۹ پاسخ

دقیقا عین من

چقدمنی تو😔

همه ما همین حسو داریم ولی هیچ مادری برا بچش کم نمیزاره

خداروشکر من رو این موضوع ک بوسش کنن و بچلوننش حساس نیستم،بچه بزرگ میشه انقدر چالشای بزرگ برات پیش میاد ک به الانت ک گریه میکردی میخندی

چی کار کنیم دیگه داریم له میشیم. 😢 منم مثل شما به نظرم هنوز نمیتونم قاطع حرفمو‌ بزنم ، ولی فکر کنم تمرینه از الان شروع میکنیم تا کم کم به خاطر بچه قوی تر برخورد کنیم. بعضی وقتا هم شاید لازمه استراتژی رو عوض کنیم و سعی کنیم کمتر نزدیک ادمایی باشیم که ازارمون میدن… شما میتونی رفت و امدت رو کمتر کنی یا به شوهرت بگی کاری کنه یا اینکه اصلا بغلشون ندی بچه رو‌ یه مدت مثلا بگی مریضه یا دکتر گفته …؟

منم این حسهارو دارم ولی ی چیزایی دست ما نیست.من و تو و مادرای دیگه تمام سعیمونو میکنیم و ی چیزایی از دست ما خارجه.مثل خیلی چیزای دیگه.فقط واسه شیر دو تا فلاسک سردو گرم داشته باش که تایم کمتری ازت بگیره.منم تازه اومد تو دستم این قلق

نه اینهمه وسواس فکری نداشته باش همه ی اینا طبیعیه عزیزم

اولشه هممون اینارو پشت سر گذاشتیم
اینقد بچه اذیت میکنه دیگه من تصمیم گرفتم خودمو ناراحت نکنم و الویت خودم بذارم
در مورد بقیه هم خیلی جدی بچه رو بگیر ازشون

مگه پیش اونا زندگی میکنی؟؟

سوال های مرتبط