من نمیدونم این کالسکه رو واسه چی خریدم😡😠
پارسال ۱۶ مرداد به دنیا اومد تا چهلمون تموم شد پاییز زمستون شد همش با ماشین رفتیم اینور اونور
بهار شد توی خونه چندبار سوار کردم خوشش نیامد
این سومین باره سوار کالسکه میکنم میارک حیاطمون جلو درمون یکم عادت کنه ولی سرویسم کرد از بس غر زد جیغ زد گریه کرد مجبور شدم دوباره بغلش کنم کالسکه رو بیارم خونه
پاییز و زمستون که دوبار رفتیم تهران صندل ماشین میذاشتم وقتی میخوابید بعد از اون بغلم کردم الان دیگه توی صندل ماشینم نمیشینه باید بشینم جلو بغلم نگاه کنه بیرون بعد که خوابید بذارم داخلش😒
روروئک هم که از اول نذاشتم که به ستون فقراتش فشار نیاد از وقتی نشستن یاد گرفت از ماه ۷ هر روز موقع نماز خوندنم یه ربع میذاشتم داخلش الان دیگه توی اونم نمیشینه
تشک گاردارش رو هم از اول نذاشتم به اونم عادت نداره حتی یکبار نخوابید داخلش
الان اتاقش کالسکه،کریر،صندل ماشین،روروئک،تشک گاردارش همش بدون استفاده مونده
شیطونه میگه بذارم دیوار بفروشم😂

تصویر
۲۳ پاسخ

خب از اول نزاشتی که عادت کنه دیگه..

سلام من از روروئک و کالسکه خیلی دیر استفاده کردم یکم اولش کالسکشو دوست نداشت ولی به مرور زمان خوشش میاد خودش دیگه الان میدونه سوار کالسکه بشه قراره بره بیرون..روروئکشم‌ از داخلش میاد بیرون خودم نمیخوام استفاده کنه..
بنظرم بچه شما هم یکم ترس داره رفع بشه خوشش میاد...

پسر من عاشق کالکسه .روروک .هستش از کریر خوشش نیومد ب پام عادت داره بخوابه
ولی گذاشتم روروک .چهاردست پانرف الان تو 10ماهشه .سینه خیزم نرف

بفروش ی من

بخاطر اینکه از اول نذاشتی عادت نکرده مثلا من از ۲ ماهگی آریا رو گذاشتم تو کالسکه عادت کرد الان خیلی خوشش میاد
باید مدام از وسایل استفاده میکردی تا یادش نره من دو سه ماه آریارو گذاشتم تو روروئک قشنگ وایمیساد الان چند وقته نداشتم یادش رفته واینمیسه
عزیزم نفروش بزار برا بچه بعدی

چرا آخه؟ آتیلا کالسکه دوست داره میخوابه😂 ولی صندلی ماشین رو بفروشی من خریدارم تو ماشین میاد بغلم با یک دست مجبورم رانندگی کنم😥

برعکس اساس دست منه کالسکه
از اول اول سوارش کردم حتی تو زمستون امن تر و گرمتر از بغله بنظر من
خودشم دوست داره میشینه اینور اونورو نگا میکنه
مسخوای بجای سمت مادر بچرخونش اونور که اطراف رو ببینه شاید حوصله اش سر میره

عزیزم وقتی گریه میکنه بغلش کن ارومش کن باز بذار وگرنه هرچی اون گریه کنه تو برداری دیگ‌نمیشینه

چون از اول نذاشتی عادت نکرده، من از سی روزگیش میذاشتم تو کالسکه ، ولی صندلی ماشین همینجوری مونده تو خونه فقط خاک میخوره تو خونه روش میشینه بازی میکنه، روروئک هم اون موقع به اندازه خودش گذاشتم ولی انگاری الان تو دوسالگی تازه یادش افتاده چقدر رورپئک دوست داره آنقدر سوارش میشد بازی میکرد کلافم کرده بود ، آخرش قایمکی دادم بذاره انباری دیگه آنقدر نیاره وسط اتاق بازی کنه، کریر هم کلا نگرفتم اصلا. احساس می‌کردم خیلی سنگینه خود بچه رو راحت تر بغل میکردم،

عزیزم عکس کامل از کالسکه میفرسی خصوصی برام؟
دختر من برعکس دختر تو عاشق کالسکه هستش مال خودش میزارم ولی دوتا چرخ جلویی یکم ضعیفه موقع خرید دقت نکرده بودم میشه ببینم اگه می‌فروشی من بگیرم ازت

جمعش کن بذارش انبار برا بچه بعدی😅

نه هنوز نفروش دختر منم اولش جیغ میزد گریه میکرد بعدش الان دوس داره

خواهر برا بچه بعدیت فقط لباس بگیر دیگه هیچی نخررر😄

پسرم بدون کالسکه اصلا نمی‌بریم بیرون عاشق روروئک صندلی ماشین فقط کم تر استفاده می‌کنیم

دختر منم اصلا تو کالسکه نمیمونه خداروشکر براش ماشین خریدم توش میشینه

من پسرمو از اولش سوار کالسکه کردم. قبلا می نشست داخلش بدون ادا اطوار. الان داد و گریه که بغلش کنم. همین جور پیش بره منم میفروشم سه چرخه براش میگیرم🥴

خوب اشتباه کردی عزیزم
وقتی میخوابیده چرا برش میذاشتی از صندلیش
الانم باید زودتر کالسکه میذاشتی

سلام ماچقدر همدردیم 😂🫢 تازه کالسکه دخملی منم شبیه گندمکه💖😍

تصویر

من که کالسکه عصای دستمه

کمربند ایمنی شد کامل نبندید که هسته شه...دستاشو نکن توش، فقط روی پاهاشو شکمش ببند..پشتشم کامل بلند کن که بتونه بیرونو ببینه...نخوابونش

دقیقا منم همش بی استفادس البته صندلی ماشین ندارم اما کالسکه و رورئکم قشنگ فقط برا جاگیری گرفتم
والا دیگ گذاشتم برا بچه ی بعدیم
بعد اون میرارم دیوار🤣🤣

چقد مثل منین شما با این تفاوت ک از نه ماهگی راه افتاد الان دیگه میگه دستمم ول کن خودم برم

پرنسس ایالت ارومیه😁😍

سوال های مرتبط

مامان نیکا مامان نیکا ۱۴ ماهگی
امروز رفتیم بیرون و یادم رفت پستونک دختری رو بردارم 🤯🫠
تا ته بازار رفتیم بعد که شروع کرد نق زدن تازه فهمیدم پستونک نیاوردم🤦🏻‍♀️
البته همیشه یه پستونک زاپاس تو همه کیف هام گذاشتم ولی خب از شانس پستونک ایرانی تو کیفم بود و هرکاری کردم نخورد و فقط داد زد و تو کالسکه هم نموند همش بغل باباش بود 😖
اینم بازارگردی ما بعد از مدت ها 🥴🤦🏻‍♀️
اصلا نفهمیدم چی شد چی نشد 😖
از اونجاییم که تایم شلوغی بیرون رفتیم رفتو برگشت عجله ای مون ۳ ساعت طول کشید و عین این سه ساعت جیغ زد تا رسیدیم خونه شروع کرد به خندیدن😐🙄
کوچولوهای شمام از شلوغی بیزارن؟ یا فقط دخترمن اینجوریه؟ 🤔
تو این گیرودار هم رفتم یه مغازه سیسمونی میخواستم دوتا شیشه دکتر براونز بخرم به هوای قیمت قدیم که ۵۵۰ تومنه رفتم تو عقب عقب اومدم بیرون🤦🏻‍♀️ شده دونه ای ۹۸۰ 🤯😵‍💫
هیچی دیگه فعلا نمیدونم چیکار کنم بخرم یا نخرم همینجوری موندم😮‍💨
از طرفی شیشه ها رو مخمه از طرفیم قیمتش خیلی زیاد شده . یعنی باید ۲میلیون فقط بدم دوتا شیشه 🫥 ۵۵۰ هم سرشیشه میشه 🫨
من نهایت تشکر و قدردانی رو دارم از مسئولین عزیزمون🙂
مامان هلن مامان هلن ۱۵ ماهگی
مامانا ما بالاخره برگشتیم خونه،بگم از تجربه سفرمون که موقع رفت با قطار رفتیم دخترم قشنگ خوابید و استراحت کرد و موقع بیداری بازی کرد موقع خواب هم انقدر عمیق میخوابید که تو خونه هیچ وقت اونجوری نخوابیده!!
تو مقصد که شهر مشهد بود خیلی گشتم آب معدنی پیدا کنم که به دخترم بدم تا آب به آب نشه اما نبود که نبود مجبور شدم از آب حرم و هتل بهش بدم که خداروشکر مشکلی پیش نیومد!!
از لحاظ گردش من کالسکه نبردم چون بنظرم موقع سوار و پیاده شدن به تاکسی اذیت میکرد بجاش آغوشی بردم که عالی بود و خیلی به کارم اومد!!
اونجاهم چون بیشتر تو هتل نبودیم و بیرون میگشتیم دخترم خسته میشد و تو هتل جوری میخوابید که موقع غذا به زور بیدارش میکردم!!
و اما موقع برگشت که با هواپیما بودیم از مهماندار پرسیدم گفت بهتره بهش شیر بدی هم موقع تیکاف هم موقع فرود که خب دخترم موقع تیک آف شیر خورد و خوابید تا خود تبریز اما موقع فرود درسته سینمو انداختم دهنش بخوره اما انگار تغییر فشار هوا بهش فشار اورد که از خواب ترسید و با ترس بیدار شد یکم گریه کرد اما دوباره بهش شیر دادم و آروم گرفت!!
در کل من به هیچ عنوان تو طول مسافرت اذیت نشدم با بچه و اصلا برام سخت نبود
مامان نِلین 🌈 مامان نِلین 🌈 ۱۵ ماهگی
سلام مامانای مهربون
دختر من امروز شش روزه که با پستونک خداحافظی کرده 🥹
نظر من این بود که تا قبل از یک سالگی پستونک رو ازش بگیرم ،چون هرچی بزرگتر میشن وابستگیشون بیشتر میشه و جداییشون سخت تر
من از اول فقط موقع خواب پستونک میدادم و بیدار که بود اگر میخواست میگفتم فقط مخصوص موقع خوابه،تا ماه پیش هم مشکلی نبود ولی از وقتی که راه میره اگر جایی میدید سریع برمیداشت میذاشت تو دهنش
دیدم داره سخت میشه ،و اینکه قبلاً شب که خوابش میبرد پستونک رو برمی داشتم ولی اخیرا تا برمیداشتم بیدار میشد.
خلاصه یه شب موقع خواب هی از دهنش افتاد بیدار شد گریه کرد،منم گفتم بده به من پستونک خوب نیست .
اول هیچی نگفت بعد نق زد ،گفتم پر زد رفت دیگه نیست
خداروشکر چون پرنده داریم و پر میزنه میره تو قفسش بهش میگم
پر زد رفت با این جمله آشنا بود.
خلاصه یکی دو روز موقع خواب نق زد،گفتم رفته دیگه نیست،و سرگرمش کردم،یا با کالسکه تو خونه چرخوندم تا خوابید،و از سرش افتاد.
خیلی ناراحت میشدم وقتی نق میزد حتی یه بارم گریه کردم ولی خب چون براش اینجوری بهتر بود خودمو راضی کردم که یه وقت کم نیارم و دوباره ندم.
قربونت برم مادر که اینقدر مظلومی 🥹🥹🥹