۶ پاسخ

عزیزم منم رفتم سنو تو دوره شیردهی در آوردم یکی بعد بهم گفتن باید نمونه برداری بشه نمونه برنداشتم رفتم سنو رو چند جا تکرار کردم گفتن نیاز ب نمونه برداری اصلا نداره و اونا الکی الکی میخاستن نمونه برداری کنن

الهی‌چقد سختی کشیدی گلم ولی ایندفعه گذشت دفعه بعد اگ هردکتذی هر کاری گف نکت اولش برو با چنتا دگتر دیگ مشورت کن

سلام عزیزم ازتون سوال دارم درخواست دوستیمو قبول کن لطفا

الهی قلبم درد گرفت
پیش کیا رفتی؟
جراح عمومی سعیدی مهرورز رفتی؟من دوران مجردیم جراحی شدم.توده چربی هر دو سینه داشتمو دارم.ولی اونا چون خیلی بزرگ بودن برداشت

چه کارایی به سر مریض در میارن به خدا

وجدان ندارن دکترا اینجاست

ده روز از بیوپسی من گذشت هنوز مجرایی که سوزن زده بودن نشت شیر داشتم
رفتم پیش بیوپسی کن گفت زنانت صلاح دید منم انجام دادم بسته میشه نگران نباش
پیش زنان رفتم گفت شاید خطرناک میبود نگران نباش بسته میشه

الان دو هفته گذشته و همچنان بسته نشده و رفتم دکتر دیگه که متخصص پستان بود گفت فیستول شده و کار اشتباهی بوده در دوران شیردهی نباید میکردن کی بوده دکترت و فلان

زنانم حالا میگه شیرت رو خشک کنم بعد درش بیاریم
فوق پستان میگه بیا برو پیش فلان جراح آشنا منه درش بیار

متخصص پستان که خودم رفتم گفت اینا نمیدونن گفت اشتباه کردن و فیستول شده
ده روز انتی بیوتیک بخور شاید کم شه نشت و بعد بیا ببینیم چیکار میشه کرد
و این توده شیری بوده خطرناک نیست اصلا کاش فقط با سونو کنترل میکردن نه اینکه همون اول کار بیوپسی
اونم زن شیرده رو


کلا رو هوا موندم
چیکار کنم
چه غلطی بود کردم گوش به حرف دکتر زنانم دادم بی وجدان الان میندازه گردن دکتر بیوپسی که بد انجام داده غدد شیری منو زده
اون میندازه گردن زنان که من شیرده بیوپسی نمیکردم زنان ات نامه اورژانسی زده برات


بیچاره بچه ام زورکی و الکی دارن شیر خشکی میکننش اونم زیر یک ماه!

از وضعیت لباسم نگم کل تاپ شلوارکم از نشت شیر خیس هست
دایما روتختی در حال تعویض هست
همش تشنه هستم
همش در حال دوشیدن با شیردوشم که کمتر شه

داغون شدم رسما

سوال های مرتبط

مامان اورهان 👼🏼💙 مامان اورهان 👼🏼💙 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان من ( سزارین ) پارت دوم
ولی متاسفانه دکتر های شیفت با این که اورژانسی بودم به خاطر پول هیچ کدوم به گردن نگرفتن و ما بر گشتیم خونه که یکشنبه یه روز قبل عمل دکترم گفته بود مطب باش که دوباره چک کنم اگه بچه بریچ باشه عمل میکنم سفالیک شده باشه برو طبیعی من اصلا عمل نمیکنم 😐 که رفتم مطب ازم پرسید مشکل خاصی نداری ؟ گفتم چرا چند روزه که انقباض های منظم دارم که یادش افتاد بله ... گفت برو بیام معاینات کنم که بازم تو مطب معاینه شدم که شده بودم یه سانت و نیم و کلی غر زد که چرا اون روز تورو بستری نکردن و این همه اذیتت کردن گفت نامه میدم اورژانسی برو بیمارستان که همین امشب عملت کنم و بازم اورژانسی فرستاد بیمارستان که از ساعت شش عصر بیمارستان بودم تا دوازده شب که همش معاینه کردن و نوار قلب برداشتن که من بعد از کلی معاینه به خونریزی افتادم و بازم به خاطر این که رایگان میشد همه چی هیچ کدوم از دکترا گردن نگرفتن که بستری کنن منم خیلی میترسیدم که چون به خونریزی افتاده بودم شب بر میگردم خونه خدایی نکرده یه اتفاقی بیوفته چون تا بیمارستان یه ساعت راه داشتیم
مامان فنچ کوچولو مامان فنچ کوچولو ۳ ماهگی
#تجربه زایمان ۲
سریع همراه مادرم و شوهرم اومدم خونه وسایل رو برداشتم(من هنوز اونقدر نترسیدم )و به سمت مرکز استان رفتیم یه مسیر ۴۵ دیقه ای
رسیدیم بیمارستان کارای پذیرش رو انجام دادم چن بار nstانجام دادن که خب خداروشکر خوب بود و چن بار هم معاینه شدم من از یک هفته قبل دهانه رحمم دوسانت بود و همون هم مونده بود هیچ پیشرفتی نبود اما من درد زایمان داشتم
گفتن برو قدم بزن و پله برو و.... سه ساعت دیگ برگرد
تمام مدت با درد تو حیاط بیمارستان ورزش کردم و واقعا دردام هر لحظه بیشتر میشد و خودم حس میکردم هر لحظه که برم زایمان میکنم
ب کلی سختی ساعت ۹ شب رفتم داخل زایشگاه و بازهم معاینه شدم بازهم همون دوسانت!!!!!!😶😶😶
اما انقباضها و دردهام در حد یکی که قراره همین الان زایمان کنه بود
منو بستری نکردن متاسفانه و گفتن برو خونه دوش آب گرم بگیر ورزشهاتو ادامه بده و هرلحظه دردت خیلی وحشتناک بود برگرد
علت خونریزی هم گفتن از جفت نیست احتمالا بخاطر معاینه تحریکی بوده
من یک روز قبل رفتم بیمارستان و اونجا بزرگترین اشتباه بود که توسط یک مامای بداخلاق معاینه تحریکی شدم یعنی خودم کاملا حس میکردم که داره بیش از حد اذیتم میکنه بنظرم هیچوقت توسط ماما معاینه تحریکی انجام ندید بزارید دکترتون براتون انجام بده
خونریزی من هیچوقت قطع نشد همچنان ادامه دار بود ولی بنظر کادر بخاطر جفت نبود خداروشکر
کلی اصرار کردم که بستری بشم اما گفتن نمیشه هنوز دوسانتی برو بعدا بیا
منم تو شهر غریب همراه همسرم و مادرم
اونا تو نمازخونه خوابیدن و من با وجود تمام دردا دوباره تو همون راهروهای بیمارستان پله ها رو بالاپایین کردم اسکات انجام دادم و...
انقباضهام به دو دیقه یکبار رسیده بود و دردش امونم رو بریده بود
مامان دونه برف ❄️🤍🫧 مامان دونه برف ❄️🤍🫧 ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی من پارت یک

اول بگم که منو گهواره باهم تو ی روز زاییدیم 😁
تاریخ انتی ۲۵ مهر بود و تاریخ آخرین سونو ک رفتم ۲۴ مهر که دقیقا ۲۴ ام زایمان کردم
بدون بی حسی و آمپول فشار و... کاملا طبیعی 😂

صبحش با دردهای منظم ده دقیقه ای بیدار شدم درحالی ک شب قبل حتی ذره ای درد و علائم نداشتم و طبق معمول پیاده روی رفته بودم و حمام طولاااانی و...
خلاصه دردها ک هر پنج دقیقه شد رفتم بیمارستان ، معاینه کردن گفتن ۲ سانتی ، دکتر نامه بستری داد اما گفت برو دو سه ساعت ورزش کن بعد بیا ، منم رفتم کلی پله بالا پایین کردم و پیاده روی و...
بعد دوساعت رفتم گفت ۳ سانتی ، دردامم همون بود البته ، گفت برو بازم پله نوردی ، دوباره رفتم از ساعت ۳ تا ۵ پله و پیاده روی دیگه جون نداشتم حالم بد شده بود ، برگشتم زایشگاه و گفت همون ۳ سانته ولی من چون میخواستم بستری بشم که برم تو اتاق و ورزش کنم و.. ( فکر میکردم اینجوری بهتر باشه برام) گفتم دردام زیاده دیگه نمیتونم برم پله اینا ، اونا هم گفتن پس بیا بخواب رو تخت 😁