۸ پاسخ

پسر منم بود از شیر بگیرش مردم وزنده شدم تا شیر روز کلن گرفتم شبا فقط یه وعده یه سینه رو میخوره اون یه سینه چسب زدم خشک داره میشه شیرش

به صورت تدریجی از شیر بگیرین به این صورت که وعده های کل روزش رو یادداشت کنین اول از مقدارش کم کنین مثلا اگه یه ربع زیر سینه هست بکنیدش ۱۰ دقیقه تا کم کم یه وعده حذف بشه وقتی میخواین کم کنین جایگزین خوب بدین خوراکی که دوست داره یا بازی کنین باهاش وقتی یه وعده حذف شد برید سراغ وعده بعدی تا کم کم کل شیر گرفته بشه

از شیر بگیرش
اگه از شیر نگیری هی وابسته تر هم‌میشه

پسر منم این بود ، واقعا حالم بد میشد و عصبی میشدم خیلی بد
از شیر گرفتمش دوماه پیش راحت شدم
جوری بود که دستشویی نمیشد برم یا نیم ساعت بذارمش جایی برم کاری کنم ، هرچی میشد می‌گفت می می
از شیر گرفتم واقعا راحت شدم

ببین من یک ماهه گرفتم و بنظرم زیاد به گرمی و سردی هوا ربطش نده وقتی انقدر داری عذاب میکشی، من تدریجی نشد بگیرم واسه همین رفتم خونه مادرم اونجا چندنفر بودیم دورش شلوع بود چند روزه گرفته شد راحت شدم، یکم خوابوندنش سخت بود ولی بهتر از اینه که در طول روز و شب هر نیم ساعت لچسبن

پسرم منم دقیق همین بودگرفتمش از شیر قشنگ

کاش زودتر تو خنکی هوا شروع میکردین.
از 18 ماهگی ش باید تدریجی کم میکردین.
الان خیلی کارتون سخته متاسفانه

از شیر بگیرش تا راحت شی وقتشم هست

سوال های مرتبط

مامان ستاره و ساتیا مامان ستاره و ساتیا ۲ سالگی
خدایا خداوندا، به مامانای شیر به شیر دار توان و قدرت بده به بچه هاشونم آرامش و صبوری... 🙏
همیشه برای خودمون دعا میکردم ولی میخوام از این به بعد واسه بچه های این مدلی هم دعا کنم مثل بچه های خودم چون هرچی جلوتر میریم میبینم که اونام خیلی تحت فشار هستن به نسبت سن کمشون دچار چالش های بزرگ تو زندگیشون شدن ... 😢 وقتی خوابشون میاد و بخاطر سر وصدای همدیگه نمیتونن بخوابن وقتی شیر میخواد و باید صبرکنه تا مادرش شیر اون یکی رو اول آماده کنه وقتی میخواد تو بغل باشه و نمیتونه چون مادرش باید اون یکی رو بغل کنه بخوابونه یا شیر بده ....همه اینا رو میبینن درک میکنن احساس میکنن و بازم مجبورن تحمل کنن تازه با همه این سختی ها بازم همدیگرو دوست دارن و نمیتونن نسبت به هم بی تفاوت باشن ... طولانی شد اگر حوصله نداشتید نخونید دلم گرفته بود و خواستم درددل کنم . مادرای شیر به شیر دار همه حرفامو با گوشت و پوستشون درک میکنن ... خدایا مارو تنها نذار کمکمون کن بخاطر بچه هامون 🥺
مامان زندگیم مامان زندگیم ۱ سالگی
سلام به همه
دوستان من دخترم یه ماهه شایدم بیشتر ب شدت پرخاشگر و عصبی شده قبلا هم گاهی اینجوری میشد ولی بعد یکی دو هفته خوب میشد مدرا میکردم
الان من این مدت همه کارییییی کردم همه کار ها یعنی واقعا همه کار چیری از قلم نیوفتاده
ولی انگار ن لنگار
اقا خسته شدم بخدا دیگه همش داد میزنه حیغ میزنه الیته من خودم چون باهاش ارومم و بهم خیلی اعتماد داره وقتی تنهاییم اینجوری نیست ولی اگه بخام پامو بزارم از خونه بیرون از همون دم در شردع میکنه ب لج بازی های خیلی شدید جیغ و داد
وای ب حالم اگه خونه کسی ببرمش دیگه بدتر تا ی ساعت اول گریه میکنه بعدشم ک اروم میشه هر کی تا میخاد باهاش صحبت کنه شروع مسکنه حیغ زدن
اصلا موندم بخدا ی جیز دیگه شده خیلی عصبانیه پرت میکنه پستونکشو حیغ میزنه برا خاسته هاش ...اصلا جلوش ن عوا مسکنیم ن چیزی...خودمم باهاش همیشه مهربون بودم بازی میکنم ...اصلا انقدر کاراش اذیتم کرده دلم میخاد بزنمش...اصلا اخه این بچه عمون بچه نیست دیگه ...پیش چ دکتری ببرم تجربه ای دارین...
بخدا دعا گرفتم با اینکه اعتقاد نداشتم گفتم دعاست دیگه خودم قرلن براش خوندم فضاشو عوض کردم تفریح بردم تا جایی ک میتونستم بغل کردم و موقع داد و بیداد توضیح دادم کار بدیه داد نزن...اب بازی اسباب بازی جدید ...و خیلییییی چیزای دیگه ای ک اصلا حضور دهن ندارم...مگه میشه اخه ...