۹ پاسخ

بیچاره مامانم منو به زور تا ۱۰ روز خونش نگه داشت ینی صدشو برام گذاشت خیلی اذیت شد و ی عالمه مهمونداری کرد دیدم داره خیلی اذیت میشه همش نگرانه اینکه درد دارم یا ن بچه رو نگه می‌داشت خلاصه هر کاری کنم نمیتونم کاراشو جبران کنم تا عمر دارم دست بوسشم بعد ده روز دیگه اومدم خونه خودم خوب شده بودم ولی تا ۲۰ روزگی یک روز درمون ميومد خونم

مامانم ۲۵روزپیشش بودم

پیشاپیش بگم هیچ کس 😬
برا همین میخوام طبیعی زایمان کنم ک سرپا شم

سوپ جو خیلی خوبه هویجم توش بریزی کیفیت شیر و مقدار شیر تو افزایش میده

سلام عزیزم خوبی قدم نو رسیده مبارک 😍😍😍😍

هیچکی والا
اول ک مامانم تا ۵ روز نیومد گف خسته شدم تو بیمارستان خواهرمو فرستاد پیشم اونم‌ک بلد نبود همش تخم مرغو ی ذره کاچی
بعد ۵ روز مامانم اومد یکسره میگف خستم‌دعوام‌میکرد بدوبیراه میگف بازم کاچی میداد فقط منم خوراک نداشتم بعد دوروزم رف تا ۴ ماه سختی کشیدم بار سنگینی رو دوشم بود گشنگی کشیدم دست تنها بودم شده بود یه روز ی لقمه غذا دهنم نزاشته بودم ازینو بچه یکسره گریه میکرد تا میخوابید منم غش میکردم دیگه وقت نداشتم چیزی بخورم انقد گشنگی کشیدم حرص و جوش خوردم شیرم خشک شد

۱۰ روز مامانم بود بعدم مادرشوهرم گاه میومد یا هفته ای دو شب میرفتم خونه مامانم کاچی فسنجون چلو گوشت گوشت کبابی جگر کبابی خورشت به میخوردم کمپوت اناناس و گلابی خرما و گردو

مادرم و مادر شوهرم بودن ولی متاسفانه پسرم تب کرد بیمارستان تنهای تنها بودم😁

مامانم ۱۰ روز پیشم بود. بعد رفت

مامانم و همسرم همش کنارم بودن

عصاره گوشت
سوپ جو
آناناس

سوال های مرتبط

مامان قلب مادر مامان قلب مادر ۵ ماهگی