سلام مامانا من بچم از روز اول شیرخودم نخورد شیرم خیلی نداشتم کلا شیرخشکی طعنه ای که سر این ماجرا از خانواده شوهرم نشنیدم نیس، خستگی های بی خابی بچع یه طرف طعنه اینام یه طرف وقتی بهش فک میکنم میبینم چقدر قوی هستم کم نمیارم

وای اصلا برات مهم نباشه منم شیرخشک میدم چه عیبی داره هرکی هرچی دوست داره بگع تا خسته بشه

منم دقیقا مثل شما شدم نکبت بگیره هر کس میره رو مخ آدم

به خانواده همسرچه ربطی داره دخترمنم حتی بیمارستان هم شیرخودمو نخورد ازاولین روزشیرخشک دادم

واااااااای این داستان رو همه ماها داریم یعنی دلم میخواد بزنم تو دهنشون بگم به تو چه اخه نظر میدی ولی حیف که نمیشه

من چون خانواده شوهرمو میشناختم از اول تا همین الان بهشون میگم هر دو رو میدم هم شیرخودم هم شیرخشک چون دکتر گفته شیرت کمه. خبر ندارن اصلا شیر ندارم من.
خودمو راحت کردم از طعنه هاشون

منم دخترمو شیرخشک میدم
خانواده همسرم هی میگفتن که تو مادرخوبی نیستی شیرخشک میدی بچت و ... اینجور حرفا و از من بیشتر برا بچم دلسوزی میکردم و منو زجر میدادن
منم یه بار جلوشون وایستادم گفتم ۹ماه من بچه رو نگه داشتم من زاییدمش من دارم بزرگش میکنم پس هرکاری که میکنم خوب میکنم شیرخشک میدم خوب کاری میکنم و هیچوقت دایه مهربون تراز مادر نباشین و نیاز نیست برا بچه من دلسوزی کنین

باورت نمیشه از بس در طول روز حرف میزدن وقتی میرفتم حموم یا دستشویی گریه میکردم یا شبا وقتی همه خواب بودن گریه میکردم و خودمو اذیت میکردم
یه بار محکم و قاطع جوابشونو دادم دیگه دهنشونو بستن

بگو بذچیز بچم ک شما شیر خشک دوست ندارید مهم من بچمیم ک دوست میداریم😁😁😁

وااااا، چرا خودتو میبازی؟ محکم وایسا توروشون بگو شیرخشکم عالیه. کم بیاری تا اخرش همینن