افسردگی بعدزایمانتون چقدکشید خوب بشه

بیشتر شده ک کمترنشده هنوز

من بعد هم به کم محکم باش هر وقت جاریت گفت مامانشو دوست نداره به من میگی مامان و.... بگو خدا کنه متوجه بشی البته سنت کمه توقعی ازت نمیره ولی بچه تا یه مدتی تمام جنس های زن رو مامان صدا می‌کنه جنس مرد رو بابا پسر خواهر خودم همینجور بود به من می‌گفت مامان به همسرم بابا ....
در ادامه بگو اگه بچه خیلی دوست داری و اصرار داری که خیلی مادر خوبی هستی زودتر دست به کار شو در مورد رابطه من و دخترم نظر نده دختر من هر روز داره تو رو میبینن معلومه که نسبت به یه غریبه بهت اعتماد داره خدا رو شکر من باید همه کار کنم تو خونه تو بیشتر با دخترم وقت میگذرونی کارا رو تقسیم میکنیم تا منم به بچم برسم و در نهایت با تمام قدرت اعلام می‌کنی خوشم نمیاد کسی این حرف بزنه من برای دخترم بهترین آدم دنیام دخترم هم برای من تو رو خدا یه کم سفت باش با حرفاشون دارن رو شوهرت هم تاثیر میذارن و اذیتت میکنن جلو شوهرت دم به دقیقه قربون صدقه بچت برو و بشین باهاش حرف بزن بگو این رفتارها و حرفا منو افسرده می‌کنه پسرمون به یه مادر شاد احتیاج داره ازش بخواه پشتت درآد

عزیزدلم پستات خوندم ...لطفا رابطه آن رو با خانواده شوهرت کم کن تا یه مدت با بچت از صبح بازی کن اسباب بازی های مربوط به سنش بگیر بازی کن .... تمام این حسی که داری از تلقین اطرافیانت فکر کن خدایی نکرده اتفاقی برا بچه بیوفته اصلا دیگه توانایی زندگی کردن داری؟ معلومه که نه معلومه که عاشق بچتی ولی بی که چرت و پرت گفتن بهت حالت بدتر کردن
دم به دقیقه قربون صدقش برو بغلش کن هر چی بیشتر بهش محبت کنی حال خودت و بچت بهتر میشه
اصلا اجازه نده کسی این حرفا رو بهت بزنه هر وقت گفتن بچت جاریتو بیشتر دوست داره بگو خداروشکر همه کارشناس شدن نظر میدم بچه من نق نقو و بداخلاق نیست مستقله
دلم میخواد یک روز بزارم پیشتون ببینم از پیش بر میآید بعدم من جوری با بچم رفتار کردم که با کلمه امنیت آشناست می‌دونه من همیشه کنارم می‌تونه با بقیه ارتباط برقرار کنه .... این که دارم میگم واقعیته ها‌... از نظر روانشناسی بچه های که خیلی به مادر وابسته نیستند یعنی بهترین روابط با مادر دارن و معنای امنیت فهمیدن به خاطر همین خیلی گریه و... نمیکنن

والا مال من بدترشده تاالان ک حالم‌خوب نیس اصلااااا

هنوز دارم خوب نشدم

هنوز درگیرم ولی کمتر شده خیلی😅

تا ۵،۶ماه