۱۵ پاسخ

بخدا دلم خونههه فوق العاده لجباز و جرف حرف خود ب جنون میرسونتم

آخ دست رو دلم نذار که خوووونه🥲

دختر منم لوس شده همش گربه میکنه

دختر من اینجوره ساییده شدم از دسش🥲🙃

سلام منم دخترم آخر ماه میشه ۴ سال بله همه اینایی که گفتین رو دختر منم داره نمیدونم چیکارش کتم

طبیعیه توی این سن چه دختر چه پسر همین طوری نیست فقط خدا باید به ماها صبر عیوب بده

دقیقا دختره منم جدیدا اینطوری شده همش منوشوهرم بخاطر این رفتاراش دعوامونه منکه احساس میکنم افسرده شدم

دقیقا دختره منم جدیدا اینطوری شده همش منوشوهرم بخاطر این رفتاراش دعوامونه منکه احساس میکنم افسرده شدم

خدا بهتون سلامتی بده پسر منم همینطوره بیشتر وقتا که مهمون داشته باشم بیشترم اذیت میکنه ولی میگم تقصیری نداره بچه اس تنهاس تو آپارتمان حوصلش سر میره ...باید سرشون گرم کنیم بازی جدید...یا پارک ببریم

منم نگا همش سفید شده ۲۹ سالمه تازه

تصویر

منم نگا همش سفید شده ۲۹ سالمه تازه

تصویر

نه عزیزم پسر من آرومه خداروشکر
البته به ژنتیک و ذات هم هست
و البته قاطع بودن لوس نکردن

البته یه مشاوره خوب کودک پیدا کردم دکتر حبیبی سمت غرب ایت الله گاشانیه قراره ببرم از چند نفر پرسیدم گفتن عالیه

پسر منم همینه روانیم کرده بخدا ابرومو همه جا برده بردمش تو مهد انقدر بقیرو ازیت کرده معلمش گفته نیارش دیگه

پسرمنم داره دیوونم میکنه من پیش ی مشاور میخوام نوبت بگیرم ببرمش ببینم چی میگ

سوال های مرتبط

مامان مش ماشالله مامان مش ماشالله ۴ سالگی
خستم کلافم اونقد پسرمو کتک زدم دستام درد گرف
اززندگی سیرم کرده هیچ جا رام نمیدن از بس شلوغکاره و بی ادب فحش های زشت میده حرفم ک درست و درمون نمیزنه فقط فش خواب نداره ساعت ۷ صبح بیدار میشه تا ساعت ۱ شب ی جوری کم میارم خسته میشم ک یهویی میبینم ی عالمه زدمش
خیلی بهش وابسته بودم خیلی دوستش داشتم ی مدت همه فک میکردن وابستگیم بده حس میکنن دعاییم کردن اصلا چشم دیدنشو ندارم مدام میزنمش اصلا نمتونم ببینمش مگ میشه؟خیلی کلافم بغضم داره خفم میکنه
گازش گرفتم از شدت حرصم پاش کبود شد
اونقد نمیخوابه بخدا اصلا بلد نیست حرف بزنه فقط چرت و پرت و بی معنی حرف میزنه
ساعت ۷ بیدار میشه ساعت۱۲ خوابش میگیره نمیخوابه روانیم میککنه الکی میخنده منم‌میزنمش مگه میشه ی بچه اینقد کم خواب
همه چیزو پرت میکنه با اسباب بازی بازی نمیکنه
سر همین کاراش با شوهرم اختلاف پیدا کردیم خودش ک نیست ببینه میگ ن هیچی نیست وقتایی ام ک باباش هست انگار ارامشش بیشتر کمتر اذیت میکنه
خیلی کم اوردم امروز ی لحظه ب خودم اومدم دیدم هم خودمو ی عالمه زدم هم بچمو ینی ی جوری بود داشتم فک میکردم چجوری بزنم ک دواتامون بمییریم راحت شیم
اونقد ترسیده بود دست و پاهاش هوای ب این گرمی یخ کرده بود ولی بازم میخندید انگار اصلا متوجه نیست
حالم از خودم از زندگیم از بچه هام از بابای بچه هام بهم میخوره کاش میشد ی ساعت بدون دغدغه بدون بچه بود خیلی خستم😭😭😭😭😭😭😭😭😭
مامان سپهر وسهند مامان سپهر وسهند ۴ سالگی
وای چقدر دلم گرفت یک ساعته دارم گریه میکنم😭😭واقعا هیچی مهم تراز شوهر و بچه های آدم نیست 😭ابجیم از اول بارداریش استراحت مطلق بودم سه تا یک هفته باشوهر و دوتا بچه رفتم خونه ی بابام ازش مراقبت کردم(,مامانم نبود گفتم برم شوهرش نگه هیچکی بهش کمک نکرد)شوهرم بیچاره اونجا سرویس نداشت هرروز به یکی زنگ میزد بیان دنبالش بره سرکار.نه روزه بچه ش بدنیا اومد روز زایمان رفتم پیشش کاچی بردم براش پس فرداش باشوهرم شیرینی گرفتیم رفتیم کادوشو دادیم انقدددد اونشب هی گفتن بچه های مرضیه چرااینجورین چرا شلوغن پاشو بگیرشون ب وسیله بچه دست نزنند زود پاشدم اومدم گفتم فردا دههشه حتما دعوتم میکنن برم اونجا ابجیم الان زنگ زد گفت اونیکی ابجیم کیک درست می‌کنه می‌ره پیشش دیگه تو یروز دیگه بیا بچه هات اذیت میکنن فردا نیا😭😭😭بخدا بچه های من اصلا جیغ و دادی و خرابکار نیستن انقدددد دلم شکست بخدا دوست.ندازم جواب تلفنشون رو بدم 😭😭هروقت کار داشته باشن من شوهرم اولین نفر خودمون رو میرسونیم چقدر دلم شکست تازه یادشون افتاد بچه های من اذیت میکنن😭من توقعی نداشتم بخدا ولی بعد بچه ینی یشب شام نمیتونست دعوت کنه من هم پیش شوهرم سرمو می‌گرفتم بالا میگفتم شیرینی بچش دعوتمون کردن بشکنه دستم ک نمک نداره😭