خستم🥲🥺
کاش زمان بگذره این بچه بزرگ شه
با دوتا بچه هلاک شدم
هرچند مادرشوهرم تو یه حیاطیم بردیا رو گذاشتم پیشش اما چ فایده اومده تو حیاط جیییییغ میکشه حوصلش سر رفته دلم پیش اونه ازاینور بنیامین رو پامه از ساعت ۴ کمرم شکسته نمیخوابه یچه ی ۲۶روزه مگه نباید الان خواب باشه این یه تیکه شیر مبخوره و نق میزنه دلش و خوب کردم پوشکش عوض کردم .همه چی هلاک شدم گرسنمم هست بس شیر دادم ضعف گرفتم اووووووووف

سخته‌واقعا
ولی میگذره

خدا بهت قوت بده عزیزم این روزها هم گذراست

بهترین کارو کردی که باهم اوردی من پسرم دوسالو نیمشه دخترم سه سالو نیم الان باهم هم بازین بزار یکم بزرگ تر شن خدارو شکر میکنی که فاصله سنیشون کمه همه چی میگذره خدا صبرشو میده ناشکری نکن

میگذره این روزا

بچه کوچیکت رو بسپار مادر شوهرت یکم با بزرگه وقت بگذرون اون گناه داره

درخواست دوستی میدی گلم من پرم

الهی بگردم دمر بزارش رو دستت آروم پشتشو ماساژ بده شاید دلش درد میکنه که بیرقراره..خودتم یه جیزی بخور شیر میدی 🥺🥺

باز خدا خیرش بده مادر شوهرت یه خورده کمک میکنه
این نیز بگذرد........

خدا بهت توان میده ان شاءالله این روزها هم میگذره
خب‌اگر بچت نمیخوابه یه جای امن بزارش و برو یه چیزی بخور یا با خودت ببرش تو حیاطتون .

منم الان ماه نهم بارداریمه هی میگم به دنیا بیاد راحت بشم😅پس راحتی درکار نیست واویلان خدابخیر کنه منو با دختر شرو شیطونم

درکت میکنم خیلی سخته این دوره گذروندم بااینکه الان پسرم نه ماهشه دخترم دونیم سالشه ولی بازسختتتتته بعدمن دخترمم اصلاپیش مادرشوهرم نمی‌رفت جفتشون داعم پیش خودمن

من میخواستم دومیو بیارم این آزوم بشه پس الکیه 😭😭😥

برو یه چیز بیار کنار دستت همونجور که تکونش میدی بخور بعدم باباشون میاد‌ توجه میخواد

خوب برو خونشون بده نگه داره یکم تو چیزی بخور هوات عوض کن