سوال:سلام مامانا
توروخدا اگه ممکنه برا پسرم یه حمد شفا بخونین
الان 3روزه بستریه
از سر شب 10یا12تا آمپول قوی زدن تو سرمش من می‌دونم بچم چیزیش نیس
الهی خدا این دکترای نفهم رو لعنت کنه
هیچی نمی‌فهمن
اگه باهاشون صحبت کنی یا اعتراض هم کنی آدم میخورم

خدایا جز تو کسی رو ندارم خودت نگام کن

عزیزم چرا اجازه ال پی ندادی ؟ ال پی هیچ خطر عوارضی نداره
دو هفته پیش پسرم تشنج‌کرد بدنش سرد بود فقط سرش داغ بود با تب ۳۸ تشنج‌کرد کبود شد خیره شد و‌بدنش شل بود سریع بردیم اورژانس اجازه ال پی دادم منفی بود خداروشکر ..نوار مغز ام ار ای همه هم‌سالم بود ...ولی عفونت خونش خیلی بالا بود که بت تزریق انتی بیوتیکای قوی خداروشکر مشکل حل شد ماهم یک هفته بیمارستان بستری بودیم .
سرخود مرخصش نکن بذار پزشکش کارشو انجام بده
بودن بچه هایی که مننژیت کرده بودن و متاسفانه درگیر عوارض طولانی بود و‌همیشگی شده بودن

خوندم براش،ایشالا خوب میشه،خیلی سخته مریضی بچه،ادم میگه خودم مریض شم بچم چیزیش نشه

بمیرم الهی ،خوندم واسش الان حال پسرت چطوره

ببین اون اب نخاع اسمش ازمایش ال پی هست تروخدا بزار بگیرن اگه عفونت باشع زود میفهمن از منی ک بچهام چهل رو nicuبستری بودن بشنو خاهر من ازماییشش خیلی خوبه اگه خدای نکرده عفونتی باشع درمان میشه زود با سرم خاص خودش

خوندم واسه اقا پسرگلت، ان شاالله حالش بهتر میشه خدا شفاش بده عزیزم روحیه اتو قوی بکن توکل به خدا

عزیزم بچت چشم زدن براش اسپند با نمک دود کن اسم کسایی که نگاش کردم هی بگو بعد بگو چشمت سوزوندم نمک بریز تو آتیش و هی اسم بیار

انشالله زود خوب میشه عزیزم چرا بستریش کردی

الان سه روز بیمارستانیم
وقتی دارو بهش نمیدن بهتره

الان با پرستار بیچاره که هیچ تقصیری هم ندارم دعوا کردم میگم حق نداری دوباره به بچم دارو بدی
بچم با داروهای قوی و مزخرفتون داره از دست میره

رفتیم عروسی لباس خوبشو تنش کردم که ای کاش نمی‌کردم
از عروسی برگشتیم صبح که شد دیدم یکمی سرش از دمای عادی بدنش بالاتره اما تب نیس بقیه بدنش هم نرمال و سرد بود رفتیم روستا حدودا ساعتای 12ظهر بود بچم خیلی ورجه ورجه می‌کنه وکلا خیلی شیرین بازی در میاره بیدار بود یهو دیدم سرش افتاد لباش کبود شد صورتش زرد شد و به یه جا خیره شد خدایا هروقت یادم میاد نمی‌دونم خدا چجوری یه صبری تو دلم قرار داد
بعد خوب شد
اما خوابید دیگه نه بیدار می‌شد و نه خیلی تکون میخورد فقط می‌فهمیدم حالش خوبه
ساعتای3,عصر تو همون حالت خواب دیدم یهو با صدا از خواب پرید سریع بغل کردم باز همون حالات تشنج بهش دست داد بچم سالم سالم بود الان 5ماهشه حتی سر واکسناش هم اذیت نمیکنه و خیلی خوبه اما نمی‌دونم چی شد یهو
سریع به شوهرم گفتم ماشین بگیر بریم شهر
خودمون رو رسوندیم به بیمارستان باز دوباره تو بیمارستان ساعت4عصر تشنج شد
تا الان ام ار ای و نوار مغز گرفتن و سالمه
بهم گفتن اجازه بدین آب نخاع بگیریم منم نزاشتم
الان داروهای مننژیت رو بهش میدن که اگه مننژیت باشه و نفهمیده باشند رفع بشه
وقتی پسرم اون داروها رو بهش تزریق میکنن بی قراری خیلی جیغ میزنه و ناله می‌کنه
می‌خوام فردا با رضایت شخصی مرخص کنم ببرم مشهد چون الان اومدیم شهرستان خونه مامانم اما خونه خودمون مشهده اونجا خیلی بهتر از دکترای نفهم اینجا میفهمن

خوندم انءشاالله زود خوب میشه

انشالله به حق پنج تن زود خوب میشه🥲

خوندم عزیزم انشالله سلامت باشه و لبتون خندون شه زود

براش خوندم عزیزم، به امید خدا به زودی میای خبر سلامتیشو میدی بهمون

ان شاءالله زود خوب میشه
چرا بستریش کردی؟؟

خوب ببرش خونه اگه میگی چیزیش نیس
یا یه دکتر بهتر

چرا بستری عزیزم؟؟؟
خدا هیچ کسو با بچش امتحان نکنه انشالاه زود خوب میشه

عزیزم خوندم
خدا به حق امام رضا شفا بده

عزیزم انشالله خدا شفای خیر بهش بده،مشکلش چی بوده؟