۴ پاسخ

نکته مهم اش این بود
یه نکته ی دیگه:
تاریخ مصرفی که روی شیشه های شربت و قطره ثبت شده مربوط به بازنشده هست،ولی از وقتی باز میشن فقط تا یکماه قابل استفاده هستن!

#دارو
#دکتر_نفیسه_سادات_جلادتی
https://eitaa.com/drjaladati

تاریخ انقضای قرصهای داخل ورق آلمینیومیِ یک یا دوطرفه؛ روی لبه ی کناری بصورت برجسته درج میشه : چهار رقم به نشانه ی ماه و سال هست،از سمت راست اولین دو رقم مربوط به سال هست و دورقم بعدی ماه،
مثلا 0223 یعنی دومین ماه از سال دوهزار و سه میلادی.
داروهای تولید ایران گاهی به تاریخ میلادی و گاهی هم به تاریخ شمسی ولی با ارقام انگلیسی درج میشه مثلا: 1103 یعنی بهمنِ ۱۴۰۳.
حروف اختصاریEXP یعنی تاریخ انقضا.

#دارو
#دکتر_نفیسه_سادات_جلادتی
https://eitaa.com/drjaladati

تصویر

میشه درخواست بدین ممنون

ممنون از آگاهی رسانی شما 🙏

سوال های مرتبط

مامان محدثه مامان محدثه ۱ سالگی
مامان زینب مامان زینب ۱ سالگی
‌ 🔰ملاج کودکان
#بسته_شدن_ملاج

🔸وقتی بچه ای به دنیا می آید استخوانهای نرم دارد و به مرور زمان استخوان های او سفت و مستحکم می شود . در بالای سر نوزاد دو منطقه نرم وجود دارد که به آنها ملاج می گویند . 😔😔یک مسئله که باعث نگرانی مادران جوان می شود این ملاج ها هستند . بسیاری از مادران میگویند که ملاج بچه من چرا بزرگ است ؟یا چرا بسته نمی شود ؟

❗️نکته مهمی که باید دانست این است که ملاج پشتی ⏱در سن شش ماهگی و ملاج جلویی ⏱در سن هجده ماهگی باید بسته شود . اگر این ملاج ها بزرگتر از حد عادی باشد و یا در سنین ذکر شده بسته نشود بیشتر از هر چیز باید دو مسئله را مد نظر داشت :
✅مورد اول در کودکانی که کمبود ویتامین D دارند بسته شدن ملاج ها با تاخیر رخ می دهد که البته به خاطر اینکه مادران ما فرزندانشان را کمتر در معرض نور آفتاب قرار می دهند و در دادن مولتی ویتامین کوتاهی می کنند بیشتر دیده می شود
✅دوم اینکه این مسئله می تواند ناشی از کمبود تیروئید باشد . که چون این بیماری آثار بدی بر هوش کودک دارد باید سریعا پیگیری شود .
مامان آرزوی مادر مامان آرزوی مادر ۱ سالگی
الهی هیچوقت داخل دستشویی گیر نکنید و در بروتون بسته نشه و بچه ی ۱۶ ماهتون پشت در هق هق نزنه
من که این صحنه رو ۲۰ دیقه پیش دیدم😭😭
حموم دستشویی ما یکیه از آخر فقط ی سه مایه فلزی بود که با بسم اله که مبادا شیشه روی بچم بیزه گرفتم و شیشه رو بعد از یک ساعت و نیم جیع زدن شکستم این درحالی بود که غذای بچم داشت میسوخت و من از ترس بوی دود غدا که بچم خفه نشه با کلی استرس موفق شدم شیشه رو بشکنم و بچم رو ببینم
ولی مرگ رو دیدم و زنده شدم
فقط میگفتم‌من زنده میمونم چون داشتم خفه میشدم خییلی سعی وردم آروم یگباشم توی جیغ های بچم
از بس گررریه کرد پشت در خابش برد منم تا دیدم خابه از لای درز دیدم که جایی که بچه نیست رو شکستم و ب هر بدبختی بود خودمو آزاد کردم
خداروشکر ولی حسی بود بسسسیاربد 😭😭
جالب اینجاست وقتی به شوهرم زنگ زدم گفتم یشتر نگران شیشه شد تا نگران منو بچه‌اش😬😬😬😭😭😭😭😭😭
این دستگیره لعنتی با ضربه‌ای که دخترم به در زده بود خود به خود بسته شده بود خیلی سخت گذشت خیلی سخت گذشت خیلی سخت گذشت شما هم اگه درهای این شکلی دارید یه فکری به حالش بکنید