۶ پاسخ

نگران نباش بلاخره اونا درسشو خوندن علمشو دارن اگه اینقد معاینه خطرناکه که انجام نمیدادن بعد این معاینه تحریکی نیس که خدای نکرده بعدش بخاد دهانه رحمت باز شه اونا صلاح دونستن معاینه کردن بهتر از اینه که ندونی دهانه رحمت بازه یانه که از زایمان جلوگیری کنن پس نگران نباش عزیزم

گلم اصلا نترس از این ب بعد استراحت مطلق باش ،، منم تو بیست و هشت هفته درد و انقباض شدید داشتم مجبور ب معاینه شدم اونم سه بار هیچی نشد تا الان ک تو سی و هفته مو ب اینجا رسوندم خودمو ،، شیاف یا آمپول اینا ندادن بهت

نه بابا من سه بار معاینه شدم ،هر سه بار درد شدید کمر داشتم، هیچ مشکلی نداره ، فقط در صورتی مشکل سازه که انگشت چند بار بچرخونن که همون معاینه تحریکیه و اینکه کیسه اب نشتی داشته باشه اونوقت عفونت میکنی وگرنه مشکلی نیس

نه منم تو هفته های نزدیک شما معاینه شدم چیزی نشد

نه مشکلی پیش نمیاد
اونام بالاخره کار بلدن درس خوندن مگه بیسوادن که دست بزنن کیسه ابت پاره بشه یا نمیدونم زایمان زودرس بگیری
با دوتا انگشت کسی زایمان نکرده نترس

باید خودت میگفتی بامسئولیت خودم نمیخوام معاینه بشم فقط ان اس تی میدادی
الانم بدبه دلت راه نده انشاالله هیچی نمیشه

سوال های مرتبط

مامان گل پسرا،گل دختر مامان گل پسرا،گل دختر ۵ ماهگی
خاطره زایمان :
(قسمت اول)
سلام این خاطره زایمان اولمه گفتم تعریف کنم شاید به درد کسی بخوره و از استرس بعضی ها کم کنه☺

من تو بارداری اولم کلاسای تئوری زایمان رو بیمارستان صارم میرفتم تا ۲۰ هفته بعد از اون هم کلاسای ورزش بارداری و پیش خانم کرباسی رفتم که واقعا عالی بود.😊

از هفته ۳۳ دردای پریودی اومد سراغم و هربار پیش دکتر میرفتم میگفت طبیعی....
گذشت تا ۳۶ هفته و ۶ روز بودم از شب قبلش همون دردای پریودی اومد سراغم
ولی کمی بیشتر بود هم تعداد دفعات هم شدتش ولی اصلا جوری نبود که اذیت بشم یا فکرم پیش زایمان برم
فقط تا صبح نتونستم درست از درد بخوابم.
من وقت دکترم هفته ی بعدش بود اما صبح به شوهرم گفتم نره سرکار که بریم دکتر ویزیت شم.😁
ساعت ۱۲ ظهر رفتیم مطب دکتر و گفتم بین مریض اومدم و تا ساعت ۱:۳۰ معطل شدم.
وقتی رفتم دکتر گفتم دیشب درد داشتم گفت پس بزار معاینه ات کنم😯 منم چون اولین معاینه ام بود و خیلی ترس از معاینه داشتم کلی ترسیدم🤕
اما خداروشکر با کلی ژل معاینه کرد و اصلا درد نداشت 😊
وسط معاینه چشمای دکتر اینجوری شد (😳😳)
گفت الان درد نداری؟ گفتم اصلا از صبح‌درد نداشتم فقط دیشب درد داشتم.
نشست پشت میزش یه نسخه نوشت داد دستم با خنده گفت دختر ۵ سانتی برو بیمارستان تا من بیام 🤒🤒
این جمله رو که شنیدم یه دفعه استرس گرفتم چون اصلا منتظر زایمان نبودم.
دیگه من وسایلمم اماده کرده بودم رفتم خونه یه دوش سریع گرفتم و تند تند وسایلمو جمع کردم و رفتیم سمت بیمارستان