شب بخیر
میدونم همه اینجا مشکل و اینا دارن ولی خب منم مجبورم بگم
من اصلا به رابطه دخترم و شوهرم حسودی نمیکنم ولی
از وقتی دخترمون فهمیده شده و باباشو بیشتر دوست دارن کل وقت شوهرم شده مال دخترم همش اونو بغل می‌کنه و به حرفاش گوش میده
من حرف میزنم نمیشنوه انگار کمتر بوسم می‌کنه
از دیشب سر این مسئله قهرم باهاش
خیلی ناراحتم خیلی تنهام احساس خفگی دارم

بچه که میاد زن و شوهر خیلی از هم فاصله میگیرن ما هم‌همینیم

دختره منم روزی ده بار میره میفته رو باباش بوسش میکنه و میبینی اصلا اون روز بوس نکرده منو
منم گاهی حسودیم میشه ولی چون خودم همیشه آرزوم بود بابام بغلم کنه، بهش میگم توروخدا بزرگ هم بشه بغلش کن
خیلی خوبه که دخترت رو دوس داره و نمیدونی برای آینده اش چه قدر خوبه

وای من ارزوم دخترم بچسبه به باباش اصلا سمت باباش نمیره اون هرچی بازی میکنه قربون صدقش میره فقط؟میکه مامان

عزیزم حتما حتما با همسرت صحبت کن و دلیل ناراحتیت رو بهش بگو،اجازه بده از احساسات درونی با خبر باشه ،مردها معمولا حواسشون نیست نیاز به تلنگر دارن

ن مال من اینجوری نیست

هوووو اوردیم واس خودمون

دقیقا منی...البته بچه من پسره