مادر شوهرم دقیقا تاریح پریودیم میدونه هر ماه میپرسه باردار شدی نشدی خب نشدم اگه بشم میگم میگه نمیدونم زنای این دور و زمونه چطور شدن من دوسالی ی بچه می‌آوردم تازه جلوگیری کردم وگرنه هی میاوردم خدایا چ کنم من هیچ کس ب اندازه ی من تحت فشار نیست من خودمم ناراحت میشم پریود میشم چیزی تو دستمه آخه فقط داغ میزاری تو دلم با حرفاتون حالم بد میشه وقتی باهاشون حرف میزنم

یعنی چی جوابش بده به مادر شوهر چه ربطی داره شاید اصلا مشکل از پسر خودش باشه که باردار نمیشی می‌خوام بدونم اگر پسرش مشکل داشته باشه هم باز نیش میزنند یا لال مونی میگیره

بگو هر وقت،وقتش شد خدا بهم بچه میده
بگو خودمو، شوهرمو، زندگی مو به خدا سپردم
هر کس بخاد برام تو زندگیم موش بدونه هم به خدا سپردم

بگو فعلا سنم کمه نمیخوام بیارم یه دوسال دیگه میخوایم بیاریم فعلا میخوام باشوهرم خوش بگذرونم😄 دیگه نمیپرسه توهم خیالت راحت ازاد کارتو میکنی

دقیقا مال منم سر تاریخ زنگ میزنه میگ پریود شدی؟

بگو شما غذا های مفید میخوردی ما چی هر چی میخوریم شیمیایی هست معلومه که روموت تاثیر میذاره بعدشم به حرف کسی توجه نکن خیلی هم گفتن بگو من زود پز نیستم

اصن ب حرفاشون توجه نکن بگو هر وقت خدا صلاح دید میده ب حرف منو شما نمیکنه

من جات باشم باردار هم بشم نمیگم.ماه ۴و۵میگم

بگو پریودم عقب جلو میشه معلوم نیست
هروقت باردار شدم ۴ماه بعد میگم😒