان فاطمه ۳ سالگی
از امشب قراره‌ چن شب بمونم بیمارستان پیش مادرم دخترم زنگ زد کلی گریه کرد که بیا خونه و منی که بزور خودمو نگه داشتم از یه طرف دخترم مریضه و سرش ظهری خورد بوفه از یه طرف هم مادرم ...
راستش موندم کارم درسته یا نه، الان به جای این که پیش دخترم باشم پیش مادرمم 😢😢😢درسته دخترم خونه ست ولی بهم احتیاج داره کاش میشد یه کم سنگ دل بود
مشاهده ۲۷ پاسخ دیگر
مامان ترنم مامان ترنم ۳ سالگی
وقتی دخترم روز تعطیل هم گریه میکنه برای مهد منی ک تصمیم گرفتم مهر ب بعد نفرستم چیکار کنم اون موقع
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان گلی مامان گلی ۳ سالگی
مامانا منو راهنمایی کنید پسر داداشم 20 سالشه دخترم خیلی دوسش داره و همش اسمشو میاره بعد طبقه پایین مامانم اینا زندگی میکنن خیلی هم پسر گستاخ و بی ادبیه ناگفته نماند دیابت داره حالشم اصلا خوب نیست بیشتر رفتارای بدشم بخاطر مریضیش ولی امشب خیلی دلمو شکوند مامانم عمه ها و عموهامو دعوت کرده بود بعد وقتی فامیلای بابام میان زن داداشم و بچه هاش خیلی زورشون میگیره دخترم افتاد دنبال پسر داداشم که بیا بازی کنیم اونم تو اتاق داشت با مامانش حرف می‌زد یهو یه داد بلندی سر دخترم زد از اتاق کردش بیرون بچم خیلی دلش شکست انگار توقع نداشت و غرورش شکسته بود اومد کلی گریه کرد بعد پسر داداشم اومد بیرون معذرت خواهی کرد ازش گفت ببخشید هی میخواست دخترمو بوس کنه ولی من واقعا ناراحت شدم از کارش و جلو مهمونا
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۳ سالگی
من از صبح هم روزه بودم هم دختر سه ماهم اذیت کرد و همم ی کم خونرو مرتب کردم و جارو چون برا عید هیچ کاری نتونستم بکنم و اومدم و دراز کشیدم دختر سه سالم هم گوشی منو برداشته بود و بازی میکرد سه بار بهش گفتم ی کم صداشو کم کن دخترم من ی کم بخوابم داد زد گفت نه گفتم پس گوشیو بده و تو هم بخواب پاشد محکم منو زد و بازومو طوری گاز گرفت که مجبور شدم از موهاش و سرش بگیرم تا گوشتمو نکنه حتی الانم میسوزه جای گازش بازوم کبود شد و بعد اون دوباره چنگ انداخت آخر سر مجبور شدم بزنمش بخدا نمیدونم با این بچه چکار کنم واقعا آخه دلیل این رفتارا چیه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ملوسک مامان ملوسک ۳ سالگی
خانوما دخترم دیشب تب کرد بعد گفت دلم درده صب بردم سروم زد بعد دلش درد گرفت دسشویی کرد بار اولو دوم خوب بود ولی اسهالای بعدی با مخاط خونی بود کسی بوده بچش اینجوری شده باشه خوب میشه دخترم خیلی چیزای کثیف دهنش میزاره تروخدا کسی تو شرایطم بوده جواب بده الان بردمش ازمایش خون داد با مدفوع خواهش میکنم کسی تو شرایطم بوده جواب بده خیر ببنید
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ماهلین مامان ماهلین ۳ سالگی
دیشب خونه ماد شوهر عوضی بودیم دخترم هی داشت با دختر خواهر شوهرم بازی می‌کرد بعد مامانش میرفت سمتش هی میگفت نکن دوست من اون هم هی حرفشو درمی‌آورد میگفت دختر من زور میگی پرو سربه سر بچم میذاشت هی دوسه بار گفتم ولش کن اذیتش نکن یه دفعه دوباره بهش کرم ریخت ماهلین خواهرشوهرمو زد یه دفعه گفت این زدن رو تازه یاد گرفته کارت زشته شوهرم یه دادی سر دخترم زد کلی گریه کرد وقتی برگشتم خونه گفتم دفعه آخرت باشه به خاطر خواهرت سر دختر من داد زدی دختر من هر عیبی داره بچه بره دختر خودشو جمع کنه که دنیا عیب بعد من شوهرم ازخودم ۲سال کوچیک تره همیشه این موضوع رو تو سرم‌میزنه من ۳۷ سالم الان یه دفعه گفت ۵۰ سالت شده خجالت نمیکشی خیلی دلم شکست
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان سامیار مرسانا مامان سامیار مرسانا ۴ سالگی
سلام مامانا چن روزه حالم خیلی گرفته پسرم بیرون بازی میکرد یهو دیدم نیس با یه پسر بزرگتر رفته بودن تو خرابه ها گشتم پیدا کردم گفتم مامان اینجا چکار میکنی گفتم امپول بازی میکردیم گفتم چطور گفت با سنگ امپول زد پشتم گفتمش مگه نگفتم نباید شلوارتو جلو کسی دربیاری گفت بام بازی نمیکرد در خونه گفت بریم اونجا منم نرفتم بعد ک رفت گفت بیاو.... رفتم الان خیلی ناراحتم چن روزه شلوارشن تواتاقش درمیارع میگه دارم امپول میزنم منم گفتمش دکتر باید امپول بزنه اونم فقط سردستت اجازه هست هی میگه مامان الکیه چ‌کنم الان من کلا دیگ نذاشتم بره بیرون اونروزم شر خانواده شوهرم ک گوشیمو سوزوندن رفتم غافل شدم ده دقیقه از بچه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان سارا مامان سارا ۳ سالگی
دخترم ۷ سالشه با پسر خواهرم ک ۷ سالشه میرن کلاس نقاشی هر روز خودم مببردمشون امروز به خواهرم گفتم نمیتونم شما ببر
بعد یه دفتر نقاشی که واسه دخترم گرفته بودم نمیدونم از جنسش بود هی پاره میشد با اینکه گرون خریده بودم
عوضش کردم امروز خواهرم دیده به دخترم گفته چرا انقدر اصراف کارین دفتر عوض میکنید دخترم گفته خب پاره میشد خواهرم بهش گفته از بس وحشی دخترم جواب داده خودت وحشی
خواهرم حس میکنم دشمن دخترمه
آخه دخترم ار همه نظر ار بچه خودش بهتره همش مقایسه میکنه
بعد زنگ زد بهم جقدر دخترت زبون میکشه اصلا بچه های من که ایتطور نیستن جرعت ندارن زبون بکشن
همیشه دائم داره عیب از دخترم میگیره من سکوت
امروز گقت حالا بالاخره هر بچه ای فرق دازه خب بچه شما که نباید مثل بچه من باشه
ینی قربون دهن دخترم که گفته خودت وحشی آخه بار اولش نبود
یکبار زنگ زده گوشیم دخترم برداشته گفته مامان حمومه‌خواهرم ببخشید بهش گفته ج ن د ه ای که به مامانت گوشی نمیدی
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان تودلی مامان تودلی هفته پانزدهم بارداری
دوستان ی لحظه بیایین


امشب پیش مادرم بودم بچم رو ساک ابجیم بود بعد یهو افتاد از پشت سر ملق زد راستع شد بعد الان هی گریه میکنه تو خاب همه چیشو همون لحظه چک کردم چرب کردم ماساژ داد بچه سرحال بود الان نق میزنه قهره تو خاب ولی قبل خاب قهر شد نمیدونم چرا یوسره گریه کرد و امروزم ابگوشت خورده زیاد میتوته از اون باشه،؟😓
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان فرشته هام مامان فرشته هام ۳ سالگی
خانم ها یه همسایه داریم همسن دخترمه ۶سالشه فوق العاده بچه ی بی تربیتی هست چند بار بچه هامو زده اذیت کرده متاسفانه دختر من هرگز هیچ بچه یی رو نمیزنه واز خودش دفاع نمیکنه بابت این موضوع خیلی نارحتم امروز عصبی شدم کلی کار داشتم تو حیاط اون دخترم اومده بود جلوی درمون وبه بچه هام بد وبیراه میگفت دخترم چنگ زد منم داد زدم سرش ومادرشم یه ساعت بود میدید از پنجره بچش اذیت میکنه ولی نیومد ببردش من عصبی گفتم چرا اینقدر بی تربیتی دست به بچه هام بزنی دستتو می شکونم گفتم یه بزرگ ترم نیست بیاد جمعش کنه از این وسط درشون زدم وبه مادرش گفتم بسه دیگه تا الان دخترت خیلی بچه هامو زده اون روز کلی خون از لثه ی پسرم اومد سرش کوبوند به در جلوی بچه تو بگیر بخدا میزنمش بدم میزنمش بنظرتون خیلی تند رفتم بخدا مادرش اصلا براش مهم نیست وبه کار دخترشم افتخار میکنه اون روز شلنگ آبو گرفت داخل ماشین یه بنده خدایی کل ماشین خیس کن مادرشم فقط از. پنجره گفت بیا تو همین
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان همتاوتو راهی مامان همتاوتو راهی ۳ سالگی
مامانا خدا منو مرگ بده اصلا نمیدونم چطور شد دخترم دستشویی رفت بعد نزاشت من بشورمش منم عصابم خورد شد از دستشویی زدم بیرون رفتم دوباره پیشش دیدم شلوارشو دروورده داراب میگیره خودش منم داد زدم سرش اخه دستشویی تو حیاطه گفتم چرا کل پاهاتو اب گرفتی بعد شلوار داشتم میپوشیدم براش چون پاش خیس بود شلوار بد میرفت پاش بعد سرشو خم کرده بود به جلو بعد من دست شکسته یهو دستم در رفت زد دماغش کلی خون اومد هم خودش ترسید قطع شده ارومم شده ولی من نگرانم بخ‌وابه دوباره خدایی نکرده خون نیاد کسی تا حالا چنین تجربه ای داشته
مشاهده ۴ پاسخ دیگر