۷ پاسخ

من سال قبل که سرکار میرفتم دخترم همینشکلی بود بعد مریض شد مجبور شدم استعفا بدم صبح زود که از خواب بیدار می‌شد خیالش راحت میشد که من کنارشم دوباره میخوابید ،غذا خوردنش،حرف زدنش همه چیش خیلی بهتر شد .بچم خیلی اذیت شد الان همش میگم کاش هیچوقت نمی‌رفتم سرکار هیچی ارزش استرس‌های بچمو نداشت‌.

ببرش مهدکودک‌بزارش صبا ی تایمی با بچها باشه تا توو خونه

شاید پیش پدرش راحت نیست اذیت میشه

ترس دوریتونو داره اضطراب جدایی گرفته روزا ک پدرش هست بزار یکم کاراشو اون بکنه مثلا بگو غذا دادنش با پدرش باشه تا کم کم از شما دور بشه با پدرش مهربون بشه

از کی اینجور ؟

بنظرم یمدت بیخیال کار شو کنار دخترت باش

یه مدت ببرینش تو جمع بچه ها عادت میکنه خانه بازی جایی

سوال های مرتبط