سلام مامانا شما هم از وقتی بچه تون ب دنیا آمده، جدا از همسرتون تو ی اتاق دیگر بچه رو نگه میدارین شبا و اگر ن اینجوری نیس چجوری مدیریت میکنین ک شوهرتون بدخاب نشه با صدای بچه

ب جهنم بد خواب شه انگاری فقط بچه منه

الان که بچه ام میخوابه،،ولی دو ماه اول که نمیخوابید اگرم قرار بود راهش ببرم تو همون محدوده اتاق میبردم که صداشو بشنوه 😂

باهم میخابیم.بدخواب بشه مگ‌من تاصب بدخواب نمیشم🙄😐

ما چهارتایی می خوابیم تو یه اتاق.چکار کنم خسته س .منم خسته م. والله مگه کار فقط تو بیرون خونس.داختل خونه بپز بشور. به بچهابرس .کار خونه بیشتر از بیرون.

شب دیرتر بخوابون مثلا ۱۱-۱۲ شیر بده بخوابه یکبارم ساعت ۳ شیر بده میخوابه قشنگ تا ۶
دختر من ۱۲-۱ شیر میخوره میخوابه
خودم ۳ میخوابم بازم تو خواب شیر میدم بهش
ساعت ۶ هم باباش میخواد بره از تو گهواره در میاره میزاره بغلم باز شیرش میدم قشنگ هر دو سه ساعت تو خواب شیر میدم میخوابه تا ۱۲ باهم بیدار میشیم

بدخواب بشه فدا سرم. جفتمون داریم تلاش میکنیم و بیخوابی میکشیم چرا اون بخوابه من نخوابم ولی کلا مشکل من اینه همسرم خرپف میکنه بسختی پسرم و میخوابونم اقا با یه خرپف بیدارش میکنه . منم کلا در رفت و امدم یخورده اینور یخورده انور😂

ما پیش هم میخوابیم بچم ماشالله خوب میخوابه و واسه شیر یکم نق میزنه گریه نمیکنه گاهی همسرم قبل من پامیشه شیر بچرو آماده میکنه میده

بعضی اقایون واقعا شغلشون سخته شوهر منم همینطور پنج و نیم صبح میره تا هشت و نیم شب واقعا گناه دارن در شب شاید بتونن پنج شیش ساعت بخوابن ما خودمون در روز هر وقت بچه خواب بره میتونیم استراحت کتسم کنارش ولی اونا فقط همین تایم رو دارن که اگه بچه هم بینش گریه کنه که دیگه هیچی اولاش بچه خیلی نا ارومه بعدش که ارومتر شد میشه به روال قبل ادامه داد

والا من همسرم کنار من وبچم میخوابه وشبا اگر بچم گریه کنه اون زودتر بیدار میشه حتی بعضی مواقع خودش بلند میشه شیر آماده میکنه من فقط میدم بچم میخوره

من با بچم تا سه ماه جدا خوابیدیم چون بچم واقعا خیلییی گریه می‌کرد تا صبح ولی وارد چهار ماه که شد دیگه پیش هم خوابیدیم الان آروم‌تر شده تا حدودی تا عه صدا میده سریع شیرش رو میدم میزارمش رو پام
بعدشم باز هر چی گفتم تو برو اتاق راحت بخوابی خودش نرفت

من با بچم تا سه ماه جدا خوابیدیم چون بچم واقعا خیلییی گریه می‌کرد تا صبح ولی وارد چهار ماه که شد دیگه پیش هم خوابیدیم الان آروم‌تر شده تا حدودی تا عه صدا میده سریع شیرش رو میدم میزارمش رو پام
بعدشم باز هر چی گفتم تو برو اتاق راحت بخوابی خودش نرفت

من تا ۲ ماه جدا بودم ولی کم کم اومدم پیش شوهرم بچه رو ک از خونه بابام نیاوردم اتفاقا بعضی شبا که گریه میکنه خودم میزنم به خواب که بلند شه بچه رو آروم کنه شوهر منم ۵ صبح میره سرکار

من تا ۲ ماه جدا بودم ولی کم کم اومدم پیش شوهرم بچه رو ک از خونه بابام نیاوردم اتفاقا بعضی شبا که گریه میکنه خودم میزنم به خواب که بلند شه بچه رو آروم کنه شوهر منم ۵ صبح میره سرکار

یه بار خابش نمیبرد برا من بیدار نشم رفت تو سالن خابید منم وقتی برا بچه بیدارشدم شیر بدم دیدمش گفتم اره دیگ جاتو جدا کن انگا فقط من گناه کردم ک شب باید نگع دارم 🤣دیگ بار اخرش شد

من جدا نمیخابم همسرمم کمک میکنه شبا هم ک بلند میشه همسرم شیر درست میکنه من میدم

من با بچم تا سه ماه جدا خوابیدیم چون بچم واقعا خیلییی گریه می‌کرد تا صبح ولی وارد چهار ماه که شد دیگه پیش هم خوابیدیم الان آروم‌تر شده تا حدودی تا عه صدا میده سریع شیرش رو میدم میزارمش رو پام

ما جدا میخوابیم ما تو اتاق فرار از کولر
شوهرمم روبروی کولر خوابیده میگه اتاق گرمه

اصلا هم دوست ندارم شوهرم بیداربشه و ب خاطربچه اذیت بشه چون کارسختی داره

شوهرم صب ساعت۴ونیم میره سرکار مجبورهه جاخوابش عوض کنه تا ب اندازهی کافی استراحت کنه ولی وقتی شیفتش عوض میشه کنارمون میخوابه

من جدا تواتاقی دیگه بچه رومیخوابونم بعدکه خوابید میارمش توگهواره کنارشوهرم میخوابم

من جدا می‌خوابم با دوتا بچه هام
ولی از صدا خروپف اون فرار کردیم
اکرم گربه کنه بخواب بشه بچه اونم هست فقط قرار من بدخواب بشم

واااا مگه فقط بچه مال زنه
چجور فامیلیش مال مرد اسمشو اون میخاد انتخاب کنه و هزارکوفت و زهرمار موقع خاب دیگه تحویلش نمیگیرن
باهاش حرف بزن
فک میکنن خودمون خونه هستیم روزمیخابیم نمیدونن روزم هزارداستان داریم

نه سه تایی تو یه اتاقیم، بچم ارومه زیاد صدا نداره ولی همون کمم که داره شوهرم چیزی نمیگه دوست داره پیش ما باشه

ما تو یه اتاق میخابیم

من جدا میخوابم