3 هفته‌س برگشتم سرکار. مامانم 3 هفته و چند روزیه که مادرشوهرم با پسرم میمونن. موقع برگشت از سرکار یه لحظه میاد بغلم بعد برمیگرده ینی خودشو میندازه بغل مادرشوهرم مثلا... ناراحت میشم.
حس می‌کنم قهر میکنه. بعدشم شیر خودمو میدم میخوره مشکلی نداره. ولی قبلا بیشتر دوسم داشت 😢

قشنگای من مامانای گل به شدت حستونو درک میکنم. ولی نه خودتونو سرزنش کنین و نه فکر بد به دلتونو و ذهنتون راه بدین ‌. سعی کنین وقتی خونه هستین تایم زیادی برا بازی کردن باهاش بذارین تا تایم نبودتون کمتر به چشمش بیاد . یه جای میخوندم بچه ها شغلشون بازی کردنه . و همه چی رو با بازی کردن میسنجن. براش وقت بذارین کار خونه رو همیشه خدا هست . نگران خونه و زندگی و حرف اطرافیان نباشین . فقط و فقط برا خودتون و بچه تون وقت بذارین که این روزهای طلایی بزرگ شدنش برنمیگرده. میدونین ما مامانای شاغل نه میتونیم از کارمون دل بکنیم نه از خونه زندگی و بچه مون. باید تعادل ایجاد کنیم. و این تعادل ایجاد کردنم برنانه ریزی میخواد. و البته یکم بی خیالی نسبت به مسایل حاشیه ای . یکمم توان مضاعف میخواد 😂

منم سه ماه دیگه باید برگردم سر کار و به شدت نگرانم و استرس دارم
به نظرم خودتو بیشتر بهش نزدیک کن باهاش بازی کن و بیشتر بهش توجه کن و با به مشاور کودک صحبت کن

وای منم همین مشکل و داشتم پسرم انگار من و مامان خودش نمیدوست ..انقد بد می‌گذشت بهم ..بعد اطرافیانم هی میخندیدن بهم و میرفتن رو مخم

مثل دخترمن موقعی ک دو ماهه بود میرفتم بیرون دخترم رو خونه مادر شوهرم میزاشتم میرفتیم بیرون میومدم بغلش کنم نمیومد اصلا باهام تا یک شبانه روز قهر میکرد الان هرجایی میریم با خودم میبرم بازم خوانواده شوهرم رو بیشتر از من دوست داره من بهش محبت میکنم بهشون میگم دخترم اصلا منو دوست نداره فقط شما رو دوست داره مادر شوهرم میگه تو اصلا بهش محبت نمیکنی شوهرمم همین حرفو میزنه خیلی ناراحت میشم از حرفشون جوری میشم ب خاطر این کارش میزنم چرا دوسم نداره ب نظر من بچت مهم تر از سر کار رفتنه الان شوهرم میخواد امتحانش کنه میگه میخوام برم خونه ننجون گریه میکنه منم ببر

ناراحتی اصلا نداره خداروشکر کن که میخواد پیشش بمونه..
بخدا دختر من قیامت میکنه وقتی میزارمش خونه مامانم با اینکه همه امکانات رفاهی هم داره و تنها نوه هست.. یک ساعت مونده از سرکار بیام تو تابستون و زمستون رو حیاط منتظرمه..
بخدا صدای گریه هاش صبح که میزارمش خونه مامانم روانم و بهم ریخته..

منم از ۱۷ شهریور باید برگردم سرکار خیلی ناراحتم،دلم نمیخواد بچمو ول کنم و برم....اما نمیشه نرم که

برادرزاده ی منم اینطور بود، بزرگ میشه درست میشه

عزیزم طبیعیه همه چیز سر جای خودش برمیگرده نگران نباش

فقط میتونم بگم بدترین حش دنیاس وقتی بچه رو میذاری و میری
وسط روز زنگ بزن
احوالشو بپرس، خیلی تو ارامشت موثره

بچه هیچکس مثل مادر دوست نداره من تجربه دوتا بچه دارم

سلام خانوما من ماه نهم بارداریم هستم برای محل کارم استعلاجی بردم ۴۵روز دکتر برام نوشته ولی بیمه میگن بخشنامه جدید اومده که بخاطر درد دوران بارداری استعلاجی رو قبول نمیکنیم اگر تایید بشه باید از مرخصی زایمانت کم بشه بنظرتون چیکار کنم؟ کسی بوده مثل من همچین مشکلی داشته؟