۲۳ پاسخ

بچه به یه مادر خوشحال بیشتر نیاز داره تا یه مادر افسرده . اگر کار کردنت باعث میشه مادر بهتری باشه حتما برو . مهد هم بچه رو اجتماعی و مستقل میکنه . من که حتما میزارم

تا بزرگ شدن بچه م پیش دخترمم. دخترم از کار خیلی خیلی مهمتره

من بچه رو پیش مادر شوهرم میذارم تو یه خونه هستیم و راحته.
و اینکه توصیه میکنم زیر ۳ سال به هیچ وجه بچه رو مهد نذارید.....

من که فعلا نرفتم سرکار ولی میدونم برم همین مشکل و دقیقا دارم اگر کارت رسمیه یا پیمانی وقراردادی اصلا ول نکن این همه خانوم مهد گذاشتن رفتن سرکار قطعا دستت توجیب خودت باشه درآینده به نفعته منم قصد دارم برم مرخصی بدون حقوق هم بگیرم جزو سابقه حساب نمیشه و ازاونور بازنشستگیم عقب میفته

منم مشکل شمارو دارم نمیدونم چیکار کنم ن پرستار مطمئن سراغ دارم نه مهد خوب ...

مهدکودک اصلا وابدا اونم تواین سن
شماکه برای کارت زحمت کشیده بودی نبایدبچه دارمیشدی الان بیشترین نیاز بچه به کنارمادربودنه حق باهمسرتونه

هیچ چیز توی زندگی به اندازه بچه و سلامت روح و روانش مهم نیست منم کارمو بخاطر بچه و زندگی ول کردم الان از لحاظ مالی مشکل دارم ولی خدا بزرگه اینکه بچم توی ارامش بزرگ بشه خیلی مهمتره هیچ کس به اندازه مادر برای بچه دلسوز نیست. من چون همیشه مامانم سرکار بود خیلی ارزو داشتم وقتی از مدرسه میام خونه مامانمو ببینم ولی هیچ وقت نبود واین خلا خیلی اذیتم میکرد و حاضر نیستم بچم مثل من کمبود مادر رو داشته باشه. پول بالاخره به دست میاد ولی خیلی از چیزا به مرور زمان دیگه تکرار نمیشن

بزار پیش مامانت به مامانت ماهیانه حقوق بده
پولی ک میخوای بدی پرستار بده مامانت

شغلت رو از دست نده، سختی تو هر بخش زندگی هست، بچه های مام تو این‌شرایط زندگی میکنن، مادر مستقل الگوی خوبی برا بچه و ایندشه، هدف پیدا میکنه، من مهد بودم مامانم شاغل بودن و الانم دخترمو میذارم مهد، راضی ام و هیچ مشکلی نداشتم، منم روزای اول با گریه میذاشتم مهد دخترم راحت بود ولی خودم نگران بودم و با اشک روزم سپری میشد ولی الان راحتیم نزدیک یکساله مهده و خدارو شکر مشکل خاصی نداشتیم

عزیزم کسی از خانواده تون نزدیک نیست که بچه بزاری پیشش؟ اخه بچه تو این سن مهد اصلا رسیدگی نمیکنن گناه داره

عزیزم🥴😕
هم زحمت میکشی هم قدر دانی نمیشه
تازه اعتراض هم می‌کنه 😵‍💫
شغلت چیه؟ چند ساعت سرکاری؟

من چون کار از خودمه تا سه ماه نرفتم بعدش هم بچه رو با خودم میبردم از وقتی دیگه شیطنتاش شروع شد حدود ده ماهگی نرفتم سر کار الان یه ماه هست بچه رو میزارم مهد خصوصی. راضیم دو هفته اول خیلی زمان میزاشتم و میموندم که بچه عادت کنه و مربیش رو دوست داشته باشه و بدونه من هستم و وقتی نیستم زود بر میگردم بعدش دیگه. عادت کرد الان وقتی میرم دنبالش نمیاد و با گریه و کلی ترفند باید بیارمش خونه . به نظرم وقتی بچه راه رفت زمان مناسبی برای مهد رفتن هست شما هم یکی دو ماه صبر کن بعد بزارش مهد خصوصی یه سال خصوصی بره بعد که از پوشک گرفتی بفرست مهد عادی

منم همین بودم.
الان دخترمو میزارم پیش مادرم میرم سرکار

سعی کن یا پرستار بگیری یا بزاری پیش آدم مطمئن خواهری مادری مادر شوهری کسی که وقت و حوصله داشته باشه

من نیمه آبان مرخصی ام تمام میشه و میرم سرکار ،بچه هارو هم مهد میزارم ،خیلی خوبه، فقط یه مهد خوب پیدا کن مخصوص شیرخوار باشه البته که دختر شما بزرگ شده دیگه یکساله نگران نباش بزار مهد

کارت رو ول نکن
بچه رو بزار پیش یه اشنا پول پرستار بهش بده
من الان که دارم جمع میکنم برم شهر خودم پیش مادرم که بچه رو نگه داره
ولی اگر شهر همسرمم بودم میدادم خاله همسرم پول پرستار رو هم بهش میدادم
نه به مهد نه به پرستار غریبه اعتماد ندارم حداقل تا وقتی حرف نمیزنه

من پیش مادرم گزاشتم میخواد بعد ۲ سال بزارم مهد فک کنم سرکار بری بهتره من اوایلش خیلی اذیت شدم برگشتم محل کارم ولی الان اگه تعطیل باشه خیلی کلافه ام بچه هم براش سخته ولی به مرور میفهمه و وقتی هم که مهد بره اونقدر بازی میکنه که دلتنگ نمیشه

من میزارم پیش مامانم اصلا به مهد اعتماد ندارم ولی ازونجایی که رسمی ام اگر مادرم پیشم نبود یا پرستار همراه می‌گرفتم یا به اجبار میزاشتم مهد چاره ای نبود

خواهر شوهرم بازنشسته بود و تنها تو خونه بود از ۹ ماهگی تا الان پیش اون میذاشتمش خدا ازش راضی باشه

من پناهمو از ۱۳ ماهگی گذاشتم مهدِ خیلی خوب. تا همین الانم میره و کلی بهش خوش میگذره.

بله گذاشتم مهد

حق داری ولی واقعا بچه هم خیلی مهمه - من خودم نمیدونم چون کار از خودمه و ساعت کاری دست خودمه و میسپارم دست شوهرم و چند ساعتی در روز میرم

من با چهارده سال سابقه استعفا دادم هم بخاطر بچه هم خودم خسته میشدم هم کار هم بچه هم خونه

سوال های مرتبط

مامان هانا مامان هانا ۱۱ ماهگی
سلام مامانا شب خوش خسته نباشید حسابی
سوال دارم از مامانایی که بچه ها رو یا مهد میذارید یا پرستار دارید...اینکه اصول تربیت بچمون تو اون تایمی که خودمون سرکاریم بهم بریزه مثلا پرستار یا مربی مهد سر بچه داد بزنه یا همش بکن نکن و دست نزن و بشین و کلا این مدلی باشه براتون قابل هضم بود؟ یا مثلا در مورد غذا خوردن حوصله به خرج ندن نظافت بچه رو سرسری بگذرن ازش...کلا بیشتر مسائل ذهنی چیزایی که رو اعتماد بنفس بچه تاثیر مستقیم میذاره اینا رو چطور برای خودتون حل کردید؟ واقعا با آستانه فروپاشی روانی رسیدم نمیتونم کنار بیام جز خودم کس دیگه بالا سر بچم بمونه و امر و نهی بیخود کنه یا مثلا داد و بیداد و....
پ.ن: اینم بگم واسه اون دسته از مامانا که میگن خب نرو سرکار و خودت بمون پیش بچه کارم دولتیه واسش زحمت زیاد کشیدم ۱۳ سال پیش با یه آزمون خیلی خیل سخت بدون هیچ سهمیه ای استخدام شدم رسمی ام الان و نمیتونم رهاش کنم...
مادر شاغل بودن انگار هرروز میمیری اما زنده ای و محکوم به ادامه...