۱۳ پاسخ

تو تنها نیستی خواهر منم زانوم از شدت درد نمیتونم جمع کنم

همە همینیم خواهر

حالا مونده بذار وایسته همه جارو میگیره راه میره قشنگ اونموقع میفهمی سختی کار چیه😂😂

عزیزم وسایل خونه رو تا اونجایی که میتونی ایمن کن و وسایل خطرناک مثل دکوری ها رو جمع کن پله ها رو بپوشون جاهای تیز رو ایمن کن
ی کلاه محافظ سر هم بگیر بذار سرش حتی به زور دیگه خیالت راحته که آسیب نمی‌بینه
من بااین روش یکم خیالم راحت شده و خیلی دنبالش نمیوفتم میدونمم بخوره زمین سرش چیزی نمیشه
هی نکن و دست نزن هم بهش نمی‌گم خیلی خوبه

تنها نیستی فاطمه جان منم شوهرم نبودنی اینجوری ام یه لحظه نمیتونم برم سرویس ولی واسه من هنوز راه نیفتاده فقط غلت میزنه

حالا من ب خودم میگم چهاردست وپا بره راحت میشم

تنها نیستی 😭😭😭

همه عین همیم عزیزم
من تا برم سرویس بیام جوری گریه می‌کنه چشاش قرمز قرمز میشه
این روزام میگذره

خوشبحالت بابا حداقل شیر و غذا میخوره

وقتی نشست دست و پا رفت ؟!

تازه اول راهی

وای گفتی
من از الان دارم به اون روزا فک میکنم
همین الان انقد شیطونه پدرم در اومده

طااقت بیار و‌ تو تنها نیستی 💪🏼

سوال های مرتبط

مامان دریا مامان دریا ۱۰ ماهگی
مامانا اگه راهی دارید بیاید به من خسته بگید ،واقعا کم آوردم هم جسمی هم روحی ، من دیگه اکثرا با دریا تنها هستم و کمکی ندارم متاسفانه، دریا از صبح که بیدار میشم نمیذاره حتی صبحانه بخورم ،بدون اغراق یک لحظه تنها نمیمونه بازی کنه، فقط،باید من یا یک نفر راه ببره باهاش حرف بزنه و بازی کنه، نمیتونم آشپزی کنم، نمیتونم کارامو کنم ،امروز پریود بود دل درد داشتم میمردم نذاشت کمرم و بذارم زمین ، در طول روز هم ۱۰ دقیقه بیشتر نمیخوابه ،تا میایم به کار کنم بیدار میشه گریهههه، امروز واقعا عصبی شدم هم دل درد داشتم هن سر درد گذاشتم تو اتاق در اتاق و بستم نشستم گریه کردم ، بخدا دارم دیوانه میشم ، یعنی حتی بیدار میشه میذارم زنیم تا برم قطره رو بیارم یا شیر رو درین کنم تو همین یه دقیقه هم گریه میکنه، دلم ریش میشه دست و پامو گم میکنم. اینجوری میکنه که گاهی داد میزنم بسه دیگه ،بعد عذاب وجدان میگیرم. گاهی سکوت میکنم فقط با حرص کاراشو میکنم گه آروم بشم اما میفهمه که خسته و ناراحتم بدتر میکنه ،