۱۶ پاسخ

شب از نیمه که میگذره، هرچی فکر بد و اذیت کننده‌ست هجوم میاره به مغز آدم. سعی کن زودتر بخوابی. خیلی تو روحیه‌ت تاثیر میذاره. احتمالا بچه‌ت اذیت میکنه برای خواب، اونم سعی کن با این راه‌حل‌های پیج این دکتره momy doctor بهترش کنی که بتونی خواب کافی داشته باشی. این روزا هم میگذره. همه چیز میگذره و تموم میشه. فقط کافیه یه کم بیشتر طاقت بیاری. میدونم سخته. برای همه‌مون سخته، برای بعضیا بیشتر.

وای دورت بگردم منم حس الانم مثل توعه😪😪😪

رضوانه سخته هم بچه داري هم حاملگي
ولي تحمل كن مثبت باش

الهی بمیرم‌کاش نزدیکت بودم هفته ای یه روز دو روز شاهانو میگرفتم برا خودت باشی

چجوربااورژانسی حامله شدی.شایددیرخوردی

عزیز دلم آنقدر نا امید چرا؟ میدونم و کاملا درکت میکنم الآن استرس بارداری و خستگی بچه رو داری، پس باخودت کنار بیا از هرطریقی که احساس میکنی آرومت میکنه، پس تلاش‌ برای بهتر زندگی کردن رو داشتی باشی، مطمئن با الآن اذیتی بعدا این دوتا بچت میشن تمام همدلی های تو

رضوانه ی عزیزم
کاش بهت نزدیک بودم
ببین من خودم یه چیزی را تجربه کردم هر موقع دلسا نق میزد من عصبی میشدم اونم بیشتر نق میزد و واقعا خسته میشدم
الان وقتی نق میزنه هر کاری دارم میذارم کنار میرم رو زمین میشینم کنارش باهاش بازی میکنم واقعا جوابه اینجوری اصلا دیگه نق نمیزنه
بازی که بکنه انرژیش تخلیه میشه خسته میشه و خوابشم بهتر میشه

حالا فک‌کن من بدبخت با دوتا همزمان سر و کله میزنم .دارم میمیرم از بی خابی پریود سردرد.ولی روانی شدم.باید کنترل کنم.😓
صبور باش عزیز دلم.
بدتر از شرایط تو هم هست
به اونا فکر کن.
ایشالا وضعیت بهتر بشه برات
خلاصه اینکه تنها نیستی.
خیلیامون همدردیم

اره عزیزم خیلی سخته با بچه کوچیک بارداری واقعا سخته ولی دیگه باید تحمل کنی به روزایی فکر کن که بچه هات بزرگ شدن
من خودم سه تا بچه کوچیک دارم یه بزرگ ،
بزرگه از کوچکا بیشتر اذیت میکنه .کوچولوها از بزرگه بیشتر ،بعضی مواقع واقعا وسط خونه میشینم خودمو میزنم گریه میکنم شوهرم هم بیشتر مواقع نیست انگار تنهایی دارم بچه ها رو بزرگ میکنم یه روز با هم بازی می‌کنیم یه روزم به سرم میزنم گریه میکنم که چرا اقد بچه آوردم فقط هم دومی رو خودمون می خواستیم بقیه همه ناخواسته بودم ولی خدارو شکر میکنم که سالمن به بزرگ شدنشون فک میکنم که شاییییید بعدا شدن مرحم دردم

حالا باز برو اونجایی ک کالسکه اتو جا گذاشتی فردا برو شاید فرجی شه شاید طرف دنبالت بگرده برسه دستت

عزیزم چقدر درکت میکنم منم گاهی اونقد اذیت میشما شوهرمو فحش میدم😅😅😅😅
طغلی هم کمک میکنه ها ولی زورم ب اون بنده خدا میرسه
همش فشار عصبی رو آدمه
منم خسته شدم ولی منم ناشکری نمیکنم خیلی هم دوسش دارم ولی گاهی حس تنهایی و افسردگی میکنم و گریه میکنم اونقد خستم دوس دارم ی روز در هفته مال خودم باشه بی دغدغه مثلا بدمش دس مامانم ولی دلم تاب نمیاره و استرسی میشم ک چیزیش نشه خلاصه دلخوش کردم تا دوسالش شه و یکم راحت شم

بیا باهم گریه کنیم. اینقد پسرم گریه کرد و جیغ زد مجبور شدم پاراکید بهش دادم. نمیدونم چشه شبا جیغ میزنه

سلام گلم
ناشکر نیستی یه مادر خسته هستی
که یه پسر شیطون داره منم وسایلمو جا میزارم این برای همه پیش میاد خودتو سر زنش نکن
سعی کن به چیزهای مثبت فکر کنم مثلا به روزهای چشم انتظاری برای دیدن شاهان جانت
یه سفر بچین برو خون مادر یا خواهرت یک روز کامل از شاهان جان دور باشه تا دوباره باطریت شارژ بشه

توبه استغفرالله، دلت میاد، واسه دوسال اینقدر خودت ضعیف گرفتی.
اینهمه سال هرچقدر خواستی خوابیدی و راحت بودی، فقط دوسال یکم سخته اونم پر از شیرینی
توبه کن و خدا رو شکر کن

سلام عزیزم میدونم سخته خیلی ام سختههههه منم دست تنهام مامانم کرجه خودم تهران ولی هفته ای یا میاد یا من میرم اون تایم استراحت میکنم سرحال میشم اگر میتونی از کسی کمک بگیر

چرا خانوادت پیشت نیستن ؟؟؟

سوال های مرتبط