۴ پاسخ

دکترپسرمن ماه پیش قطع کرد گفت دیگه نده تاکامل دوسالگی نه دوماه مونده دیگه قطع میکنن

حتما باید تا دوسالگی این مکمل هارو بدید و حتی بعدش هم طبق نظر پزشک ممکنه ادامه داشته باشه یا قطع کنه، دادن قطره آهن خیلی ضروریه نباید قطع میکردید بنظرم تا دوسالگی جبران کنید

سلام عزیزم من تا دوسالگی دادم پسرم هفته پش بردم آزمایش کامل گفت هم کمبود ویتامین دی هم یگم آهن بهش دارو داد با اینکه اشتهاش خیلی خوبه وزنش دکتر گفت عالیه ولی این کمبود هارو داشت حتما بایدببری ازمایش

نمیخوام تو دلتو خالی کنم ولی حتما پیش میاد دراینده چون خیلی اهمیت داره خیلی
من برا پسرم تنبلی میکردم الان ۶ سالشه بچم کم خونی داره خیلی خودمو ملامت میکنم😓حتما بهش بده حالا به هر روشی

سوال های مرتبط

مامان پسر عزیز مامان مامان پسر عزیز مامان ۱ سالگی
سلام مامانای عزیز
خداقوت
جمعه زمستونیتون بخیر
میخوام پروسه از شیر گرفتن پسرم رو براتون بگم پسرم تا ۱۵ ماهگی وابستگی شدیدی به سینه داشت. رفتم بهداشت و گفت شیر رو کم کن و غذا بده. دیکه هروقت شیر میخواست بهش میوه یا آجیل یا هر چیزی که می‌شد به بچه بدی می‌دادم. اما بازم وابسته بود. همش میگفتم چطور من این بچه رو از شیر بگیرم. تا اینکه ۱۸ ماهه شد. باز رفتم بهداشت و گفت شیرشو کم کن غذا بده. دیکه مصمم شدم تدریجی شیرو ازش بگیرم. اول شیر روز رو کم کردم
فقط بعد از غذا شیر می‌دادم. اما شیر شب و شیر برای خوابیدن سرجاش بود. شبا وابستگی پسرم به سینه بیشتر از قبل شده بود.
منم مضطرب از اینکه آخرش آیا موفق به این کار میشم یانه.
دیگه روزها فقط قبل از خواب شیر می‌خورد و شبا همچنان پابرجا. همش فکرم این بود چیکار کنم شیر و کمتر کنم
حس میکردم نمیتونم اینکارو بکنم.
یه شب با پسرم لج کردم و قبل از خواب ممه ندادم بهش.
خیلی گریه کرد طفلکی خیلی باهاش حرف زدم.
گفتم توپولوها سیر نمیخورن ریزولو ها شیر میخورن چون خیلی کوچولو هستن.
یه عالمه حرف تا راضی بشه کلی نشد. دعواش هم کردم چون واقعا دیگه نمی‌کشیدم. دیگه از اون شب مقاومت رو شروع کردم. توی روز کامل قطع کردم چند روز. بعد از چند روز شیر قبل از خواب رو حذف کردم. در طول روز همش باهاش صحبت می‌کردم که ممه مال نی نی کوچولوهاس
هرجا نینی میدیدم میبردمش پیشش میگفتم ببین چقدر کوچولوعه ممه میخوره. اما نی نی بزرگا دیگه ممه نمیخورن. چند شب نزدیک سحر پا میشد گریه میکرد. منم می‌دادم بهش ممه.
یشب وقتی ممه دادم دیدم زود ول کرد. فهمیدم انگار میلی نداره بهش. دیکه ازون موقع ندادم.
مامان مغز پسته مامان مغز پسته ۱ سالگی
من یه مشکلی دارم خاهرانه بیایین کمکم
دوستانی که در جربانن که هیچ برا اونایی که نمیدونن میخام بگم
بچه من از روز اول همون بیمارستان سینمو نگرفت بعدم شیشه نگرفت یعنی به بدبختی شیر دادم بهشا
بعد از اون کمکی که دادم یه قاشقم نخورد
تا خود امروز یاد ندارم بچم مستقیم به قاشق نگاه کرده باشه و غذا خورده باشه
اوایل با تی وی و گوشی دادم گفتن خوب نیست منم ترکش دادم
ولی یه سبد اسباب بازی داره اونارو بریزم جلوش یا وسایل دیگه یا آب بازی کنه خلاصه یه جوری حواسش پرت شه تا بخوره
دیشب همسرم باهام دعوا بدی کرد
میگه نده
میگه بسه دیگه اینجور دادن
میگه نده تا انقد گرسنش بشه خودش بیاد بخوره
اخه من بچه خودمو میشناسم بخدا شده بود ۱۴ ساعت شیر ندادم بازم شیر نخورد که نخورد غذاهم همینطور
این غذا خوردن بچه شده بزرگ‌ترین دغدغه و مشکل ما
امروز نهار ساعت یک خورد ساعت دو شیر خورد تا ساعت هشت و نیم هیچی ندادیم بلکه شام مثل آدم بخوره
اما بازم نخورد که نخورد تا گوشی دادم دستش خورده
حالا شما بگین من چیکار کنم بخدا قسم پیر شدم
من خیلی رو وزن و غذا خوردن حساسم خودمم میدونم اما نمیتونم واقعا غذا ندم
مولتیم سانستول میدم
دارو رفلاکسم میدم
اهنشم میخوره
دیگه کلافم بخدا