اصلاااا تو بچه بزرگ کردن با شوهرم تفاهم نداریم مثلا اون دوست داره دو روز ی بار بچه را ببره حموم اما من میگم نهایت هفته ای ی بار
اون دوست داره هر روز یا زکد به زود بچه را ببره خونه باباش اما من خوشم نمیاد اون دوست داره بچه را ببره وچه اما من میگم نه
به خدا دیووونه شدم حرص میخورم همش بحث میکنیم سر این اختلاف نظرا

هفته ایی یبار؟اونم تواین گرما خب شوهرت راست میگ بچه رو هریکروز درمیان ببرحموم مگ خودتون تواین گرمایه عرقسوز میتونین نرین حموم؟

وای از مردا نگو که دلم پره

وای درکت میکنممم کاااش مردا دخالت نمیکردن تو بچه داری

باباها کلا رو مخن هرچیم میگی میگن بچه ی منم هست

هفته اي دو بار رو ببر حموم، بچه حال مياد،موهاش و زير گردنش زير بغلش اينا همه تميز ميشه .بچه ها حموم ميرن راحت ترم ميخوابن

عزیزم دکتر به من گفت هر روز باید حمومش کنیم

در کل از وقتی دنیا اومده واسه هم زیاد وقت نزاشتیم

من و شوهرم‌همین چن دقیقه پیش بحث کردیم ،کلا وقتایی ک بچه ساکته باهاش بازی میکنه تا گریه میکنه میدش به من،تازه دوساعت سر پا نگه داشتم ،میگم‌توام بگیر یکم‌بچرخونش ک آروم‌شه میگه بلد نیستم تا دیدم‌بچه رو مادر آروم‌میکنه😵‍💫😵‍💫😵‍💫فک کن !!!

منم از روزی ک زایمان کردم هر روز با شوهرم درگیرم. کلا دیگ نمیتونم تحملش کنم 😅😅 خیلی بد شدیم باهم . ما سر بچه اختلاف نداریم. کلا درگیریم چون کمک دستم نیست منم لجش برداشتم

همه مردا رو مخن هر چی منم به شوهرم میگم برو از داروخونه بخر برا برفک بحرفم نکرد کنار مغازش عطاری ازش سوال کرده خودش خوب میشه یک روز نگرفت دارو برفک دخترک بدتر شد بردم دکتر طفلک رو یک مادر هر چی میگه باید بگن چشم ما اینارو بیشتر دلمون میسوزه بزرگ کنیم اونا برا ما علامه شدن