۹ پاسخ

این همه هندونه چیه احتکار کردید 😂😂😂

ای خدا قیافشو چه خوشحاله😍😁
آره منم چندوقت پیش همین اتفاق افتاد آریا عصر بستنی خورد به شدت هایپر شد و شبم نمیخوابید،تازه بستنی لیوانی بود کیم نبود،کیم‌ که کاکائو داره دیگه بدتر...
من کلا مصرف بستنی آریا رو به حداقل رسوندم نهایت خونه مامانم بهش بدن خونه خودمون خیلی کم میدم بجاش فرنی سرد میدم یا شیرموز انبه درست میکنم میریزم داخل ظرفای آلاسکا میخوره

ایول خدابرکت بده
منم ۱۰روزی هست رژیم قندی گرفتم
فقط ۲بابستنی خوردم😅
چیاروحذف کردی؟

ب قول پسرم هنونه میخوام.ماشالله ب پسر گلتون

بله شیرینی و کاکائو خیلی رو خوابشون تاثیر میذاره

عزیزم بیشتر بخاطر کاکائوشه که انرژیشون میره بالا ، حتی باعث عصبی شدن و کم حافظگی هم میشه
در ضمن بستنی رو تکلم بچها تاثیر منفی هم میذاره
❤️🤍

اره وقتی پسرمن شکلات یا بستنی کاکائو می خوره تا ساعت ۱شب بیداره و پرانرژی

عزیزم غیر از اینکه شیرینی‌جات شب خوب نیست باعث چاقی کاذب میشه شما کیم دادی روکش شکلات داشته و اون کافئینی که داخل شکلات هست باعث شده بچه انرژیش زیاد بشه
واسع همونه که میگن شکلات و کاکائو زیر سه سال خوب نیست چون هنوز مغز آمادگی پذیرش دریافت کافئین رو نداره

منم پسرم و بردم دکتر گفت اصلا شیرینی جات بخصوص بیتنی بهش ندید ، بنزرت بچه ها تو ابن سن همشون شیطونن اخه استرس گرفتم نکنه بیش فعال باشه

سوال های مرتبط

مامان سینا❤ مامان سینا❤ ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن🌻
سلام مامانا خوبین؟ انشالله ایام به کام باشه

سینا خیلی وابستگی زیادی داشت هم به خودم هم به شیر خوردن یعنی ولش میکردی ۲۴ ساعت آویزون بود ازم. خلاصه که خیلی ترسیدم یهو ازش شیر رو بگیرم چون دو تا تجربه قطع شیر یهویی دیده بودم که بعدش بچه خیلی بد قلق شده بود. خلاصه به روش تدریجی گرفتم و واقعا میتونم بگم تجربه خوبی شد برای من و راضیم به شدت🥰
اول اومدم نظم دادم به شیر خوردنش یعنی اینجوری که مثلا ۸ صبح موقع بیدار شدن شیر میخورد بعد صبحانه باز ده مثلا شیر میخورد یک ناهار بعد موقع خواب ساعت ۲ شیر نیخورد باز تو خواب میخورد بیدار میشد شیر میخورد باز ساعتای ۷ و ۸ شب باز موقع خواب تو خواب هم میخورد.
وقتی یکی دو روز با نظم بهش دادم شروع کردم به حذف وعده های ساعت ده صبح و ۷،۸ غروب اول تایم غروب رو حذف کردم چون میرفتیم بیرون و سرش گرم میشد ۳،۴ روز که گذشت بعد وعده ده صبح باز ۳، ۴ روز زمان دادم بهش بعد وعده هایی که از خواب بیدار میشد رو حذف کردم اول بعد خواب عصر بعد وعده سر صبح . حدود ۱۵،۱۶ روز زمان برد که فقط موقع خوابیدن شیر میخورد و توی خواب بعد وعده قبل خواب ظهر رو قطع کردم و بعد ۳،۴ روز وعده قبل خواب.۱ شب هم توی خواب شیر دادم و تمام. حدود ۳،۴ هفته زمان برد اما واقعا بجز ۲،۳ شبی که شیر توی خواب رو قطع کردم اذیت نکرد و خیلی راحت کنار اومد
مامان برف کوچولو مامان برف کوچولو ۲ سالگی
خانما دیدم خیلیا درگیر از شیر گرفتن هستن گفتم تجربمو بگم شاید به دردتون خورد.
من دخترم به شدت وابسته شیرمادر بود و جز زیر سینه جور دیگه نمیخوابید.
من با این روش رفتم که چهار روز اول شیر روز رو قطع کردم و چهار روز اول چون خیلیم مهمونی بودم سرش گرم بود اذیت نمیشد خیلیم تو روز شیر نمیخورد البته....
۴روز دوم شیر موقع خواب بعدازظهرشو قطع کردم که فکر میکردم سخت باشه چون بدون سینه نمیخوابید.کاری که کردم این بود هر روز خسته اش میکردم.یه روز رفتیم خانه بازی دوروز پارک و خلاصه خستش کردم که بخوابه..اصلا رو پا خوابیدن بلد نبود و موقع خواب یه کم غر میزد و من اهنگ میذاشتم و یک ساعتی طول میداد تا بخوابه حتی یه روز خسته نبود کلا نخوابید منم مجبورش نکردم.....بعد سه روز سوم شیر موقع خواب شب رو قطع کردم فکر میکردم خیلی سخت باشه ولی اصلا سخت نبود فقط دوتا کتاب جدید گرفتم واسش و سعی میکردم تا بی تاب میشه یا اونا سرگرمش کنم.خونرو تاریک میکردیم و لالایی میذاشتم تا خوابش ببره خودش.رو پا کلا دوست نداره یه کم ماساژش میدادم یه کم بغلم میکرد بعد انقدر غلت میرد تا بخوابه و ساعت خوابش به هم ریخت اما اذیتش نکردم که فشار بهش نیاد و تو چهار روز سوم که شیر موقع تو خواب بیدار شدن هم قطع کردم... روز اول یه بار بیدار شد خیلیییی اذیت کرد گریه کرد همسرم بغلش کرد ماساژش داد من جلوش نیومدم خیلی....بار دوم بیدار شد اب دادم خوابید....دیشب هم که شب دوم بود کلا خودش بیدار نشد....کلا وقتی شیر رو کم کنید درخواست شیر هم کم میشه....
بعد من یک عالمه شیر های طعم دار پاکتی و دنت نوشیدنی و ایمیوه و چندتا خوراکی که دوست داره خریدم که بی تابی کرد بدم بهش اما خب دختر من کلا شیر پاستوریزه عادت نداره خیلی نخورد
بقیه اش پایین
مامان ماهلین مامان ماهلین ۲ سالگی
سلام مامانای مهربون . اومدم تجربه خودمو از شیر گرفتن ماهلین رو بهتون بگم. دخترم الان ۵روزه که دیگه شیر نمیخوره با اینکه واقعا وابسته بود ودم به دیقه زیر سینه ام بود.جونم براتون بگه اول اون سینه ای که شیرش بیشتر هست رو انتخاب کنین. دوتا چسب زخم به صورت بعلاوه بهش زدم. وقتی می می خواست گفتم یکیش اوف شده فقط اون یکی رو میتونی بخوری و می می اوف شده رو بهش نشون دادم خاست دست بزنه آخ اووخ کردم که نزن جیزه و درد داره. اون یکی رو طبیعتا زیاد میخوره . اون موقع هم بهش میگفتم اگه اینم زیاد بخوری دکتر گفته اونم باید چسب بزنیم تا خوب بشه. بعدش آروم آروم بهش یه داستان بگین. داستان من یه خرگوش کوچولو بود که چون دندوناش بزرگ شده بودن و خودشم غذا میخورد از بس ممه مامانش رو خورده بود اونام اوف شده بودن و خرگوش تصمیم گرفته بود که دیگه شیر نخوره تا اونا خوب بشن و اینم بزرگ بشه. خلاصه... دو هفته بعد این یکی رو هم چسب زدم و یه روز که از اداره رسیدم خونه می می خواست گفتم اونم اوف شده. و چسبی وه به اونم زده بودم رو نشونش دادم و دخترم ماشالله اینقد فهمیده اس دیگه حتی بهشون دست هم نمیزنه و از دور بوس میکنه که زودتر خوب بشن. تو این تایم براشون خوراکی زیاد بزارین دم دست.مخصوصا بستنی چوبی. آب‌نبات چوبی.ژله و....
امیدوارم که به دردتون بخوره تجربه من.🥰🥰
مامان وانیا جون مامان وانیا جون ۲ سالگی
یک سوال به نظرتون بچه ها توی پارک چون فضای بازی خودشونه هر کاری دلشون بخواد میتونن انجام بدن؟ 🙄🙄🙄بزرگ تر ها حق دخالت ندارن؟! 🤯دیشب آخر شب دخترمو بردیم پارک یک عده بچه بی ادب داشتن بازی میکردن یکیشون که دختر بود و هیکل بزرگی داشت ماسک جیغ زده بود و‌ دنبال دوستاش میکرد!!! اونم جای تاب و سرسره ها!!! منم بهش گفتم ماسکتو در بیار این چه کاریه اینجا بچه کوچیک هست میترسه … بعد همسرم گفت فضای بازی بچه هاست ما نباید دخالت کنیم ! گفتم فضای عمومیه خونشون که نیست یا یک جای اختصاصی برای این بازی ها!!! تا حدودی قانع شد …. تازه اون بچه انقدر بی ادب بود که گفت شما بچتون رو ببرین پارک دیگه و انگار پارک رو خریده بود که به ما دستور میداد کجا بریم کجا نریم !!!! خدایی چقدر بچه هاشون رو بی ادب بار میارن تازه به پدر و مادرشم گفت اونا هم تایید کردن کاراشو و به بازیشون ادامه دادن با همون وضع 😑😑😑😑😑😑😑😑😑 پارک های دیگه شلوغ بودن واسه همین رفتیم اون پارک
مامان سورنا مامان سورنا ۲ سالگی
سلام دوستان
میخوام از تجربه خودم برای از شیر گرفتن بهتون بگم که خب پیش نیازش اول اینه که حال روحی خودتون خوب و بالا نگه دارید
من اول سعی کردم پسرمو از اتاق خودمن ببرم تو اتاق خودش بخوابه آذر ماه سال پیش اینکار و مرذم زمانی که ۱۹ ماهه بود چند شب اول من پیشش خوابیدم از شبای بعد خوابش که میبرد میرفتم اتاق خودمون و هر وقت بیدار میشد میرفتم شیر میدادم و بر میگشتم
از اول اسفند ماه گذشته وعده های بعد از صبحانه تا زمان خواب ظهرشو قطع کردم و برای خواب ظهر شیر میخورد و اگه عصر هم شیر میخواست میدادم دو هفته که گذشت وعده های عصر تا خواب شب رو هم قطع کردم
و برای خواب ظهر و خواب شب و حین خواب شب شیر میدادم
تا اینکه از خواب شب ۳۱ ام فروردین بهش گفتم ممه رفته و دیگه اخ شده با ماژیک سیاه سر سینه هامو سیاه مردم و وقتی دید گفت اوف و اه اه و رفت رو تشکش دراز کشید من و پدرش کنارش دراز کشیدیم و هیچ حرف و حرکتی نکردیم وانمود کردیم خوابیدیم اونم یواش یواش بعد از بک ساعت خوابید بدون هیچ کمکی و شد شب اول
ساعتای پنج صبح بیدار شد و شیر میخواست کلی گریه کرد ولی تا سینمو دید گفت اوف و اه اه و دیگه نخواست و ازم پنکیک خواست درست کردم خورد و رفت بازی تا حدودای ساعت ده صبح تو بغلم خوابید تا دو ساعت بعدشم بیدار شد بازی مرد تا حدودای ساعت ۷ عصر تو ماشین بودیم خوابید تا ساعت ۹ شب که بیدار شد پلو خورد و خوابید تا صبح فقط یکبار بیدار شد برای شیر که بهش آب دادم و خوابید از فرداشم هر وقت شیر خواست نشونش دادم گفتم اه شده دیگه رفت پی مارش امروز سه روزه قطع شیر انجام شده
و کثمن فقط روز اول درد سینه داشتم که با مسکن اوکی شد
خواستم تجربمو بهتون انتقال بدم تا شما هم مثل من راحت این مرحله رو رد کنید
مامان مایا مامان مایا ۲ سالگی
سلام مادرامن میخوام تجربه از شیر گرفتن دخترم رو براتون بزارم،دریته که روش تدریجی خیلی خیلی عالیه واگه کسی بتونه با روش تدریجی بچه رو از شیر جدا کنه کارش کارستونه.اما من نشد به این روش بگیرم وچون دخترم خیلی وابسته شده بود هم به خاطر دندوناش هم اینکه غذا نمیخورد ودیگه موقعش بود که بگیرمش،صبر زرد تهیه کردم ،چند روز قبل اینکه صبر زرد رو بزنم موقع شیر خوردن بهش میگفتم شیر اه شده ،داره تلخ میشه تو بزرگ شدی دیگه نباید بخوری وخلاصه این حرفا اونم میخندیدو شیرو ول میکردومیرفت،تاروزی که تصمیم قطعی گرفتم صبر زرد رو تو لیوان آب گرم ریختم اما یه نمه از زلالی آبش که کمی تلخ بود زدم به طوری که تونست بخوره ولی کمی تلخی به دهنش بود،دوباره بهش میگفتم ببین چقد بدمزه شده تو که نباید بخوری چون خیلی بزرگ شدی،همین شد که دیگه سمتش نیومد ،چند روزی بغل گرفتن وسرگرم کردنش با بازی وبیرون رفتن گذشت ،فقط شبا کمی دیر میخوابه که اونم انشالله بعد یک ماهی که از شیر گرفتن گذشت تنظیم میکنم