مامانایی ک با خانواده شوهر تو ی ساختمون زندگی میکنید بچه های شمام خونه خودتون نمیمونن میره اونجا پسرمن بشدت وابسته پدرشوهرم شده صب ک بیدارمیشه میره پشت در انقدر جیغ میزنه وگریه میکنه تامیان میبرنش تا ساعت۲ظهرک موقع خوابش میشه اصلا نمیتونم درس حسابی بهش برسم ن غذای درستی ن میانوعده ای اونجام بخوام غذابدم بهش انقدر ایرادمیگیرن ک کم بده این خوب نیس اعصابم خوردمیشه چیکارکنم وابستگیش کم بشه چرا پس میگن بچه ب مادر وابسته میشه این اصلا پیش من نمیمونه

قناری ‌‌‌‌‌....گنجشکی ....جوجه رنگی بگیر بزار با اون مشغول بشه نره دختر جاری منم تویه ساختمونیم جوجه رنگی گرفت از صبح تا شب با اون مشغول

کاش برا منم اینحوری بود دیونه شدم از دستش پیش هیچکس نمیتونه

منم خوشم نمیادبچم وابسته بقیه باشه
حالا هفته ای دوبار اشکال نداره بره و بیاد ولی بیشتر نه

عزیزم سعی کن صبح که بیدار میشه سرگرم کنی که حواسش پرت بشه...و این عادت که بلافاصله از خواب بیدار میشه می‌ره کم کم ترک کنه...
و بعد هرچی دوست داری بده بهش هرچی گفتن انگار نه انگار

ی دستشویی راحت نمیتونم برم

ای کاش من تو ی ساختمون بودم بچم وابسته اونها بود واسه من برعکس پشت من راه میفته همراه نق

نزار بره سرگرمش کن با کتاب اسباب بازی اگرم رفت برو زود بیارش بگو وقت نهارشه