وااااای ینی متنفرم از این جور آدما
یه جاری دارم یه دختر داره ۴ ماه از پسر من کوچیکتره از نظر خودشون خیلییییی دخترشون خوشکله بعد هرجا ک میریم وقتی برمیگرده ب بچش نمک میده و همون موقع براش اسفند دود میکنه و همش براش تخم مرغ میشکنه
آخه من و جاریم تو یه ساختمان هستیم و چون من اینجا غریبم زیاد با جاریم اینطرف و اونطرف میریم مث دیروز که رفته بودیم جایی حین برگشتن دخترش خیلییی گریه میکرد چون واقعا خواب رو تو چشماش میشد دید بچه خب خوابش میومد برگشت گف الان چشش زدن😐😐😐
بابا اگه بچت خوشکله به چشم خودت خوشکله اگه عزیزه ب چش خودت عزیزه هرکسیم که ببینی بچه ی خودشو بیشتر از جون خودش دوست داره دیگه چ برسه ب بچه تو
من الان یه تار موی پسرمو ب دنیا نمیدم واقعا از اونروزیم که خدا رادوین بهم داده هیشکی ب چشمم نمیاد جز پسرم
حرف من اینه همه هم همینجورن هیشکی اندازه بچه خودش بچه دیگه ای که دوست نداده تو همش اینجوری برداشت میکنی😒😏😏
دیشب یه بوی اسپندی ساختمان رو گرفته بود که نگوووو
درسته چشم و اینا خیلی تو زندگی تاثیر داره ولی نه دیگه همه ی اطرافیان رو ک بچت ببینن بگی چشش زدن؟!!!!!!!!
والا من خودم نه اینکه حسودی چیزی باشم نه ولی هیچوقت بچش ب چشم من که عزیز و خوشکل نیومده...بچت اگه عزیزه از چشم خودت عزیزه دیگه والا فک نکنم کسی باشه بچه رو مردم رو دوست داشته باشه
شما هم با نظر من موافقین یا نه
صادقانه بگین

۱۰ پاسخ

حالا به چشم خودش قشنگه ديگه بزار اسپند دود كنه چيزي نيست كه ايشالا همه بچه ها در پناه خدا باشن

اشکال نداره بزار دود کنه
انشالله همه بچه ها در پناه حق باشن

پن هروقت برای بچم تخم مرغ بشکنم یا خودم چشمش زدم یا شوهرم😂😂😂😂

وااااا تو چرا حرص میخوری شاید شماآدم مهربونی نیستی ک هیچ بچه ی به چشمت قشنگ نیست.من بااینکه پسرم قشنگه وبیرون ک میریم همه قربون صدقش میرن وذوقشامیکنند ولی بازم بچه های دیگه دوست دارم.

🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️🚶🏻‍♀️اووف از اینا منم دارم اطرافم 🤣🤣
خو لامصب بچه مریضه یا خوابش میاد یا درد دندون دارع یا از بی احتیاطی خودشون چیزیش میشه ..نمیشه که همش چشمش زده باشن

عزیزم خب همه بچه ها خوشگلن
اصا معیار زشتی و زیبایی نیست.
به نظرم این رفتار اون ضرری به تو نمیرسونه پس با نهایت احترام با نظرت موافق نیستم

خواهرشوهر و مادرشوهر منم اینجورین
البته نه فقط برای بچه های خودشون خدایی سر بچه ی منم اینجوری میکنن
همش میگن تخم مرغ بشکون ، اسپند دود کن
من به اسپند اعتقاد دارم ، هرروز اسپند دود میکنم
هم همه جا ضد عفونی میشه هم عطرش بهم انرژی میده
ولی اعتقادات مادرشوهرم اینا خیلی وسواسی تره
اونا اعتقاد دارن قبل رفتن به هرجا باید دست بزنی به اونجات از سر شلوار بمالی به صورت بچت که چشم نخوره خواهر شوهر من همیشه انجام میده ولی من نه . صر همین قضیه همیشه سرزنش میشم تا پسرم گریه میکنه میگن دیدی ؟ چش خورد🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

بعضیا همینطوره خواهرشوهر منم تا بچش گریه کنه سریعی براش تخم مرغ میشکنه میگه بچمو چش زدن مثلا عکسش بفرسته یا یکی از فامیلای خودش یا فامیلای شوهرش ببینه منم پیش داداش گفتم اینقدم پسر خواهرت خوشکل نیس ک همی ادمای دنیا چش بزنم

اهوم موافقم

آره دقیقا من فقط بچه خودم ب چشمم عزیزه

سوال های مرتبط

مامان هانا مامان هانا ۱۶ ماهگی
تو همسایگیمون ی دختره هست یازده سالشه بنده خدا ما اول فکر میکردیم پسره چون کلا بازیهاش دوستاش تیپش قیافش همه چیش ب پسرا میخوره تا آخر خودش گفت دختره و متنفره از دختر بودن. مامانش میگفت اشتباه کردیم از اول همیشه تیپای پسرونه میزدیم براش و کلا میگفتیم رنگا جنسیت ندارن و گوشش رو سوراخ نکردیم و گفتیم خودش انتخاب کنه و خلاصه ازین آدمایی ک امروزی میگن ن نباید خیلی چیزا رو ب بچه القا کنی دختره میگفت بزرگتر بشم عمل میکنم جالبیش اینه ک با این سن کمش واقعا خیلی از دختر بودنش متنفر بود. من خیلی بابت ترنس بودن بچه میترسم ب مشاوره بود میگفت بعضی از خانواده ها با اشتباهات تربیتی این حس رو ب بچه القا میکنن متاسفانه و اون بچه کی میفهمه ک کلا راهش اشتباه بوده؟ زمانی ک عمل بکنه. من واقعا تو این نظرا چون یکی از بزرگترین نگرانیهام بود همیشه ب دخترم لباسای دخترونه میدم همیشه سعی میکنم از الان بهش بفهمونم و اینکه عاشق جنسیتش باشه گوشاشو هم سوراخ کردم همون دو ماهگی دیگه دردش مث درد واکسنه دیگه. خدایی این از کجا در اومد ک بزرگ شه خودش انتخاب کنه؟ فوقش نخاست بعدا گوشواره نمیندازه. طرز فکرم اشتباهه؟
مامان دلی خانوم مامان دلی خانوم ۱۵ ماهگی
سلام شب بخیر..
توروخدا بخونید میخوام ببینم کسی هست مثل منه بیچاره باشه🥺
دختر من یکسال و ۳ماهشه من خیلی بهش محبت میکنم دیوانه وار عاشقشم باهاش بازی میکنم براش اسباب بازی میگیرم هرکاری ک بگید انجام میدم ولی دخترم اصلا به منی که مادرشم هیچ وابستگی و محبتی نداره ..من شاغلم صبح تا ظهر دخترم رو میزارم خونه مامانم هیچوقت دخترم بهونه من رو نمیگیره وقتیم میریم دنبالش میره سمت پدرش نه من..در صورتی که از همکارام که اونا هم یه تایمی مثل من از بچشون دورن میپرسم میگن که ما از در میریم بچه مون بغلمون میکنه یا اینکه صبح ها گریه میکنه که باهامون بیاد...دارم دیوونه میشم باور میکنین دخترمن برا بغل فروشنده ی مغازه که بار اولشه میبینتش گریه میکنه ولی برا بغل من مادرش اصلاااا..
یجوریه وقتی گریه میکنه یا زمین میخوره یا مریضه یا حتی خوابش میاد هرکاری میکنم با من آروم نمیشه میره سمت پدرش یا مامانم یا هرکسی..
عمه اش رو هفته ای یکبار یا دوبار میبینه ولی چنان خودش رو پرت میکنه بغلش که انگار اون مادرشه..
خیلیییییی حس بدیه بچه آدم تو سنی که همه بچه ها وابسته مادرهاشونن اصلا سمتت نیاد و براش مهم نباشی