امروز کم آوردم خیلی امیر علی از صبح گریه میکنه میگه پستونک میدم میگه آم غذا میدم نمیخوره میگه نونو شیر میدم اسباب بازی رفتیم براش خریدم حال و هواش عوض بشه فقط ربع ساعت گریه نکرد اینم بگم جایش درد ندارن چون عادت داره هرجاش درد می‌کنه نشونش میده بهونه گیر شده خیلی خیلی اینقدر گریه کردم شوهرم اومد شام و خراب کرده بودم بخاطرع گریه ها امیر علی چون دم گاز وایمیسه میترسیدم بسوزه کم آوردم خیلی خیلی احساس میکنم در جهان تنهام فقط منو بچمم و شوهرمیم یادم میاد خواهرم بچه هاش یکم بی قرار میشدن هممون میرفتیم کمکش اما من با این حالمم میگم ول کن حوصله کمک کسی و هم ندارم برای یه کمک کردن دو سه روز خونه بدتر شلوغ میشه حداقل اینطور شبا می‌خوابم خونه شلوغ بشه نمیشه خوابید شوهرم بیچاره کلافه شد امیر علی از روزی که راه میره مدام با گریه راه میره ممکنه پا درد باشه ؟ چون از روزی که راه می‌ره اینطور بد قلق شده

عاخی عزیزم منم امروز خیلی بغضم گرفت خیلی خسته ام دلم میخاد ۲۴ ساعت راحت بخابم بدون استرس،الان ازوقتی آرسام خابیده ۵۰۰ بار تکون خورد ینی کمر نموند برام گریه کرد بغلش کردم دوراره خابوندم خودم گیج خاب بودم دیگه خابم پرید

دقیقا پسر منم همینطوره فقط گریه میکنه
احتمالا از دندونه
امان از چالش های یک‌سالگی
بخدا دهنم سرویس کرده این فسقلی

خب ببر دکتر عزیزم که خیالت راحت بشه