۱۰ پاسخ

باید یه بازی جذاب پیدا کنی براش و خودت باهاش بازی کنی اون یادش بره

بچه هرچی بزرگتر بشه دردسرشم بیشتره بزرگ میشه میره بیرون باز استرس داری وای رفت چیزیشرنشه کسی نزنه نخوره زمین و..... جای اینکه فوش بدی بخودت ی توپی چیزی ببر بچه بازی کنه مگه میخوای چیکارکنی کاری داری بزار بعد چرابچه رو عذاب میدی چیزه عجیبی نیست خسته بشه هم خودش میاد ی گوشه میشینه بلند من ببرخونه

دیگه نزدیک ۲ میشن اینجوریه طبیعی دیگه الان یاد گرفتن برای هرچیزی ناراحتی کنن و سوگواری کنن ما هم از صبح داستان داریم مغزم پر از صدای آی مامان ااااوووم مامان🥱

پسرمن هفته ای یک بار میره خونه پدربزرگش خیلی هم بهش خوش میگذره تو خیابون میره کلی بازی میکنه اما ندیدم گریه کنه که بمونه فقط ازبغل مادرشوهرم نمیاد بغلمون تو ماشین

وای پسر من سع سالس فقد بهانه بیرون ماشین

بزارگریه کنه توهم بهش بی توجه باش تابفهمه گریه بی فایده هست
دستشوبگیرببرش بزارتواتاق بگواینجابشین گریه کن گریه هات تموم شدبیاییرون درروهم نبندیک جاتعیین کن بگواینجاجای گریه هست توبقیه حاهای خونه نمیشه گریه کنی
وبگووقتی گریه میکنی من نمیفهمم چی میگی
نگوکه داره گریه میکنه نمیشنوه چی میگم چون قشنگ میفهمه چی میگی بچه هایه حواس دیگه دارن به اسم بدون دغدغه وبیکاری که آدم روگیرنده هاشوبالاترمیبره وقشنگ میفهمه چی میگی

دختر منم دقیقاااا همینجوریه

چون کم میرن بیرون اینطوریه من پارک ببرمش با خودم یه خوراکی میبرم با اون گول بخوره بیاد

دختر منم همینه شاید بیشتر از یک ساعتم طول بکشه
وقتی میبرمش تو کوچه با کلی گریه باید برش گردونم

خب باهاش بازی کن

سوال های مرتبط

مامان حسین جانم🫀 مامان حسین جانم🫀 ۲ سالگی
شما در طول روز چقدر با بچه هاتون وقت میگذرونین؟🫠

یا در طول هفته چقدر مهمون میرید یا مهمون میاد خونتون؟☺️

ما هفته ای دو بار اینا مهمون میریم اونم خونه مامانم یا مامان بزرگمم
بعدش جمعه ها وسط هفته میریم بیرون پسرمم کامل حرف نمیزنه اما بابا مامان دایی داداش آنا آبو هاپو گیدی همون گوسفند نانا قاقا اقا
جیجی گنجشک به ترکی دده بازی اینارو میگه
خلاصه عرض کنم خدمتتون ما با مادرشوهرم اینا یه خونه زندگی میکنیم
خواهرشوهرم هرروز اینجاست و پسرش همسن پسرمه دائم تو حیاط هستش و برادر هم داره و اینکه خواهرشوهرمم با مادرشوهرش و برادر شوهرش اینا زندگی میکنن خونه اونا بچه زیاده تو یه حیاط ۸ یا ۹ تا بچه هستن بعدش گفتم که اون دائما تو حیاطه و با بچه ها بازی میکنه و خیلی هم لج بازه
بعدش پدرشوهرم هی بهم گیر میده که اون حرف میزنه دائم تو حیاطه
تو هم بیار بیرون بازی کنه
منم دوس ندارم هی بیرون باشه روزی ۱ یا ۱ونیم ساعت اینا میبرم بازی میکنه دوچرخه سواری میکنه میارم توخونه هم پویا میبینه با اسباب بازی هاش بازی میکنع در کل هردو راحتتریم
اینم بگم اون دوماه از پسر من بزرگتره چون پسرم ۷ ماهه دنیا اومده تو شناسنامه از اون بزرگتره خببببب
و اینکه من بیشتر حواسم به اخلاق و تربیت و قطره هاش و تمیز بودنش هست به اونم گیر میدن میگن بچه باید بر و روش کثیف باشه هی لباس عوض نکن هی تیپ نزن هی حموم نبر 🫤😐

ببخشید که سرتونو درد اوردم نظرتون راجب این حرفام چیه ؟؟؟