۱۲ پاسخ

این حس طبیعیه انگار من خودمم اینجوریم حس میکنم دگ نمیتونم از پسش بربیام🥲

بی خوابی واسه ادم اعصاب نمیزاره حق داری

من بدتر از توام من واقعا داغون شدم از یه طرف پسر اولم انقدر اذیت میکنه میره میاد بوسش میکنه دستوپاشو میگیره چیزی نمیتونم بگم بدتر میکنه از طرفیم این بچه م فقط نق میزنه واقعا رد دادم

روزهای اول این سختی هارو داره تا کوچولو خوابید شماهم بخواب

منم همین حسو دارم… بچه ی اولمه ، تا دیروز‌مامانم خونمون بود و بیشتر مامانم بهش میرسید و جاشو عوض میکردو‌لباس میپوشوند، از دیروزم مامانم اوردم خونه خودشون… شیر خودمم نمیخوره منم خیلی وقتا احساس میکنم مادر خوبی نیستم ک نمیتونم بچمو شیر بدم سینمو نمیگیره یا از پس کاراش بر نمیام یا خجالت میکشم جلوی بقیه باهاش حرف بزنمو ارتباط بگیرم… احساس میکنم مادر خوبی نیستم ک گریه میکنه دلش درد میگیره نمیتونم ساکتش کنم

من ب دخترم شبا ترنجبین میدم بعد می‌خوابم خیلی دل دردش بهتر میشه

خوشبختم بالا تر میاد سختره منکه داغونم فقط از خستگی گریه میکنم

هر وقت فکرکردی بدترین هستی به من فکرکن، که نه پوشکشو عوض میکنم ،نه چیزی ،فقط شیرش میدم اونم شب چون میخوام بخوابم یه وعده رو شیرخشک شوهرم میده و میگم منو بیدار نکن😁
به هر حال زایمان و سختی های اول بچه داری به آدم فشار میاره، ما هم سنگ که نیستیم یه حدی انرژی و توان داریم

من میگم کی بشه دنیا بیاد از بارداری خسته شدم از طرفی هم میترسم از زایمان😮‍💨

اولای زایمان همینجوری خستگی خیلی فشار میاره
بعد یکی دوماه کم کم قلق دستت میاد

منم دقیقا همین بودم الان پسرم داره دوماهش میشه یکم بهتر شده اولا ک اصلا قابل تحمل نبود خدا خدا میکردم کی بخوابه بخودم برسم
ولی دیگ ساعت خوابم باهاش تنظیم شده دقیقا موقع خوابش ک ساعت دو هست و بیداریش ک ۶ صبه بیدار و هشیارم😂

منم این حس دارم
طبیعیه بنظرم
از یه طرف شوهرمم انگار نه انگار که زن داره خیلی دلم شکسته

سوال های مرتبط

مامان مهدیار مامان مهدیار ۲ ماهگی