۱۷ پاسخ

وای من اسم‌شاهچراغ‌میاد میترسم واقعا جرات نمیکنم یه‌روزی برم

اسم شاهچراغ میاد تن و بدنم میلرزه😅😅
احتمالا برم شیراز اون سمتا نرم .....
قبول باشه

قوربون شاه چراغ برم من که واسه همیشه ازش میترسم از دور سلام میدم❤️

پارامونت.

چهار راه خیرات برو

التماس دعا.

منبع کفش فقط خیرات

چهار راه خیرات.طالقانی.ستاره هم کفشاش خیلی خاصه

برو چاراخیرات

پارامونت ستاره زیتون

التماس دعا گلم

ملا صدرا هم خوبه کفشاش

زیارتت قبول حق برو خيرات اونجا هم کفش فروشی زیاد طرف طالقانی هم هست

چه مدل کفشی میپسندی

سلام التماس دعا🙏🙏

التماس دعاخیرات

التماس دعا عزیزم

سوال های مرتبط

مامان 💙دوتا فسقلی💙 مامان 💙دوتا فسقلی💙 ۵ سالگی
سر شب عرفان باباباش رفته بودن مغازه قرار بود من با ماشین برم دنبال عرفان خلاصه ساعت ۷ ونیم تقریبا بود راه افتادم سمت مغازمون پشت چراغ قرمز یه پژو اومد کنارم آقا این افتاد دنبالم من گاز دادم ازش دور بشم فک کرد میخوام باهاش کل بندازم شروع کرد به گاز دادن و دنبال کردن بدبختی آروم میرفتم آروم می اومد تا بهش برسم و...تا رسیدم به چراغ قرمز، سبز که شد اون اول راه افتاد مستقیم رفت من پیچیدم سمت چپ گمم کرد اومدم رسیدم دم مغازه شوهرم زنگ زد که کجایی گفتم رسیدم گفت سریع بیا خونه من اومدم خونه آقا منم مث جت راه افتادم سمت خونه که باز پشت چراغ قرمز همون ماشینه افتاد کنارم خیلی خیلی اتفاقی آقا من رفتم اون اومد من رفتم اون اومد من رفتم فلاکتی بود تو شهر ۱۲۰ تا میرفتم که گمم کنه نزدیک خونه پیچیدم تو یه کوچه که گمم کرد نمی دونید چنان طپش قلب گرفته بودم گوشام چناااان دااااغ شده بود فکر میکردم الانه که ازش خون بزنه بیرون میلرزیدم مث بید خدا لعنتش کنه یجوری جلوم میپیچید که انگار میخواست عمدا باهام تصادف کنه که من وایستم ولی من خیلی هواسم جمع بود حتی بهش گیر نکنم که بدبختم شم خدا لعنتش کنه رسیدم خونه لرز افتاده بود تو تنم