تجربه زایمان پارت 1#
دکتر برازایمان تاریخ 24تیرنامه داده بود رفتم ب 22تیر تغییرش دادم بعد اون گهگاهی درد میگرفت و ول میکرد تا اینکه رفتم بیمارستان و گفتن بیا همین امشب زایمان کن ولی چون دکترم نبود قبول نکردم جمعه شب بود گفتن پس برو یکشنبه دکترت شیفته بیا ک زایمان کنی ولی این دو روز اصلا تکون نخور چون امکان پارگی رحم هست منم شنبه با کلی استرس رفتم مطب پیش دکترم صدا قلب بچه رو گوش داد و گفت فردا صب با امادگی برا زایمان بیا بیمارستان نوار قلب بگیریم اگر خوب نبود عملت میکنیم اومدم خونه کارامو کردم صب زود بیدارشدم دوش گرفتم و راهی بیمارستان شدم خداراشکر هیچ استرسی هم نداشتم

تصویر
۲ پاسخ

بسلامتی عزیزم
یعنی اگه به دکترت زنگ میزدی نمیومد؟

بسلامتی مبارک باشه

مقالات مرتبط

مراقبت‌های پس از زایمان سزارین
مراقبت‌های پس از زایمان سزارین
مراقبت از بخیه زایمان طبیعی
مراقبت‌های لازم از بخیه زایمان طبیعی
کاردیوبلاست پس از زایمان
کاردیوبلاست پس از زایمان چیست
نزدیکی بعد از زایمان
نزدیکی بعد از زایمان | زندگی جنسی سالم پس از زایمان

سوال های مرتبط

مامان یار امام زمان مامان یار امام زمان ۵ ماهگی
تجربه زایمان سزارین
پارت اول :شبش برا تشکیل پرونده رفتم بیمارستان ارجمند کرمان نامه دادم بعد پذیرش گفت خانم بچه اول چرا سزارین برو زایشگاه تاییده بگیر منم با کلی استرس میترسیدم برم تا اینکه دیدم همه می‌فرسته منم با ترس رفتم گفتم تاییده گفتن بزنین ک گفتن بیرون باش بعد چند دقیقه گفتن بیا تایید کردیم کلی سر این ترس خوردم ازمایش خون گرفتن و صدا قلب بچه شنیدن گفتن برو صب ساعت ۷ اینجا باش منم صبش رفتم اول رفتم داخل اتاق یکی اومد فشار گرفت و دوباره صدا قلب گوش کرد و لباس اتاق عمل بهم دادن و پوشیدم
ادامه داره
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۴ ماهگی
دکترم گفت فردا صب بیا بیمارستان ب احتمال زیاد فردا زایمان کنم
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان مهدیار مامان مهدیار ۷ ماهگی
زایمان طبیعی پارت 1
خب خب من از اول تصمیمم زایمان طبیعی بود و خودمو ب هر دری زدم ک طبیعی زایمان کنم.. هفته پیش درد داشتم ک می‌گرفت و ول میکرد ولی خفیف بود رفتم بیمارستان معاینه کرد گف یکم دهانه رحمت بازه برو فردا بیا بستری شو .. فرداش رفتم بیمارستان ک دکتر خودمم همونجا بود معاینم کردن گفتن دو سانتی دکترم گفت الان میتونم بستریت کنم ولی ممکنه بچه بره دستگاه و این روزای اخر مغزش رشد بهتری داره بنظر من برو ی هفته دیگه بیا منم هستم اونموقع دیگ بستریت میکنم که سیو نه هفته هم میشی
مامان ماهلین خانوم♥️ مامان ماهلین خانوم♥️ ۱ ماهگی
پارت دو زایمان
خلاصه یه قلب گوش کردن و گفتن خوبه گفت باید معاینه بشی معاینه هم شدم و درد وحشتنااااکی داشت گفتن دهانه رحمت بسته هست ولی چون شکمت شل و سفت میشه باید بری .منم رفتم. مطب دکترم بازم دکترمم معاینه کرد و گفت لگنت اصلا برا طبیعی خوب نیس و نامه رو داد ک برم بستری بشم گفت ساعت ۸شب برو منم ۹میام عملت میکنم خلاصه رفتیم بیمارستان کارای بستری رو کردیم و منم لباس عوض کردم و سون بهم وصل کردن یکم درد داشت و بالاخره رفتم اتاق عمل
مامان شاهان مامان شاهان ۱ ماهگی
سلام مامانا منم زایمان کردم
تجربه زایمان.. من نوبت سزارین داشتم برا 10مهر سنو دادم گفتن اب دور بچه زیاده 28بود نوبت اورد برای 7مهر منم دیگه اومدم خونه اماده شدم ک شنبه صب برم سزارین کنم روز سه شنبه صبح بلند شدم دبدم درد دارم فشار میگیره ول میکنه خیلی درد داشتم با شیافم اروم نمیشدم ک تا شنبه وایسم پیام به دکتر دادم گفت پنجشنبه بیا برا سزارین ویه سنو انجام بده روز چهارشنبه رفتم سنو دادم بازم اب دورش خیلی بالا بود صب ک پنجشنبه شد رفتم بیمارستان طبق سنوگرافی 37هفته و5روز بودم طبق سنو36و5روز بودم گفتن نمیشه نارسه دکتر میگفت باید حتما زایمان شی اب دورش بالایه خفه میشه رفتم بستری شدم زایمان کردم ساعت10 رفتم اتاق عمل ساعت10وربع بچه بدنیا اومد ساعت11ونیم بردنم بخش دیگه حالم خوب بود درد نداشتم ساعت 4بلند شدم راه رفتم زیاد سخت نبود ولی خیلی نفخ داشتم خیلی اذیتم شدم خیلی درد داشتم شب هیچی ارومم نمیکرد همه نوع دارو برام زدن ولی اثر نکرد
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان رایان مامان رایان ۸ ماهگی
سلام‌خانما چطورید
گفتم ک از دیشب کمی درد داشتم ...
امشب رفتم بیمارستان ،
نوار قلب گرفت خوب بود
دهانه رحمم ۱ سانت باز شده بود
گفت تا روز زایمان ، ۳ روز ی بار بیا واسه نوار قلب جنین
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان دلانا💓 مامان دلانا💓 ۱ ماهگی
منو راهنمایی کنید بگید چیکار کنم
دیدم ۴۰ هفته شدم و درد ندارم الکی رفتم بیمارستان گفتم حرکاتش کمه از صبح تا حالا نوار گرفت گفت نوارش خوبه با دستامم حرکاتشو حس میکنم ولی چون خودت حس نمیکنی بیا امشب بستری شو تا با آمپول فشار و قرص و اینا زایمان کنی منم که استرس جونم رو گرفت گفتم‌نه میخوام برم خونم گفت ۴۰ هفته شدی بیا دیگه برا زایمان ولی جرئت نکردم.....رضایت دادم اومدم خونه بنظرتون چیکار کنم؟؟
فردا پس فردا برم بستری بشم؟؟
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان دیان😻 مامان دیان😻 ۳ ماهگی
سلام مامانا
من اومدم داستان زایمانم رو بگم
پارت 1
دو روز پیش ک قرار بود برم دکتر زنان واسه معاینه رفتم کاملا خوب بودم هیچ اذیتی نداشتم ی کوچولو علائم داشتم فقد رفتم دکتر معاینم کرد خیلی اذیت شدم انقد اذیتم کرد ک فقد نمیکردم معاینه اینقد سخت باشه انقد گریه کردم جیغ زدم ت معاینه های دیگر اذیت نشدم ول اون کشت منو یدفعم کرد
خلاصه معاینه کرد گف ت 3سانت باز شدی هنوز زوده برات برو ت خونه درداتو بکش برو بیمارستان تو بیمارستانم قرار بود همون دکتر زایمانم کنه گفتش ک حرکات بچه چطوره گفتم حس نکردم گف برو بیمارستان واسه نوار قلب رفتم بیمارستان نوار قلب گرفتن و کلی حس کردم حرکاتش رو بعداش اومدیم خونه چون گفت برو پیاده روی کن حموم کن اومدم کلی پیاده روی کردم حموم کردم تا شب شد تازه میخواست دردام شروع بشه تب گرفته بودم دردی میومد میرفت من ت خونه کلی درد کشیدم تصمیمم نبود ک اونروز برم بیمارستان چون اذیتی نداشتم شب ک اذیتام بیشتر شد مامانم گف وقتشه بریم بیمارستان چون اون دکتر و ت اون بیمارستان زیادی اذیت دادن منم تصمیم گرفتم برم بیمارستان ماکو ب راه افتادیم منم زیادی درد داشتم ی ساعت کشید بریم ک بیمارستان ساعت1شب رسیدیم بیمارستان رفتم اتاق زایمان تنهایی کسیو نزاشتن باهام بیاد حف بزنه با دکتر اصلا کف چته گفتم اذیت دارم س سانت باز شدم نوار قلب گرف معاینه کرد ولی اذیت نکشیدم زیاد ت معاینه مث دفعه قبل گف ت 3سانته باز شدی برات زوده برگرد گفتم من اذیتم زیاده از دور اومدم باز قبول نکرد گف چرا اینجا اومدی برو شوط یا برو ساعت8صب بیا نوار قلب رو گرفت
بقیه رو پارت دو میزارمم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان یارا🫧🍓 مامان یارا🫧🍓 ۷ ماهگی
صبحی رفتم بیمارستان چون دکترم‌گفته بود شیفتمه بیا ببینم بیشتر باز شدیه یاهمون دو سانته ؟؟از بچه ام نوار قلب گرفتن با ان اس تی ک نوار قلبش خوب بود ولی درد نشون داد ولی برا معاینه همون ۲ سانت بودم گفتن برو ساعت یک بیا الان درد ندارم فقط ی خورد کم کمردرد دارم حرکت بچمه ام هم خوبه بنظرتون دوباره برم بیمارستان یانه؟؟؟۳۷هفته و ۴ روزم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان ساتیار مامان ساتیار روزهای ابتدایی تولد
سلام خوبین . اینم داستان زایمان من .
من یکشنبه شب ترشحاتم خونی بود رفتم زایشگاه گفتن فردا بیا واسه زایمان و معاینه
بعد رفتم خوابیدم فردا رفتم بیمارستان گفتن دو سانتی برو شدی چهار سانت بیا دردهای وحشتناک‌داشتم پنج دقیقه ای شدید
رفتنم خونه عصر اومدم سر بچه نیومده بود پایین بالای لگن‌ گیر بود باز رفتم ساعت هشت شب اومدم تغییر نکرده بود بستری شدم تا ساعت یک و نیم که بازم تغییر نکرده بود مجبور شدم برم واسه سزارین با همون دردای شدید
و سز شدم و الان بچم بغلم خوابیده ولی درد دارم . پمپ درد هم استفاده میکنم خیلی کمک نمیکنه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان گندم🧚‍♀️👼 مامان گندم🧚‍♀️👼 ۴ ماهگی
دیشب رفتم بیمارستان بستری بودم تا امروز ظهر با مرخص شدم ک گفتن شنبه بیا برا زایمان معاینه هم کردن گفتن دو فینگر بازی واای چقد درد داشت معاینه کردنه🥺
برام دعا کنید زایمان راحتی داشته باشم❤️
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان مامان ستایش مامان مامان ستایش ۱ ماهگی
سلام به رو ماهتون امروز دومین روز زایمانمه خاستم تجربه ام در اشتراک شما هم بزارم 😘😘ان شاءالله این روز نصیب همه مامانا هایی منتظرن نینی هاشون بغل بگیره بشه

تجربه زایمان پارتی 1

صبح شنبه چون چهل هفتم پر بود صبحانه خوردم رفتم درمانگاه برای صدا قلب چنین معاینه بعد صداقلب جنین معاینه گفتن برم بیمارستان برای بستری چون چند روز بود حرکات نینی کمتر شده بود گفتن دگ هفتت پره باید زایمان کنی خلاصه نامه بستری بهم دادن رفتم خونه وسایلا نینی برداشتم رفتیم سمت بیمارستان من فک نمیکردم زایمان کنم چون درد نداشتم فقط انقباضات نامنظم بود بعد معاینه افتادم به لکه بینی اومدیم بیمارستان رفتم بخش مامایی اینا نوار قلب بچه گرفتن......
مامان آروین مامان آروین ۲ ماهگی
خانوما واقعا فکرم درگیره کمکم کنین
من ۳۹ هفته رفتم سونوگرافی بعد سدنو گرافی گفت دور سر بچه بزرگه یکی از دلیلای سزارینه ولی پیش دکترت هم برو ببین چی میگه تو سونو اینجوری نوشته hc346 Bpd103 من پیش دکترم رفتم گفتم تا چند ماه میش این یکی از دلیلای سزارین بود و بیمارستان قبول میکرد اما حالا قبول نمیکنه گفتم نمیشه یکاری بکنین گفت الان برو فردا زنگ بزن یاداوری کن تا من به بیمارستان زنگ بزنم بپرسم من رفتم اینروز دیگه زنگ زدم گفت باشه زنگ میزنم بعد چند ساعت خودش زنگ زد گفت بیا کارا سزارینت رو بکن،ولی بیمارستان گفته باید یه سونو هم اینجا بده،من کارامو انجام دادم برا ۲۶ وقت داده گفت وقت ندارم دیگه،گفت شنبه یا یکشنبه برو سونو بیمارستان،تا اون روز سری بستریت کنن،یکشنبه میخام برم سونو بیمارستان به نطرتون قبول میکنه یا نه خیلی استرس دارم،و گفت چون ممکنه دردت بگیره و خودم برا عمل نیام پولو همون یکشنبه بیا بده بهم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان جانان💕👶🏻 مامان جانان💕👶🏻 ۳ ماهگی
من وجاریم تاریخ زایمانمون طبق سنو یکی بوده همین 25 بود که دو ساعت پیش زنگید گفت چکار کنم.. مادرم یک هفته بیشتره از شهرستان امده که من بزام ولی خبری نیست.. میخواد بره😂بهداشت هم زنگ زده برو بیمارستان بچه مدفوع میکنه خطرناکه.. ولی رفته بیمارستان بهش گفتن 39هفته هستی هنوز وقت داری گفتن چیز شیرین بخور بیا تا نوار قلب بچه بگیریم منم بهش گفتم برو خونه دوش اب گرم بگیر ورزش پله وقرکمر برو با شکم سیر برو بیمارستان نوار قلب بگیرن شاید ضعیف بشه بستریت کنن یا امپول فشار بزننت زایمان کنی... 🤭الآن شوهرش زنگید میگه رفتم تا خونه یک ساعت طول کشیده برگشتم خانمم زایمان کرده.. پرستار گفته کجاییی بچه ات لخت مونده😂 شوهرش تعجب کرده با چه سرعتی زایمان کرده این که دردی نداشت🤭😂😂
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان فسقلی🫣🥰 مامان فسقلی🫣🥰 ۱ ماهگی
سلام عزیزان شل همه بخیر
خاستم بگم من جمعه بیستم مهر زایمان کردم زایمان طبیعی ولی با آمپول فشار گفته بودم ک دوکتور گفت برو بیمارستان چون ضربانات قلب بچه نامنظم شده من همون شب بعد اومدن از مطب دوکتورم رفتم بیمارستان
تو بیمارستان شهدا زایمان کردم یک شب بستری موندم همون شب اول بعد فردا ساعت دوازده و ده دقیقه زایمان کردم نگم از درد زایمان اوووووه ک چقد سخته ولی خدارو شکر بچم زود بدنیا اومد اونقد درد نکشیدم یکی دو ساعت درد داشتم بعدش زایمان کردم 🥹🙂
مشاهده ۷ پاسخ دیگر