۲۸ پاسخ

والا طرف ما هرکی شنید زد زیر گریه از خوشحالی،چون بعد 13 سال اولین بار باردار شدم

شوهر من بیشتر جا خورد و تو شک بود چون ناخواسته بود و اقدامی نداشتیم 🤣🤣🤣

من که بابام خوشحال ترین میشد ولی حیف که فوت شد🥲

برای من دوست و آشنا غریبه همسایه همه خوشحال شدن چون بعد چهار سال اقدام به بارداری بعد جدایی و آشتی کردن دوباره حامله شدم فقط جاریم رفت تو شک یه تبریک نگفت قشنگ باد کرد

برای من همسرم ، مادرم و پدرشوهرم خیلی خوشحال شدن 😊

دقیقا پسر منم تو ماهی بدنیا میاد که پدرم اولین سالگرد فوتش

منم همسرم و خانواده ام و دوستام

مادرم و همسرم جفت گریه کردن

خواهرم خیلی😍

منم شوهرم البته قرار بود سوپرایزش کنم بسلا🤣🤣گفتم بهش نمیگم ولی تا دیدم بی بی چک مثبت شد زودی بدون شلوار زدم بیرون گفتم آقایی بلخره مثبت شد هیچ وقت یادم نمیره بدون شلوار رفتم جلوش🤣🤣

بنام خدا ...مادرشوهرم خیلیییییی پرید رو هوا،خاله های شوهرمم خیلی ذوق کردن بچه هاشون که همش‌میگن کی بدنیا میاد.بعدش دوستای صمیمیم چشاشون اشکی شد
شوهرمم بقول شما نمیشد سوپرایزش کرد اولش خیلی مطمعن نبود ن با بیبی چک نه با بتا میگفت نیست
تا اینکه رفتم سنو
الان ولی ذوق داره🤣همش میاد دستشو میزاره رو‌شکمم میپرسه کجاس کجاس و ....

من فقد ب همسرم گفتم و یچنتا از دوست نزدیک ،ب خانوادها نگفتم مهمم نیستن بدونن

من سر جنسیت مامانم بابام و همسرم خیلی خوشحال شدن

چون داداش نداشتم مامانمو بابام خیلی دوس داشتن پسرم بشه
شوهرمم که چون یه دختر داریم دوس داشت پسر شه که جفتش جور شه😄

منم همسرم 🥹مامانم گف نامزدین سقط کن شوهرم گف عروسی نمیگیریم بچه رو نمیزارم سقط کنین😍

خانواده شوهرم:)

من‌کع همسرم باهم قهر کرد🫠🫠🫠🫠🫠

خودمم 😂

شوهرم و خاله م

من همه چون هفت سال نی نی ندارم
وسقط کرده بودم همه فامیل ذوق کردند

اون روز که رفته بودیم جواب بتا رو بگیریم یه بحثی باهم کرده بودیم همسرم گفت فقط مبارکه.

همسرم، مادرم خواهرشوهرم،برادرشوهرم خیلییییی

شوهرم

😐😂من سر بارداری اولم همسرم سر بارداری دومم فقط خانمای گهواره🥹😂❤️

همسرم 🫀

شوهرم😁البته سوپرایز کردم

همسرم

همسرم خیلی

سلام عزیزم گروه داریم واسه ماه پنجم و شیشم چت ازاد
ایدی ربیکاFwtima55

سوال های مرتبط

مامان کنجد مامان کنجد روزهای ابتدایی تولد
چرا واقعا بعضیا بچه پسر باشه ب چشمشون میاد؟
چندشب پیش جایی بودیم خیلی شلوغ بود دخترم یکسال و ۹ماهه هست
خیلی پسر دوستن جایی ک بودم همه خانواده همسرم وای انقد میومدن میکفتن خیلی خوشحال شدیم بجتثن پسره و مبارکه و حتی جلو خودمون چندین بار میکفتن ماشالله
حالا خودمو بکم ک عاشق دخترم ولی بچم هرچی بود جنسیتش فرقی نداشت
و حالا همسرم موندم
خب هنوز دوتامون نتونستیم باردارشدن منو بپذیریم نمدونم ولی نمیتونم بپذیریم عاشق نی نی شدیم ولی خب انگار امادگیشو نداریم
بعد همسرم حس میکردم پسر دوسته ولی میگه دختر دوست دارم خلاصه جندشب پیش یه ماشین دید دوتا دختر پنج شش اله داشت همسرم نگاهشون کرد گفت خداخیلی دوستشون داره بهشون دوتا دختر داده🙂
چقد خوشحالم ازاین تفکر همسرم ک دختر رو نعمت میدونه برخلاف کل فامیل و حتی فک میکنم خوشحال شد بچمون پسره چون جنسیت این بچمون انکار براش مهمتر بود تا بارداری اولم
کاش یه روز همه ب این درک میرسیدن دختر و پسر هر دوتاش عزیزن