۲۲ پاسخ

آره دقیقا منم مثل شما هستم
ولی غرغرمو میکنم سر شوهرم
مثلا همش میگم کدوم زنی رو دیدی نه ماه حامله باشه این کارو بکنه

منم اولش که خورد به عید و مسافرت بودم نمیدونستم تو مسافرت فقط چند روز اذیت شدم بعدش اوکی بودم خداروشکر ویار اینا هم نداشتم اصلا اذیت نشدم فقط الان گرما خیلی بهم فشار میاره که اصلا بیرون نمیرم از خونه تو کارای خونه هم همسرم خیلی کمکم میکنه ولی بازم خداروشکر راضیم

من بارداری خیلی سختی داشتم .هیچ وقت ناز نکردم ولی تا دلت بخواد شوهرم مثل پروانه دورم گشت خانوادش هم بد نیستن خوبن

من که خیلی خسته ام کم اوردم تموم هم نمیشه😔

دقیقا عین منی
اینقد هیچیم نبوده تو بارداری هام ک الان که دیگه سنگین شدم و خورده درد دارم و اخ و اوخ میکنم شوهرم باورش نمیشه میگه هیچی نیست 🥲💔

من ک از این دوران شیرین دندون درد هرشب .یبوست ک بهچ دارویی جواب نمیده سر درد و پا درد لگن درد نصیبم شد

وقت داری هنوزم...ناراحت نباش

منم خداروشکربارداری عالی داشتم وزودگذشت برام تاالان مشکلی ام نداشتم خداروشکرهمسرم وخانواده هامونم خیلی هوامودارن ولی هنوزم باورم نمیشه باردارم و۳۰هفتمه🥺🥺🥺🥺

من دیگه نمیکشم دکترم بیاد سی وشش کامل بشه میگم‌ عملم کنه هرطورشده

منم مثل مامان آوا جان هستم دقیقا اینقد که شوهرم و مادرشوهرم هواموداشتن خانوادم نداشتم ،من کلا نازکردن بلد نیستم مثل خیلی اززنا خواهرشوهرم همش میگه بلد نیستی نازکنی و سیاست زنانه داشته باشی

منم بارداری راحتی دارم
اما این خیلیییی اشتباهه من شخصا یه آدمی ام ک اگه درد هم داشته باشم میریزم توی خودم ب کسی نمیگم یا حاضرم خودم اذیت شم اما ب‌کسی نگم بیاد کمکم کارای خونه رو کنه
با جاریم باهم باردار هستیم
اما اون ب‌شددددددددت نازنازو ک هرروز یجاش درد می‌کنه و بروز میده
اینقد هواشو دارن

افتضاح اولش ک ویارو افسردگی بود تا هفته ۱۶،وسطاش بدک نبود ماه پنج و شیش خوب بود،از هفت ب بعدم ک امینوتیکم زیاد شد پرهیز غذایی و...الانم ک از شروع نه کل بدنم تاول و کهیر زده و خارش داره ی خواب راحت ندارم

منم انقدر ناز نکردم ی وقتیم ی جام درد میگیره میگم دیگه جدی نمیگیرن😂😂😂

به من سخت گذشت ولی شوهرم کمک حالم هست

من که خیلی سخت بود و اذیت شدم اصلا نمیفهمم میکند دوران شیرینی کجاش شیرین همش درد خسته اصلا نمیتونم راه برم دیگه سر کار برم حوصله ندارم اصلا کشش مغزی برای انجام کاری ندارم

واسه من خیلی گ...... گذشت خیلی
از همه لحاظ
ن تونستم ناز کنم
ن روزای سختمو همسرم دید ک قدر بدونه
نه خودم حال خوبی داشتم همش استرس همش دارو همش آمپول همش استراحت مطلق و خونه نشینی تنها تفریح رفتن ب سرویس
با اینکه اصلا بد ویار و سنگین نبودم ولی این چیزا پارهم کرد
شاید اگه خونه خودم بودم خیلی راحت تر می‌گذشت
تا چندین سال حتی نمیخام ب حاملگی فک کنم

خدا رو شکر کنید ک بارداری راحتی داشتید .
من از اول ویار داشتم و لب ب غذا نمیتونستم بزنم بعدم ک کلی اتفاق و استرس و امینوسنتز و چیزایی ک اصلا درموردش نمیدونستم و تا زایمان هم ادامه داره .فقط میخام زودتر تمام شه بچه مو بغل کنم 😔

من همه چی اوایلش خوب بود فقد زمانی ک فهمیدم دیابت دارم خیلی اذیت شدم الانم ب مرحله ای رسیدم ک لگن درد پدرمو در آورده خیلی داره سخت میشه

دوران بارداری سخت اوایل بارداری هماتوم داشتم کمکی نداشتم
ویار وحشتناک تا روززایمان رفلاکس شدید
یبوست قلنج درد اسپاسم عضلانی
واژن درد شدید
خداروشکر گذشت و زایمان کردم
و هیچ وقتم دلم واسه حاملگی تنگ نمیشه 😑

ماشاالله ، منم سر اولی اینطوری بودم نه ویار نه حال بدی نه هیچی شیکمم کوچیک بچه درشت و سالم🫠ولی الان دارم جون میدم😩

هنوز دیر نشده عزیزم😁از این چند هفته باقی مونده استفاده کن

از الان ب بعد چن هفتع وقت داری

سوال های مرتبط