همسر من ۷ یا ۸ صبح میره تا ۱ شب
پسرم شلووووغ خوددم باردار🫠
ولی خدارا شکر
و مایی که همه اینا هست با این تفاوت دوتا چسبده ن
😥💔منم ک شوهرم شغل آزاد ی شهرستان دیگ میره برای کار من خونه تک تنها دخترمو بزرگ کردم بخدا ب حدی رسیده بودم افسرده شدم دیگ خداروشکر الان بهتره واقعا مادر شدن چقدر سخته با اینک 24سالمه حس میکنم پیر شدم
آره واقعا بعضی وقتا کم میاریم ما مامان های اولی....
ولی نهایت دوسال بشن کمتر میشه
پس من چی بگم که شوهرم ۱۲شب میاد و نه میتونه و نه کمکم میکنه و هیچ کمکی ندارم و بچم همش گریه میکنه و بهم فوق العاده وابستس
ببین من چی میکشم دوتا شیر ب شیر😭😭
🤦♀️🤦♀️🤦♀️قشنگ درکت میگنم منم یکی ۵ ساله و یکی ۱۱ ماهه دارم گاهی پادرد نمیزاره بخابم انقدر ک دنبالشم توخونه حالا کارای دیگه بماند خدا قوت
بله عزیزم حال وروزمنم همینه من دوتادارم البته اولی دیگه بزرگه ولی این یکی هیچ جای تمیز برام نزاشته
من همیشه خونم تمیز بود و همچی مرتب
الانکه نمیرسم تمیز کنم حرص میخورم
به غذا درست کردنم خیلی وقتها نمیرسم
دخترم غذا نمیخوره
شوهرم هم ساعت نه شب میاد خونه
کمکی هم ندارم ببین من دیگه چی میکشم
منم امشب موقعی ک داشتم دخترمو خواب میکردم از بس کم آوردم داشتم گریه میکردم.. وقتی بهش نگاه میکنم حس میکنم مادر بدی هستم.. واقعا 3 روزه کلافم کرده
اره واقعا زن بودن ومادر بودن پرمسئولیت ترین وسخت ترین کاره منم باردارم با یه بچه کوچیک ویه شوهر که نمیرسه کمک کنه البته اگرم برسه باید کلی غر بزنم تا کاری کنه توی غربت دست تنها واقعا منم خسته ام خدا به همون قوت وتوانایی بده
پمن چیمیکشم خواهر با وجود دوتا بچه دوتام شکم کوچیکه همش نق گریه جیغ بزرگه بیرون میخاد خودمم دکتر برو مهمون میاد
خواهرمن دخترش۶ماهش بودباردارشد یکی اولی ۱سال و۳ماه بوددومی بدنیااومد الان میری خونش جانیس پاتوبزاری ازبس میریزن یامیان خونه ماهمینن ابجیم میدونه من حساسم هی اونابریزن ومن پشتشون جمع میکنم سالی دوبارخونمون میادمیگم بیامیگه ن توبیاخونه بابا ریخت وپاششون به کنارکشت وکشتاروگریشون
بازتواخرشبامیری دورمیزنی من ازوقتی مدرسه هاتعطیل شده ازخونه بیرون نرفتم ن پارکی ن جایی گرمه امادلم پوسید
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.