۱۷ پاسخ

عزیزم تو این سن طبیعیه.خدا به ما مادرا صبر زیادی بده.دختر من که خیلی عاقل و حرف گوش کن بود اما الان بشدت نافرمان و شیطون و لجباز شده.ولی خب باهاش مجبوریم مدارا کنیم سنشون ایجاب میکنه اینطور باشن.درست میشن

عزیزم هممون هر چند روز یکبار ب این مرحله میرسیم من دیشب ب شوهرم میگف میخوام خودمو بکشم اصن ...اما مینرسم مامانت بچه رو ببره زیر پر و بالش نمیخوام بمیرم 😂😂😂بعد کلی دعا کردم برا خودم ک تا بچم کوچیکه نمیرم ...

من یچیزی میگم بهش فکر کن تا دلیل رفتاراش متوجه بشی
بعد دوسال تا حدود ۳یا۳.۵ تو هر بچه ای متغییره .مغز ب دوبرابر حالت عادی خودش میرسه یعنی ی جهش رشدی حالا فک کن تو بدن این بچه ها داره چیا اتفاق میفته یهو مغزت دو برابر بشه خیلی چیزت برات مفهوم پیدا کنن بعد این وسط از پستونک و شیر و پوشکش ک کل زندگیت باهات بوده بگیرنت کلافه نق نق و عصبی لجباز تا زمانی ک این درگیرای مغز آروم بشن

منم بیا با هم بریم بیابون قول میدم فقط بخوابم

وای من تا چن روز پیش حال خودتو داشتم ب شوهرم میگفتم حالم از بچه ب هم میخوره نمیخام ببینمش انقد ک لجاور و چند‌ش شده
ولی دیدم بچمم بامن لج شده بود از بس باهاش بدی کردم
خودمو عوض کردم سر هرچیز کوچیکی عصبی نشدم مث یه دوست باهاش رفتار کردم الان خوب شده بچم هی میگه باهم دوستیم اره مامان؟ 🤣

عزیزم واقعا حرف شمادرسته افرین پسرمن آروم ترین بچه بودالان بگم زندگی برام نزاشته ازبس گریه های شبانه بهونه های الکی وای دادجیغ میگم خودم بخاطرهمین چیزاست

سعی کن آرامش خودت رو حفظ کنی و به کارهای بدش تا اونجا که به خودش و دیگران وسایل آسیب نمیزنه بی محلی کنی تا تکرارش کم بشه
تو شرایط بحرانی که اعصابت رو به هم میریزه نباید خودت رو ببازی
فکر یه سرگرمی یه چیزی تا هواست پرت بشه از کار بدش باش

چقد منی😑😭

میگی برم‌جایی که کسی نباشه اولین کسی که دلت هواشو میکنه کوچولوته من خودم همش میگم ای کاش یکی باشه بسپارم بهش برای خودم باشم مامانم نگه میداره ولی بعد دوساعت دلم هواشو میکنه

وضعیت خودت رو برای من ضرب در سه کن... واقعا سه قلوها جونم رو گرفتن‌.. تک و تنها تو شهر غریب. همسر هم صبح تا شب سر کار. شب هم‌که بیاد انگار یه بچه دیگه اضافه شده

چ کا ایی میکنه مگه؟

کلا تمام بچه ها توی سن همینن فقط باید صبوری کرد و قشنگ حرف زد باهاشون یا نهایتا یه نفر باشه بچه ازش حرف شنوی داشته باشه که کار اشتباه کرد اون یه نفر بهش گوشزد کنه

بخدا الان از عذاب وجدان اینکه بچم اینهمه دردسر و اذیت درست می‌کنه و من نمی‌دونم واقعا باید چیکار کنم دوست دارم بمیرم

بخدا درد قلب گرفتم از دستش از غروبی پشت کمرم سمت چپ تیر میکشه شدید

داغ دلمو تازه نکن ...

پسر منم همینه یعنی حاضرم بمیرم برای همیشه راحت شم

دقیقا حرف دل من میزنی گاهی وقتا انقد خسته میشم صداش میشنوم میخوام سرم بکونم ب دیوار

سوال های مرتبط