۱۱ پاسخ

اخ گفتی دختر من امروز دوبار گریمو در اورد منم همینم اما بهترین گزینه برا غذا خوردن صندلی غذاس سعی کن همزمان با خودتون غذا بدیش وقتی هم میشینین سر صفره بزارش تو صندلیش یا روروعک ک نتونه بیاد تو سفره وگرنه همه بچه ها همینن عاشق بهم ریختنن

من فقط برا بچم غذا درست میکنم خودم هیچی نمیخورم یعنی صب تا شب هیچی اوایل گشنم میشد الان دیگه نه ب حدی ک خسته میشم و بچه نمیذاره جیزی درست کنم

منم اول حساس بودم ی چیزی بریزه الان دیگه برام عادی شدی آب میریزه چای میریزه روفرشی بنداز روشم زیرانداز بعد میشوری متوجه نمیشن وقتی ی کم بزرگ شدن بهشون میگم این کارو نکن بده اونا به جز ما کسی ندارن

بچه است دیگه عزیزم .اونم تو این سن که چهاردست و پا میرن باید حسابی مواظبشون باشیم باید صبوری کنیم همه همینن

عزیزم رومیزبخوراگه نداری بزاربخوابه بعدبخور.منم مثل توعذاب کشیدم.حالامن ۳تاپسردارم

برای منکه عادیه پسرمم همینجوری بود دخترمم همینه😁😥

من انقدر غصه این چیزارو خوردم الان خودم معده درد شدید گرفتم که هر روز باید برم زیر سرم؛ بیخیال باش؛ کثیف کاری هارو بعدا میشوری؛ گاها اگر بچه گریه کنه هم چیزی بهش نمیشه به خودت برس ؛ اگه میتونی از اطرافیان کمک بگیر ولی به هیچ وجه غصه نخور تا به حال و روز من گرفتار نشی

رو میز بشین اگر دارین

صندلی غذا براش بگیر و یکم غذا بذار جلوش و خودت راحت غذات رو بخور

حق داری

آخی عزیزم

سوال های مرتبط

مامان محمد مهدی✨ مامان محمد مهدی✨ ۱۲ ماهگی
یه راهکار به این مادر خسته بدید.
پسر من از اولش خییییلی نق نقو بود اولش با کولیک و رفلاکس و تا الان که دائم بغل. با هر چیزی که سرگرمش کنی کوتاه مدته و سریییع صداش در میاد. هیچ کاری انجام نمیده فقط غلت زدن و نشستن منظورم اینه اصلا سینه خیز و چهار دست پا نمیره و حتی سعی هم نمیکنه. اولش همه بهم میگفتن بابا اینو نگو همه بچه ها همینن ولی وقتی کم کم پیش رفت دیگه خودشون هم دارن میگن که واقعا محمد مهدی نسبت به بقیه بچه هایی که دیدیم خیلی بی قرار تره. نمیدونم چکار کنم اخه از چیه.
کلی باهاش تمرین میکنم چهار دست پا بره از اول تا اخرش گریه میکنه و نق میزنه. باهاش تمرین میکنم دست بزنه و هیچی...
کسی هست مشابه این شرایط رو دیده باشه؟!
پیش پزشک خودش بردم یه شربت داده برای استخوان سازی تا تقویت بشه ولی از نظر من محمد مهدی اصلا استخوان بندی ضعیفی نداره از بچگی خودشو میتونست محکم نگه داره و وقتی یک ماهه بود کامل کمرشو بلند میکرد بالا.
نمیدونم خیلی خسته ام روز ها فقط منتظرم بگذره تا شب بشه و همسرم بیاد محمد مهدی رو بگیره!
الانم خونه مادر شوهرمیم دو نفری از پسش بر نمیایم. اخه چشه این بچه🥲