مامانمینا ی همسایه دارن میگفت کتک از بهشت اومده😂😂😂
من اصلا قبول ندارم این حرفو الانشم حتی میگم خوب نیس
ولی بردیا ی اخلاق خیلی بدی داره
پشت پدرش .پدرمادر من و پدرمادر همسرم گریه میکنه
ینی راحت دوساعت خمدشو ب درودیپار میکولونه گریه شدید در خد بالا اوردن صداش میگیرع ک منم ببرید.دیگ تازه تازه کوتاه میومدم میزاشتم باخانوادها بره اما خودم ب شدت اذیت میشدم
چون ن غذاش درس میشد ن خوابش اخلاقشم ک بکل تغییر میکرد
چندروز پیش شام خانواده همسرم اینجا بودن
بردیام صب با باباش رفت خونشون شب با مهمونا اومد
رفتنی باز داشت میرفت
من انقدر از صب ناراحت بودم همخ کارامو با گریه کردم اروم نمیشدم
دیگ قاطی کردم نزاشتم بره خیلیم گریه کرد
فرداش سر غذا نخوردن ناراختم کرد این شد بهونه خودمو زدم خودشو زدم
البته یکی دوتا اونو زدم بیشتر رو خودم خالی کردم انقدر داد زدم گریه کردم
گفتم حق نداری بدون من جایی بری دنبال هیچ کس گریه نباید کنی
خلاصه ازاون روز دیگ هیچی نمیگه
میگ من فقط با مامانم بیرون میرم
برم جایی تنها میمونه
بعضی وقتا بنظرم ترس خوبه.حساب بردن از مادر خوبه
ولی بعدش ی عالمه بوسش کردم ارومم براش توضیح دادم بدون من جایی نباید بره.
هم خوشحالم حرفمو جوش میده هم ازخودم دلخور ک دست روش بلند کردم🥺🥲

۱۰ پاسخ

چون اولین بارش بوده ترسیده و حساب برده.ولی تکرار نکن که اگه کردی، واسش عادی میشه و دیگه حساب که نمیبره، بدتر لج هم میکنه

پسر من هیچ جوره حرفمو گوش نمیکنه مطمئنم کتکم روش تاثیر نداره یه بار اومده بود تو آشپزخونه تموم مایع ها رو ریخته بود تمام برنج ، لپه و ...( آشپزخونه اموخویلی کوچیکه واقعا دیگه جایی نداشتم بزارم دم دست نباشه ) قاطی کردم یکی زدمش گریه کرد دو دقیقه بعد اومد به کارش ادامه داد

دختر منم همینطوره یکجا میرم دیگه دلش نمی‌خوادبیادخانه یاهرکی‌میادخانه مان دنبالش گربه می‌کنه

پسر من عجیب غریب شیطونه داییم هی میگه مهدیه کتک از بهشت اومده بعضی وقتا بزن هم خودت حرص نخوری هم ما دلمون خنک بشه انقدر که تورو اذیت میکنه ما ناراحت میشیم😂😂

چقد طولانی نوشتی راستش من اصلا نخوندم فقط اولش گفتی کتک از بهشت اومده🤣🤣🤣

حالا من بچیزی بپرسم؟ چرا پس بعضی بچه ها اصلا ازپدرمادرشون نمیترسن ؟خیلی جاهادیدم دادمیزنن سربچه ولی نمیترسه من یکم تندحرف میزنم پسرم میگه مامان ازت ترسیدم!!!!!!

بیا منو پسرمم بزن بلکم یادگرفت گریه نکنه.والا

کاش بچ منم میترسید کلافه شدم بخدا😑😥

اره والا ترسم خوب چیزیه دختر منم هر چیزی پرت میکرد و ی بار محکم تو صورتم زد بلند شدم چن تا سیلی تو باسنش زدم گفتم بار اخرت باشه پرت میکنی فقط کافیه ببینم گریه کرد گف نه دیگه نمیکنم و پرت کردنش همون شد راحت شدم😐😂

به خدا ما مامان ها هم گناه داریم،، به خدا پسرام از صبح تا شب سرم هزار جور بلا میارن یک دقیقه استراحت ندارم ،، پسر من اصلا ترسی نداره از هیچ کس،، دعواش هم میکنم ی ساعت میاد میگه چرا منو دعوا کردی😁

سوال های مرتبط

مامان آرتا مامان آرتا ۳ سالگی
سلام مامانا
پسرم اصلا لجباز نیست من تاحالا ندیدم بخاطر یه چیز تایم طولانی گریه کنه اما دیشب از خواب بیدار شد هی بیدارم میکرد که بغلش کنم تکونش بدم ۳ بار هی بیدارم کرد منم انجام دادم سر چهار بار بهش گفت چرا نمیخوابی من خسته شدم بیا دراز بکش بغلت میکنم گفت نه جیغ و داد گریه حتی منو میزد یک ساعت گریه کرد منم سر حرفم موندم بغلش نمردم فقط بهش میگفتم دلیل این کارت چیه فقط جیغ میزد منو برای یک بار دیگه تکون بده گفتم ترسیدی میگفت نه بهش آب دادم بازم اصلا کوتاه نیومد منم میگفتم فقط نه اصلا سرش داد نزدم باهاش صحبت میکردم بوسش کردم آخر بعد یک ساعت آقام بغلش کرد صحبت کرد آروم شد خوابید الان امروز تو فکرم چرا اینطوری کرد؟! اصلا سابقه نداشت همون روز ظاهرش رفته بود پیش همسایه م که دوستم هست با بچه ش بازی کرد که دوسال ازش بزرگ‌تره دختره اون حالا میگم نکنه لجبازی از اون یاد گرفته یا اینکه طبیعیه ؟ کار من درست بود که درخواسشتو قبول نکردم چون میخواست با گریه و زدن حرفشو ثابت کنه منم کوتاه نیومدم