۲۹ پاسخ

مبارکه عزیزممم😍🐣💙

۴۰هفتت تموم رفتی بیمارستان بستریت کردن یا درد داشتی

از سزارین راضیی؟

مباااارکه
کدوم بیمارستان

مباررررک باشه گلم❤️❤️❤️❤️😍

مبارکه عزیزدلم🥰🥰🥰🥰🥰

مبارکت باشه عزيزم قدمش پروخیرو برکت الان دیدم‌تاپیکاتو

مبارکه عزیزدل...قدمش بخیرو خوشی🥰😘❤️ پمپ درد گرفتی هزینه جدا داره یانه؟ باهمون پول عملت حساب میشه

بسلامتی چجوری شد رفتی؟درد گرفتت یا بدون درد رفتی؟

ای خدااا مبارکت باشه هنوز هی میخواستم بیام بپرسم زایمان کردی یانه خب خداروشکر پس
اذیت نشدی؟؟؟

مبارک باشه عزیزم
میگم تو زایمان طبیعی هم پمپ درد وصل میکنن

مبارکه عزیزم سخت بود سز؟

مبارکه خوش قدم باشه و پر خیر و برکت😍 ایشالا هممون یه روزی این صحنه رو به موقع ببینیم پیش نی‌نی هامون

مبارک باشه عزیزم 😘

همین جوری رفتی زایشگا و امپول فشار بت زدن یا کیسه ابت پاره شد؟

😂😂😂مقاومت در حد لالیگا

مبارک باشه عزیزم🥰قدمش پر خیر و برکت😇

به سلامتی مبارک باشه انشالله قدمش خیر
اسم نی نی خوشگلتون چی گذاشتین ؟

قدمش مبارك عزيزم

به سلامتی عزیزم،قدم نو رسیده مبارک😍😍💝

مبارکه عزیزم انشالا نامدار باشه
بی حس شدی؟

خداروشکر قدمش پر خیر و برکت باشه عزیزکم

خیلی مبارک باشه عزیزم 😍 انشالله که خوش قدم باشه براتون ♥️

ای جانم خدا سلامتی بده عزیزم واسه من ما هم دعا کن

خدارشکر به سلامتی

بسلامتی عزیزم
کدوم بیمارستان رفتی

بسلامتی عزیزدلم 😍

بسلامتی خداروشکر دخترت بسلامتی اومد اسمشوچی گذاشتی

خداروشکر قدمش خیر باشه

سوال های مرتبط

مامان آسنا و سورنا 💕 مامان آسنا و سورنا 💕 ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعیم
با نشتی کیسه آب رفتم زایشگاه اونجا معاینه کردن گفتن دهانه رحم دو فینگر ۳۰درصد بازه باید بستری شی تا کار های پذیرش انجام داد همسرم ساعت ۱۱شب رفتم زایشگاه اتاق انتظار زایمان سریع بهم آمپول فشار زد و نیم ساعت بعد کیسه آبم پاره کردن یک ساعت نشده اومد دوباره معاینه کرد ۶سانت دهانه رحمم باز شد البته از ساعت ۱۱شب که رفتم اتاق انتظار مامام خیلی خوش اخلاق و مهربونم بود با اینکه برای زایشگاه اونجا بود مثل یه ماما خصوصی کمکم میکرد و ورزش های لگنی انجام میدادم به ۶سانت ک رسیدم دردم زیاد شد درخواست اپیدورال کردم گفت چون بی حسی هس و باید به کمر بزنی عوارض داره نزن اکسیژن بدون درد بهتر منم اوکی دادم همین ک اکسیژن زد اصلا نفهمیدم چی شد و دردام از بین رفت دو ساعت نگذشته بود ک یه لحظه متوجه شدم زیر بغلم گرفتن میبرن اتاق زایمان تا نشوندنم رو تخت مخصوص زایمان بچه اومد سریع زایمان کردم خدارو شکر زایمانم خیلی خوب بود زمانشم به سه ساعت نکشید درد هم داشتم ولی خیلی کم ولی
مامان کارن مامان کارن ۱۲ ماهگی
سلام بالاخره تجربه زایمان طبیعی میخام براتون بگم پارت ۱
اول اینکه من سرکلاژی بودم و قبل بازکردن سرکلاژ درد زایمان گرفتم
۳۶ هفته و ۳ روز بودم هیچ درد یا علائمی قبلش نداشتم صبح ساعت ۷ از درد بیدار شدم درد پریودی بود ولی خب قطع شد تا ساعت ۱۰
ساعت ۱۰ ک گرفت دردا منظم تر شده بودن ولی هنوز فاصله بینشون بود به مامانم زنگ زدم گفت برو بیمارستان چک بشی بخاطر سرکلاژ خطرناکه منم چون دردای خیلی شدیدی نداشتم گفتم کارام بکنم بعد برم🤣خلاصه ناهار درس کردم ی دوش گرفتم ساک بچم نبسته بودم آماده کردم بعد ناهار ساعت ۴ با شوهرم رفتم زایشگاه تو مسیر زایشگاه ی حس فشار داشتم تو واژن و دردام هنوز قابل تحمل و فاصله دار بود رفتم زایشگاه تا خوابیدم برای معاینه ماما از روی انقباض و سفت شدن شکمم گفت دخترررر چرا زودتر نیومدی دردات خیلی نزدیک بهم ولی خب من خودم چیزی احساس نمیکردم بعد معاینم کرد و من با وجود سرکلاژ ۳ سانت دهانه رحمم باز شده بود سریع به دکترم اطلاع دادن لباس دادن و گفتن سریع باید سرکلاژ باز بشه بشدت تحت فشار رحم من لباس پوشیدم و شوهرم صدا کردن برگه رضایت اتاق خصوصی و ماما همراه دادن که امضا کنه


تجربه زایمان طبیعی
مامان نی نی حسام مامان نی نی حسام روزهای ابتدایی تولد
سلام مامانا
من اومدم با تجربه زایمان طبیعی م
هفته چهلم هم تموم شد ومن زایمان نکرده بودم و از همه چی خسته شده بودم و همش گریه میکردم غیر از یک سانت رحمم دیگه باز نبود و دهانه رحمم سفت بود و سر بچه خیلی بالا بود و هیچ دردی نداشتم
و دکتر بهم گفته بود وزن جنین زیاده و منم منتظر بودم که دردم بگیره امن از یه ذره درد
دیگه شب قبلش یه کم کمر دردم زیر شکمم نسبت به شبای دیگه بیشتر درد میکرد ولی قابل تحمل بود
ولی این اواخر هر ۵دقیقه منو ادرار می‌گرفت و یه هفته بود اسهال و دل‌پیچه داشتم و حالت تهوع
قرار بود صبحش برم پیش ماما تا منو معاینه کنه و ببینه وضعیت م چطوره که رفتم و معاینه کردو گفت دو سانتی ولی سر بچه بالاس و کیسه آبم دو سه روزه نشتی داره من هم گفتم یه کاری کن که برم زایشگاه دیگه خسته شدم اون طفلک هم کیسه آبمو دست کاری کرد و بیشتر پاره کرد همین که پاره کرد گفت الان ۳سانت شدی و عالی هستی برای زایمان ولی رفتی زایشگاه اسمی از من نبر منم گفتم باشه دیگه با کیسه آب پاره رفتم زایشگاه و منو بستری کردن تو سرم هم آمپول فشار زدن برام بعد حدود دو ساعت. دهانه رحمم همون ۳سانت بود که واسم سوند وصل کردن و ماما همراهم گفت سوند که افتاد زنگ بزن من بیام
دیگه ساعت ۱۲که بستری شدم تا ساعت ۲.۵بعد از ظهر ۴سانت شدم با سوند
پسوند افتاد وزنگ زدن مامام اومد ومن درد داشتم ولی غیر قابل تحمل بود واقعا با تنفس و اینا