۹ پاسخ

عزیز دلم ماشاالله

به نظر من بچه ها خودشون ب یه سنی برسن همکاری می کنند

وایی چه نازه

منا از شیرم گرفتی سلین جون رو

اینکه بزرگتر میشن هوشیارتر میشن قبول دارم
داشتم شبی فک میکردم کاش چند ماه پیش ک اصلا نمیگفت میسو بیار و اینا خودم پستونک بهش نمیدادم
چی بگم
خیلی کم اشتها شده
نمیدونم واسه تابستونع
واسه دندون های اسیاب اخرش هس
😞

والا کلا سخته
من ک هم ظهر هم شب دوباره رو پا گذاشتم خوابوندمش
پستونک هم دادم
میخواسنم شیرخشکش ندم چون رو کابیته دید گفت بده بخورم
شیر خشک ک گذاشتم تو کابیت
ولی این رو پا گذاشتن میخوستم حذف کنم
ظهر هی رفت هی اوند
۲ شد ۳
منم خودم دیگه میخواستم بخوابم

من ناخواسته یه ترفندی بکار بردم که برای خودم جالب بود...
چند وقت پیش سر پستونکش بریدم و بهش گفتم که اخ شده و دیگه آشغاله خودشم نخواست... ولی خوابوندش سخت بود باید خیلی رلهش میبردم و این تایم دقیقا همزمان بود با ازمون های استخدامی واسه همین بی خیال شدم و دوباره بهش پستونکش دادم... بعد یه مدت دوباره همین کار کردم ولی باز به علت همزمانیش با امتحانات دانشگاهم دوباره بیخیال شدم و باز بهش دادم... ولی انگار که دیگه خودش خوشش نیاد از پستونک اینجوری شده الانم پستونک بهش میدم ولی یکم که میمکه بهش میگم آشغاله خورش میندازتش دور...

مگه فقط می خواد بخوابه نمیخوره؟
تو خواب هم میخورد
من ک هر چی حرف زدم میگه میسووو بیار
ولی خواب رفت دیگه کارش نداره
دیشب منم دیگه رو پام نزاشتم فقط یک ده دقیقه دیگه میسو خورد خوابش برد
گفتم این کارو حداقل انجام بدم
شیرخشک هم اصلا نمیگه
دیشب ریختم تو لیوان ۹۰ تا
اخرهاش هم خوشش نیومد لیوان پرت کرد🤣
ب نظرم انقد سر پستونک سخت نگیر
بزار خودش راه بیاد
منم میگم براس بابت پستونک
من جیشش هم دو سه ماهی خودش میگه
فقط پی پی شو نمیره دستشویی پوشک می کنم
بیرونم ک میریم در حد یک ساعت اینا پوشک نمیکنم

عینک اسباب بازی و شیشه هم نداره 😄

سوال های مرتبط

مامان اقا بنیامین🧸 مامان اقا بنیامین🧸 ۱ سالگی
امروز رسما اولین روز ترک شیشه شیر اقا پسر بود
دیشب حسابی شکمشو سیر کردم تو خواب چون عادت داشت بیدار میشد با شیشه اب میخورد بیدار شد گذاشتمش روی پا یکم غر غر کرد خوابید،
اما نگم از صبح همیشه ساعت ۶بیدار میشه و با جیغ و گریه شدید جیجی میخواد که خب خیلیییی پر استرس بود برای من جیغ میزد گریه میکرد من گذاشتمش رو پام همسرم گذاشت اما اصلا ساکت نشد
میخوام این وعده شیرشو حذف کنم اخه اصلا با لیوان نمیخوره!فقط شیشه میخواست!
دیگه بعداز گذشت یکساعت رو پا گذاشتن خوابید گذاشتمش زمین با هزارتا شلامو صلوات که بیدار نشه
دیگه خوابید تا ساعت ۹ بیدار شد دوباره با گریه شدید که جیجی میخوام
رفتم تو لیوان شیر گرمو عسل درست کردم گفت نه انقد گریه کرد به هق هق افتاد
بغلمم نمیومد اصلا نمیذاشت بهش دست بزنم😕دیگه یکم گریه کرد یه نی بهش دادم گفتم بیا با نی بخور یکم بازی کرد اما لب نزد به شیر
همشرم میخواست بره سرکار دیگه گفتم بلند شیم کلا هرچی بیشتر بذارمش رو پا گریه میکنه لجوج میشه
دیگه پاشدیم براشون یه صبحانه درست کردم میزو چیدم یکی دو لقمه خورد اماااا به خیر گذشت دیگه خبری از گریه نبود!!!
غول مرحله برای من قطع شیر شبه حالا تا پوشک گرفتن
بیدار ک میشه بد چریه میکنه من حالم بد میشه از گریه بچه اما یه روزش خداروشکر گذشت طی روز خیلی بیتابی نمیکنه فقط اول صبحا!
دیگه اینجوری گذشت
بماند به یادگار از قطع شیشه شیر بنیامین
۱آذر۱۴۰۳❤️
پسرم دیگه داره مردی میشه مامانشم داره پیر میکنه با کاراش😃
مامان برف کوچولو مامان برف کوچولو ۲ سالگی
خانما دیدم خیلیا درگیر از شیر گرفتن هستن گفتم تجربمو بگم شاید به دردتون خورد.
من دخترم به شدت وابسته شیرمادر بود و جز زیر سینه جور دیگه نمیخوابید.
من با این روش رفتم که چهار روز اول شیر روز رو قطع کردم و چهار روز اول چون خیلیم مهمونی بودم سرش گرم بود اذیت نمیشد خیلیم تو روز شیر نمیخورد البته....
۴روز دوم شیر موقع خواب بعدازظهرشو قطع کردم که فکر میکردم سخت باشه چون بدون سینه نمیخوابید.کاری که کردم این بود هر روز خسته اش میکردم.یه روز رفتیم خانه بازی دوروز پارک و خلاصه خستش کردم که بخوابه..اصلا رو پا خوابیدن بلد نبود و موقع خواب یه کم غر میزد و من اهنگ میذاشتم و یک ساعتی طول میداد تا بخوابه حتی یه روز خسته نبود کلا نخوابید منم مجبورش نکردم.....بعد سه روز سوم شیر موقع خواب شب رو قطع کردم فکر میکردم خیلی سخت باشه ولی اصلا سخت نبود فقط دوتا کتاب جدید گرفتم واسش و سعی میکردم تا بی تاب میشه یا اونا سرگرمش کنم.خونرو تاریک میکردیم و لالایی میذاشتم تا خوابش ببره خودش.رو پا کلا دوست نداره یه کم ماساژش میدادم یه کم بغلم میکرد بعد انقدر غلت میرد تا بخوابه و ساعت خوابش به هم ریخت اما اذیتش نکردم که فشار بهش نیاد و تو چهار روز سوم که شیر موقع تو خواب بیدار شدن هم قطع کردم... روز اول یه بار بیدار شد خیلیییی اذیت کرد گریه کرد همسرم بغلش کرد ماساژش داد من جلوش نیومدم خیلی....بار دوم بیدار شد اب دادم خوابید....دیشب هم که شب دوم بود کلا خودش بیدار نشد....کلا وقتی شیر رو کم کنید درخواست شیر هم کم میشه....
بعد من یک عالمه شیر های طعم دار پاکتی و دنت نوشیدنی و ایمیوه و چندتا خوراکی که دوست داره خریدم که بی تابی کرد بدم بهش اما خب دختر من کلا شیر پاستوریزه عادت نداره خیلی نخورد
بقیه اش پایین