۱۵ پاسخ

🥲چرا بدخواه داره؟چرا شوهر نداری؟ اعصابم بهم ریخت برات

تو کوتاهی نکردی... این مشکل برا هرکسی ممکنه پیش بیاد.... و اینکه بعد ازین تو دوباره میتونی باردار شدی. من درسشو خوندم که بهت میگم.عفونت فقط حین بارداری مشکل درست میکنه و گرنه بعدش درمان میشی

عزیزم😭
چقد ناراحت شدم... تایپکهای قبلیتو خوندم. الان میخوام نماز بخونم. از خدا میخوام بزرگی و کرمشو بهت نشون بده. به حق این اربعین که پیش رومون هست دختر قشنگتو سالم و سلامت بذارن تو بغلت.... از امام حسین بخواه. امام حسین رو واسطه قرار بده.

منم همین حال تورو دارم دقیقا الان بچمو دارم ولی شوهرم نه یکماهه که قهریم و میخوایم جداشیم🖤

فروش لباس بچه صفرتاصددارم نیاز ب حمایت دارم

نیاز ب حمایت دارم ی لطف کنید عضو بشید ممنونتون میشمکارام همش ب قیمت تولیدیه باورت نمیشه فقط ی سر بزن خودت ببینصفرتاصدلباس و وسیله نوزاد و بچه حتما ی سربزنب دوست و آشناهاتونم بفرستید

حالاچرامبخوای طلاق بگیری؟

خدابرات ببخشه عزیزم استرس نداشته شمااینجاباموفقیت وسلامتی خودت ودخترگلت اومدید انشالله ک این یکماه ونیم همینجوری باسلامتی ادامه میدیدانشالله فارغ میشی ببخش میپرسم چراگفتی شوهرت نیست خدابدنده

...تو روزای سخت خدا تورو بهم داد....
😭😭😭😭😭😭😭 منم منم...

از خدا بهترین هارو برای خودت و دختر کوچولوت میخام

عزیزم نمیدونم مشکلاتت چیه ولی از تا دلم دعا میکنم همشون حل بشن تو الان از قبلت خیلی خیلی قوی تری چون تو یه مادری ،مادر نه خسته میشه نه ضعیف میشه تو تنها پناه دخترتی پس با توکل بخدا برو جلو ان شاالله که بهترینها در انتظار جفتتونه 🥺😍💐🩷

چیشده مامان جان؟ فدات شم چرا دلت پره 😢 بدخواهت کیه؟ چیشده ک ب نینی نمیرسه بدنت؟ ای خدا نگرانت شدم 😭😭

چرا باباش مگه چیشده

چی شده🥺🥺🥺🥺؟؟؟
چرا اینهمه غم میباره از این دل نوشته

😿😿😿💔

خدا برات حفظش کنه عزیزم

سوال های مرتبط

مامان محمد و فاطمه مامان محمد و فاطمه ۶ ماهگی
قسمت ششم از تجربه بارداری دوم پرخطر و پر از استرس تر از اولین بارداریم
خلاصه فرداش سونو شدمو مرخص شدم
و دیگه سونو و ویزیت نداشتم تا ۳۰ هفته
اسفند ماه بود که قسمت زیر قفسه ی سینه پهلوم جوری درد گرفت که اشکم در اومد و نفسم بند اومد
رفتیم زایشگاه دولتی که نزدیکتر بود بهمون
بستری موقتم کردن و گفتن علائمت مشکوک به مسمومیت بارداریه باید بررسی شی
خلاصه ازم ازمایش خون و ادرار گرفتن
یه سرم و دوتا امپول توی سرم بهم زدن
و ۶ ساعت بعدش جواب ازمایشا اومد و خداروشکر خوب بود و مرخص شدم
دردامم ارومتر شده بود
۳۰ هفته که شد رفتم سونو و در کمال ناباوری و با اون همه مراعات و سختی کشیدن گفت طول قسمت بسته ی سرویکس ۱۰ و فانلینگ U شکل رویت شد دلم میخواست زمین دهن باز کنه و برم توش
پزشکم مجددا برای ۳۳ هفته برام بتامتازون تجویز کرد و دوباره دو دوز رو تو ۳۳ هفته و ۳_۴ روز زدم
نوبت و سونوی بعدی من ۳۴ هفته و ۶ روز بود
اینبار برای سونو رفتم یجای معتبر خدا خیرشون بده چون شرایطم رو تلفنی گفته بودم با اینکه شلوغ بود یجوری هماهنگ کرد باهتم که با ویلچر رفتم و اصلا منو ننشوندن و فرستادن داخل دراز کشیدم تا سونوگرافیست بیاد و سونو رو انجام بده  (دفعه ی قبلش یعنی ۳۰ هفته رفته بودم یجایی که خلوت خلوت بود بخاطر اینکه نشینم و سرپا نمونم )
تا وقتی که بیاد قلبم تو دهنم میزد و کلی بغض داشتم
خودمو اماده کرده بودم که بگه چیزی از سرویکست نمونده
وقتی اومد داخل و منو دید گفت چرا اینقدر مضطرب و پریشونی بهش ماجرا رو توضیح دادم حتی بغضم ترکید و گریه کردم
با حوصله و مهربونی بهم گفت اولا اینهمه بیقراری و استرس و گریه برات خوب نیست
دوما ادم بوده با سرویکس ۷ هم تا اخر رسونده