سلام عزیزانم حالتون خوبه؟؟ نینی های تو دلتون خوبن ان شالله؟؟
مامان جونا من تو کل بارداری با تمام فشارها و دغدغه هایی که مربوط به بارداریم بود و داشتم ..سعی کردم هنیشه از بارداریم لذت ببرم و همیشع حال خودم و خوب کردم تا روزای خوبی با پسرم بگذرونم و الحمدالله از بارداریم راضیم و خداروشاکر..
اما این آخر متاسفانه در گیر قارچ بارداری تو ناخیه زیر سیته شدم😖🥺😔 این و دیگه نمیتونم هضم کنم..بخدا از روزی دکترم دارو داده با تمام روحیه و دقت دارم دارو رو استفاده میکنم به امید خلاص شدن ازش..الان ده روز تا زایمانم مونده ۱۲ روزه دارم استفاده میکنم هیچ تغییری نکرده😖😔.
این ی چیز دیگه تیر خلاص و به تمام وقتایی که سعی کردم قوی باشم و تحمل کنم زده..
فقطم نگران شیر دهیی پسرمم ..دیروز ی جا خوندم نباید به نوزاد شیر داد با این شرایط
😭😭و منی که از ۵ ماهگی پسرم از سینم شیر میومد و یکمی از دلخوشی ها و آرزوهام شیر دادنه بهش بود.
تروخدا برام دعا کنید تموم شه این لعنتی و بتونم به پسرم شیر بدم.همش فکر این لعنتی تو ذهنمه این روزای آخر داره اذیتم میکنه..
تروخدا برام دعا کنید.

۳ پاسخ

ان شاءالله با اومدن گل پسرت همه چیز حل بشه 🤲🤲🤲

عزیزم انشالله تا اون روز زودتر خوب میشی

خدا همیشه هواسش به همه مامانا هست

ایشالا ک خوب میشه عزیزم نگران نباش

سوال های مرتبط

مامان 💙امید زندگیم💙سام💙 مامان 💙امید زندگیم💙سام💙 ۱ ماهگی
تجربه بارداری پر خطر💔
من با یه تجربه تلخ بارداری که دخترم تو هفته ۲۴ از دست داده بودم بعد از ۲ سال ناخواسته باردار شدم همه وقتی میفهمن مامان شدن خوشحال میشن ولی من دوباره استرس‌هام و ترس از دست دادنام سراغم امده بود تجربه تلخ قبلیم دیگه طاقت خوشحالی کردن الکی رو نداشتم ،هفته ۱۴ به امیداینک قراره استراسا تموم بشه سرکلاژ کردم ولی این تازه شروع روزای بدترم بود💔روز ب روز سرویکسم کمترشد تا به ۱۵ و فانلینگ رسیدم همه دکترها گفتن این نمیمونه یا باید بخیه هاتو باز کنی که رحمت پاره نشه یا ۲۶/۷هفته نهایت بمونه اونم اگ تو دستگاه دوام بیاره تمام بارداریم اشک ریختم و دعا میکردم که این یکی خدا برام نگهداره بالطف خدا و کمک دکترم ۲آبان پسرم و تو هفته ۳۸ کامل قراره بیاد بغل مامانش،،،🤲🏻🌼 خواستم به همه مامانای مثل خودم بگم از بارداریتون بیشتر لذت ببرین تا خدا نخواد هیچ اتفاقی نمیوفته من کل روزا رو با غم و قسه گذروندم کاش یکم از بارداریم لذت میبردم خدارو شکر این سفر ۹ماهم با تمام سختی هاش تموم شد ایشالله همه مادرا با دل خوش برن برای زایمان هرکی هم نی نی میخاد خدا بهش بده🤲🏻❤️منم دعا کنید که با دلخوش برگردم دیگه هیچ مشکلی نباشه ❤️❤️❤️
مامان پسرم مامان پسرم ۱ ماهگی
با اینکه بارداری تقریبا سختی رو داشتم ولی عاشق لحظه لحظه بارداریمم
الان که دارم به روزای آخر نزدیک میشم هم خوشحالم هم از الان میدونم دل تنگ این روزا میشم

من هفت سال بعد از ازدواج تصمیم گرفتم باردار بشم و خداروشکر شد❤️تو تمام این هفت سال اطرافیان هر حرفی راجع به من و همسرم زدن برامون مهم نبود چون اوایل دوست نداشتم زود بچه بیارم و چون از خانواده دور بودم دوست نداشتم بخاطر تنهایی خودم کسی رو به این دنیا بیارم واین کار به نظرم خیلی بده که ما بخاطر خودخواهی دیگری رو فدا کنیم …سال های بعد شرایط روحی خوبی نداشتم و تصمیمی در این مورد نگرفتم ولی الان که دارمش روزی هزار بارم خداروشکر کنم کمه ،حتما وقتی دیدین از هر لحاظ آماده پذیرش ماد شدن هستید اقدام کنید اینجوری حتی سختی هاشم شیرینه


الان که نزدیک روز دیدارم هیچ استرسی برای زایمان ندارم ولی هنوز انتخاب نکردم که میخوام به چه روشی زایمان کنم با اینکه از هفته۲۰ورزش هامو کردم همه میگن زودباش و…برام مهم نیست میخوام این مدت فقط آرامش داشته باشم ❤️
عزیزای باردار به ماهم سخت گذشت ولی تا جایی که میتونید سعی کنید لذت ببرید و آرامش داشته باشید چون خیلی زود میگذره و این فقط گذر از بارداری نیست گذر عمرمونه که انسان تو بارداری میگه ایکاش زود تموم بشه بعد بچه دار شدن میگهایکاش زودتر بزرگ بشه و این ایکاش ها نمیذارن زندگی کنیم و لذت ببریم