بیاین ماجرای جالب
برادرشوهرم دو تا پسر بسسسسسسیار شر و شیطون داره(پشت سرهم و با اختلاف کم هم هستن) فک کن دو بار زنگ زدن آتش نشانی اومده در و پنجره شکونده نجاتشون داده!
یه بار هم مامانشون خونه باباش بوده خونه باباش هم قدیمیه و درش از این مدل هاست که بالاش شیشه هست. پسر بزرگه در رو روش قفل می کنه دیگه هم بلد نبوده بازش کنه کسی هم خونه نبوده گوشیش هم پیشش نبوده بیچاره جاریم از استرس بچه کوچکش که تو اتاق تنهایی خواب بوده شیشه رو با دست می شکنه خودش رو از بالا پرت می کنه بیرون!😷
به شدت دلشون دختر می خواست و میرن زیر نظر دکتر زنان و تغذیه تو شیراز. بعد اقدام می کنن و خلاصه میرن آنومالی یارو میگه به به چه کاکل پسری🫨برادرشوهرم میگه دکتر مطمئنی یه بار دیگه بببن🤣😂دکتر میگه عامو بیا آلتش رو خودت بببن😂😂😂
خلاصه سومی هم پسر میشه و جاریم یه ماه پیش تازه رونمایی کرده ازش😅😅در حالی که مهر ماه زایمان می کنه

انشاالله بزودی خدا بهشون یه دختر بده

دختر هم میشد باز شیطونی رو از داداشاش یاد میگرفت

کار خدا همش برعکسه

بنده های خدا چقد خندم گرفت از شیطنت پسرا
تنشون سلامت

مبارکشون باشه

ای وی اف میکرد

😅 وای دلم براشون سوخت

منم یکی از دوستام ی پسر داشت دوست داشت دومی دختر بشه رفت زیر نظر دکتر زنان و تغذیه ۶ ماه کامل اینا رعایت کردن اما اخر بچشون پسر شد

اگه دختر میخواستن باید تعین جنسیت میکردن با ای وی اف

ای بابا نمی‌دونم چرا این مدلیه که کسی از چیزی که داره رضایت نداره
یکی دختر داره دلش پسر میخواد یکی پسر داره و دختر میخواد
من ک میگم سالم باشه خدا هرچی داد نعمته

خخخ وای ماشالا خدا صبرشون بده واقعا چقد شیطونن