وقتی تو گهواره میچرخم تاپیکا یسری از مامان میخونم قلبم درد میگیره بخدا💔 چجوری میتونین درمورد این طفل معصوما اینجوری صحبت کنین از اینکه بدتون میاد..کاش مادر نباشیم کاش نبودن کاش مجرد بودیم... بابا وقتی میرفتی میخابیدی فکر اینجاشم میکردی.. میدونم خسته ای هممون خسته ایم ماهم تا صب بیداریم هر سری ی چالش جدید داریم.. تا ۴ ماهگی سرشب شروع میکرد تا ۶ صب گریه هیچ رقمی ساکت نمیشد کولیک داشت کلی دکتربردم .. بچه گلوش همه میگرفت درسته خسته میشدم ازکمردرد اشکم ناخودگاه میریخت..گریع میکردم ولی باز دلم برا بچم کباب میشد ک درد داره وکاری نمیتونم بکنم.. بعدهردفعه دهن دردمیگرفت بچه بیچاره باز بیخوابی باز گریه شیرنمیتونست بخوره بیشتر از اذیت شدن خودم برا آریل اذیت میشدم.. بعد اون هردفعه گوش دردمیگرفت بچه بیچاره باز بیقرار... والا ماهم خسته ایم بخدا ماهم خواب نداریم وقت نداریم کارمونو برسیم .. ولی خداروشکر از حالت اولیه تا صب گریه دراومده من حاضرم یسره بیدار باشم گریه نکنه بچم درد نکشه.. بچه هامون زبون ندارن ک دردشونو بگن با گریه و نق نق بما میفهمونن.. ب خواست خودشون نیومدن ماخواستیم اینا اومدین پس باید هواشونو داشته باشیم🥺 زمانی میشه ک دلمون برااین روزا تنگ میشه و عذاب وجدان حرفا وکارامون میمونه همیشه.. توروخدا باخودتون کار کنین ..میدونم سختع دوران سختیو ب سرمیبریم چالشا زیادی داریم ولی زود میگذره چشم ب هم زدن بزرگ میشن 🥺

تصویر
۱۹ پاسخ

عزیزم هیچ وقت کسیو قضاوت نکن تو نمیدونی اون مادر تو چه شرایطیه چی کشیده شاید افسردگی داره شاید دست تنهاست همه قرار نیست مثل هم باشن چون شما میتونی و خودتو کنترل میکنی قرار نیست همه بتونن، من خودم یه روزایی انقدر از دست دخترم عصبی میشم جونم به جونش بنده ولی انقدر جیغ الکی میزنه یا کوچیکتر بود نمیخوابید یا بهونه میگیره که دیوونه میشم، همه یه بار این حس عصبانیت شدید رو حس میکنن چرا ما زنا باید علیه همدیگه باشیم همیشه؟ اون مادری که میگه بچه ام عین سگ غر غر میکنه مطمئنا انقدر اعصابش ضعیف شده انقدر از نظر روحی رفته تحت فشار که اینجوری میگه وگرنه کی میتونه به پاره تنش اینو بگه! بعضیا هم به خاطر اجبار همسرشون بچه دار شدن، بعضیا هم افسردگی گرفتن من خودم افسردگی گرفته بودم با اینکه از اول هر وقت یادم میومد عاشق بچه ها بودم، وقتی خودشم حامله شدم از همون اول افسردگی گرفتم اصلا حسی نداشتم میگفتم نمیخوام کاش حامله نمیشدم، بعد زایمانم تا ۴ ماهگی دخترم افسردگی داشتم انگار قلقش دستم نبود سری با یه گریه اش از کوره در میرفتم غر میزدم بعد پشیمون میشدم پا به پاش گریه میکردم یا محکم رو پام تکونش میدادم با جبغ میزدم اینا همش از افسردگی بعد زایمان هست، وگرنه هیچ مادری دوست نداره کم بزاره واسه بچه اش کسی هم اینجا مطرح میکنه داره درد و دل میکنه به کسی نمیتونه بگه جز خانومای اینجا ماهار و محرم خودش دیده نمیتونه بره به شوهرش اینو بگه که! یکم بقیه رو درک کنیم کسیو قضاوت نکنیم حس شرم ایجاد نکنیم

حرفت خیلی زشته یعنی چی که میگی وقتی میرفتی میخابیدی .همه با محرم خودشون خوابیدن زنا ک نکردن اینطور میگی.رابطه چ ربطی ب بچه داری داره؟خیلی پیش میاد ادم تحت شرایط سخت زندگی از ی طرف گریه یکسره بچه ی طرف .زر زر کردن اطرافیان ک ی بار میگن دلش درد میکنه یا شیر کم دادی بهش یا زیاد شیر دادی رو دل کرده و هزار تا چرت و پرت رو مخی دیگه طبیعیه این واکنش ک مادر کم بیاره احتیاج ب ارامش اعصاب داشته باشه.تا ۶ ماه بعدزایمان خانوما ممکنه افسردگی بعد زایمان بگیرن بخاطر فرایند زایمان طبیعی و سزارین ک هر کدوم عوارضای خورشو داره.هیکل بهم ریخته. هورمون های بهم ریخته ریزش مو شب بیداری خواب ناکافی غذای نصفه نیمه خوردن غر غر ادم های دیگه بدبختیای زندگی بلاخره از سنگ ک نیستیم ک فقط لبخند بزنیم و توی افق محو بشیم آدمیم آدم.احتیاج ب ارامش و استراحت و حمایت داریم ک ۹۹ درصدمون حمایت عاطفی نداریم اینا همش میشه عقده و خشم .پس تو اینارو نکشیدی ک اینجوری میگی

من هیچوفت ناشکری نکردم بخاطر بچه های شیره ب شیره م اماگاهی دیگه از دستم در میره دادمیزنم سرشون .اما توام بجای اون دسته از ادم ها زندگی نکردی ک بدونی دارن چی میکشن فقط بچه نیست ک چیزای دیگه م توش دخیل هست.بقول معروف تا با کفشای کسی راه نرفتی راه رفتنشو قضاوت نکن

چ قشنگ آدمارو قضاوت میکنین...من ب اجبار باردار شدم حالمم خوب نیست آرزوی مرگ واس خودم میکنم انقد ک خسته و پریشونم بچمم ضعیفه و بدقلق هرکی میبینه میگ وای بچه انقد ریز مگ میشه وای بچت چقد غر میزنه ببین اعصاب من دیگ چیزی ازش نمونده ولی دلیل نمیشه دخترمو دوس نداشته باشم آره شده بگم کاش نازا بودم از کسیم نمی‌ترسم آره گفتم

بعضیا نمیتونن مادری کنن واقعا انگار تو خونِشون نیست من تو بدترین شرایطم فقط دلم واسه دخترم کباب شده کلا روتین زندگیم عوض شده از ورزش دورهمی رفیق همه چی دور شدم ولی بااینکه بعضی وقتا خسته ام میشن فقط کافیه دخترم بخنده لبخند بزنه انگار دنیا رو بهم میدن . به حق همه این مامانای گهواره که با جون دل از بارداری تاالان برای چه هاشون مادری میکنن خدا بچه هامونو واسمون حفظ کنه که از وقتی اومدن انگار نصف قلبمون بیرون از بدنمون دارع میتپه خدا شاهده اینو با بغض دارم میگم طاقت ندارم یه تار مو از دخترم کم بشه ایشالا همه بچه ها سلامت باشنو باناز پدرمادرشون بزرگ بشن

مامان آریل چیزی گفته مگه ینفر پیام منفی گذاشته بقیه هم پشت بندشو گرفتن بنده خدا تمام حرفش اینه اون طفلی مقصر نیست خودش نخواسته که باشه میگه از پیامهای بقیه دلم میسوزه یا چرا یه مادر باید با توهین صحبت کنه درباره بچش همین قضاوت نکردمن هرچی پیامشو بالا و پایین میکنم چیز بدی نمی‌بینم

شما که جای اونا نیستی ببینی تو چه شرایطی دارن زندگی میکنن و چه مشکلاتی دارن پس بیاید سرمون تو کار خودمون باشه و دیگران رو قضاوت نکنیم،

و منی که 10سال انتظار کشیدم واسه مادر شدن الان صبورترینم در برابر چالش های رشد و تکامل دخترکم🫀🫀🫀🫀✋🏻

ازه منم متنفرم از این مادرای سنگدل انگار بچه خودش اومده خب تو لذت بردی میخواستی جلوگیری کنی نه ک یه طفل معصوم بیاری و اخرم اینجوری بگی

ایشالا هیچوقت افسردگی نکشی شمام سختی کشیدی ولی افسردگی دست خود ادم نیست عزیزم این خانومایی که میگی اکثرا دارن با افسردگی دست و پنجه نرم میکنن بهتره بجای زخم زدن بهشون آرامش بدیم بتونن بگذرونن تا تموم شه دوران افسردگیشون

خیلیا توحسرت بچن و شما دارین قدرشونمیدونین...

درخاست بده

ننه تره بخوررررره پسر

سلام عزیزم خوبی میشه بهم درخواست بدی

ای جونممممممم چه نمککک ماشاالله 🤗🥰

من خیلی خسته میشم با اینکه شوهرم کمکمه اما وقتی سختی هایی که بابتش کشیدمو میبینم میگم کل خستگی فدای سرش

شگل دخترمنه 🤩🤩🤩بچه سختی داره ولی شیرین مثل عسل .بوی دهنش بوی بهشته بوی عرقش عطر گل محمدی بومیکنم تنشو انگار جووون تازه میگیرم عیبی نداره طفلک مامانامون چقدر برامون زحمت کشیدن تازه اون موقع ها یکی دوتا بچه نبوده ۵تا ۶تا ۱۰تا بچه می اوردن بزرگ میکردن

دقیقا منم خسته میشم اما خیلی هم نگرانشم ولی با جون و دل دوستش دارم حاضرم جونمم براش بدم و خداروهزاران بار شکر میکنم برای داشتنش

منم والا کمک ندارم بعضی روزابرم خونه مامانم ک بازم بیشتر مسئولیت باخودمه.. خونه هم ک آریل تاصب بیدار باشه گریه کنه باباش بیدارنمیشه بچه و بگیره..بخوابه صدبار بیدار شه برا شبر یبارم باباش بیدارنمیشه.. بخدا ک ماهم کمک نداریم

سوال های مرتبط

مامان آریل مامان آریل ۹ ماهگی
قدر تک تک لحظه هایی ک میگذره هر چند سخت و باید بدونیم .. این روزا برنمیگرده بعدا حسرت این لحظه هایی ک میخوریم ک زود گذشت.. بچه ها زود زود بزرگ میشن وماازاین فرصتا استفادع نکردیم🥺 درسته سخته روزامون لحظه هامون. از همچیمون میزنیم از خواب از تفریح ازهمچی ولی کوچولوهای قشنگون ارزششو دارن♥️ شایدمن این حرفا بزنم بگین حتما بچه خیلی مظلومی داشتم دلم خوشه ولی منم خیلی روزو شبای سختی داشتم و باگریه شبو صبح کردم از کمر درد وپادردو خستگی ۴ماه ک کولیک داشت ب هیچ صراطی مستقیم نمیشد انقدر گریع گریع هیچ جوره ساکت نمیشد گلوش همه میگرفت از ۱۴روز بود کولیکش شروع شده بود.. بچم گلو‌نمیموند براش ساعت ۶میشد گریش تموم میشد میخوابید..شبای سختی بود خیلی سخت... بعداون هم سختیای همش دهن درد میگرفت بچه لج داشت شیرم نمیتونست بخوره بعد اون همش گوش درد.. خدایی هممون داریم سختی میکشیم..هنوز یبارم نگفتم ک چرا بدنیا اوردمش چون اون خودش نخواست بیاد با خواسته من اومده من باید مثل چشام ازش مراقبت کنم .. ی لبخند بعد گریش قلب منو امیدوار میکنه..من همه سختیاشو بجون خریدم ومیخرم ..چون بچه هامون گناه ندارن تا درد نداشته باشن ک انقدر لج نمیکنن..بااینکه درسته بعضی وقتاخونه مامانم بودم کمکم بودن ولی بیشتر خونه خودم بودم.. من تا واکسن چهارماهگی بچم حتی اینورتر شوهرم اتاق خواب میخوابیدتاصب خودم با چشای گریون نگهش میداشتم الان یکی دوهفته میاد تو حال میخابه بچه تا صب صدبارم بیدارشه یبار بیدارنمیشه..ولی من بازم بچمو بادنیا عوض نمیکنم.. پس شماهم ن سر بچه داد بزنین ن حرف بزنین از لحظه ها لذت ببرین ک همه این روزا زودمیره و دلتنگ میشیم🥲🥺♥️