دیگه واقعا خسته شدم 😩😩صبرم تموم شده
انگار تو شکمم شیشه خوردست با هر تکونش دلم درد میگیره
همش لگد میزنه به واژنم خودش گوله میکنه
نه میتونم بخوابم نه میتونم بشینم نه میتونم راه برم
احساس زشتی ام‌ میکنم
ناشتا برداشتم نصف ی شیشه شکلات فرمند خوردم عذاب وجدان اونم دارم
خونه مادرشوهرمم ناهار دعوتیم حوصله رفتنم ندارم

انگار منو توصیف کردی😐🤣🤣🤣🤣
اضاف کنم ب ویژگی هایی ک گفتی دیگه ن میتونم بلندشم ن بشینم
و بینی ۱۰۰ کیلو وافتضاحححح داغوووون
وتیرگی بدن
هی دستشویی سرشو کرده تومثانه🥴

اوووف همدردیممممممم

ای جانم ایشالا همیشه لگد بزنه پر قدرت بهت درد لگدهاشون خیلی شیرینه
شکلات خوردی اون تو دلت عروسی گرفته
به به برو ناهارو آماده بخور و حال کن

بابت همه اینا فقط بگو شکر

بنظرم برو یکم حال و هوات عوض میشه خدایی ماه آخر خیلی سخته ن میتونی بیدار بمونی ن بخوابی هزارجور مشکل میاد سمتت

تا میتونی از لحظاتت لذت ببر. وقتی نی نی‌ بیاد اوضاع خیلی سخت تره