۴ پاسخ

منم سزارینم گفتم پمپ درد میخوام پس معلومه که مار سازه تو‌خونه اومدی چی درد داشتی کم یا زیاد ؟با چی خودتو آروم کردی

به سلامتی مبارکه انشاءالله که قدمش براتون پرازخیروبرکت باشه گلم

گلم کجا سزارین کردی؟

به سلامتی عزیزم مبارکه

سوال های مرتبط

مامان نی نی(لیا🍓) مامان نی نی(لیا🍓) ۶ ماهگی
من بیمارستان امام حسین اومدم، دکترم فغانی بود راضی بودم خوب بودش
قصدگرفتن ماماهمراه نداشتم ولی دیدم بی دردی ندارن، گرفتم و وااااقعا پیشنهاد میکنم، اصلا هیچ کاری هم نکنه همینکه که میدونی یکی باتجربه بالاسرته خیلی خوبه، هی کارات میکنه، واگرنه ماماها که اصلا نگاه نمیکنن تا فول نشی کاری ندارن

من 6ونیم دردام شروع شد، 12زایمان کردم
درکل بگم سخت بود خیلی سخت ولی همینکه میدونی همون یه ساعت دوساعته وتمومه خوبه
تجربه سزارین نداشتم ولی هرکدوم سختی خودش و داره

و کاااملا به بدن هرکسی نگاه میکنه، یکی بود کنار من از شب قبل 12 درد داشته تا 9صبح زایمان کرده و خیلی گریه میکرد حتی نمی‌خواست بچش ببینه
یکی هم دیدم میگه همچین راحت زایمان کردم اصلا نفهمیدم چجوری اومد😂
اینجا خیلی باجرئیات تجربم وگفتم امیدوارم ترس به دلتون نداده باشم فقط تجربم بود، ولی خدایی همون بود وتموممم دیگه راحت فقط خیلی کم مقعدم درد میکنه همین

انشالله همه مامانایی که نی نی میخان، نی نی داربشن، اونام که باردارن یه زایمان خیلیییی راحت داشته باشن، انشالله❤️
مامان امیرعلی خان مامان امیرعلی خان ۴ ماهگی
تجربه ی زایمان طبیعی آوردم براتون
دیروز این موقع بود کیسه ی آبم ترکید اول که خوابیده بودم به شکل قطره ای خارج میشد سرپا که دم کلی آب ازم رفت و شلوارم کاملا خیس شد هیچی دیگه یه دوش گرفتم با همسرم رفتیم بیمارستان .اومدیم تریاژ مامایی چک کردن دیدن بله کیسه ی آب بوده و ترکیده خلاصه به دستور پزشک بستری کردم دو سه ساعت همینطوری گذشت و من یه فینگر بودم فارغ از هر دردی .دیدین هیچ پیشرفتی حاصل نشد اومدن آمپول فشار رو داخل سرم ریختن ولی بازم افاقه نکرد از صبح ساعت ۸ تا تقریبا ۱ ظهر به زور ۲ فینگر بودم که میگفتم غلط کردم منو ببرید سزارین دردها هم یکسره نیست نگران نباشید بین هر درد معمولا پنج دقیقه اینا فاصله هست شما در این حین میتونید استراحت کنید .اومدن نوار قلب گذاشتن و دوز آمپول فشار رو زیاد کردن اینبار نتیجه داد و تا ۴ و ۵ سانت پیشرفت کردم دردش مثل پریودی هست که شدیده و میگره و ول میکنه من کمردرد آنچنانی نداشتم .وقتی ۵ سانت شد اومدن بردن اتاق زایمان پمپ ضد درد زدن که کلیدش دست خودم بود وقتی درد داشتم میزدم وای چقدر حس خوبی بود همه ی دردهای یه جا محو شد از ساعت ۷ عصر تا تقریبا ۸ و نیم با پمپ درد هیچ دردی احساس نمیکردم خیلیییی خوب بود فقط خوابیدم بعدش که ۱۰ سانت شدم دکتر اومد بالا سرم و پمپ درد رو قطع کردن دیگه دردهای مثل پریودی نداشتم درد هاش شبیه مدفوع کردن بود دکتر آوند و به من گفتن فولی هر موقع احساس مدفوع داشتی زور بزن این مرحله سخت بود چند باری زور زدم نشد که بالاخره پسری به دنیا اومد و اونو گذاشتن رو سینم یه ساعت بمونه ۲۰:۴۵ دقیقه به دنیا اومد همون لحظه احساس تخلیه و راحتی داشتم که بخیه زدن شروع شد خود رابه هم خیلی درد داشت بعد ۲ ساعت هم آوردن بخش
مامان السا💖 مامان السا💖 ۱ ماهگی
تجربه پارت۲

دو ظهر بستری شدم سه بهم امپول فشار زدن تا ساعت هف درد خاصی نداشتمو ورزش اینا کردم تا هفت دیگ اومدمعاینه کرد گف ۱و نیم سانتی خیلی روحیمو باختم خسته شده بودماز معاینه هم خیلی بدم میومد اذیت میشدم دیگ اومد کیسه ابمو پاره کرد دردام شرو شد منم تحمل میکردم و ورزش میکردم تا ساعت ده دیگ حیلی شدید شداومد معاینه کرد ۵ سانت بودم دردام خیلی پشت سرهم بودو قط نمیشد اومد سرمو جدا کرد و دید خیلی اذیتم زیر نوار قلب کلن تیک تیک گرفته بود گاز بی حسی اوردواقن اب رو اتیش بود خیلی چیز باحالیه ادم انگار خوابه ادم دردام ک میگرف حالیم میشد ولی شدتش خیل کم شده بودو قابل تحمل دیگ ماما رف بعد دوازده اومد معاینه کرد گف هشت سانتی من همچنان از اون گاز استفاده میکروم ولی دردام شدید شده بودو باز حس میکردم یاعت یک اومد فول شده بودمو حس زور داشتم خیلی بد بود چن تا زور زدم اما نمیومد دیگ رفتیم زایشگا اونجام چنتا زور زدم بهم بی حسی زد و برش داد بچه بدنیا اومد بعدم بهم بخیه زد دردش خیلی نبود ولی متوجه میشدم یکم شکمم اومد فشار داد اکنم خیلی درد داشت همین کلن چون طولانی شد خیلی برام سخت بود ولی اگه گاز بی حسی نبود واقن کم میاوردم