تجربه زایمان ۳
و رسید شب شد بعد دوبار مای بی بی عوض کردن متوجه شدیم که اقا پیر جیش نمیکنه😅پیپی میکرد حیلی ولی دریغ از یه قطه جیش دکترا گفتم تا ۴۸ ساعت راه داره جیش نکنه منم روز بعد زایمان مرخص شدم ولی دیدیم نه این جیش بکن نیس دوشب اونجا موندنی شدم
انقددددد گریه کردمممم ناله هام تو بیمارستان پیچیده بود چون یه خانم یه چیزی گفت ترکیدم گفت فامیمون مادر زادی این طوری بود تا یه سال بغلش سوراخ کردن از شلنگ جیش میکرد که بگم خدا لعنتش کنه استراسا بیشترررر شد و همون دقیقه بچمو ازم گرفتن بردن سوند زدن بهش یه شنگ کرد تو سوراخ التش😫اخ جیگرم کباب شد به بعد اوردن جیشکرد بود گفتم تا فردا واستا خود بخواد جیش کنه اخ وایستادیم نیومد وایستادیم نیودمد با حرف اون زنه اون روزم ۱۰ سال گذشت بعد بردن سونو گرافی گفتن تو نیا با این حال یه ساختمون دیگس گفتم نع میام بزور رفتم سونو کرد گفت هیچ مشکلی نیس دیگه راحت شدم
و دوبار سوند زد ۲ساعت مونده بعد کشیدن بتز جیش نکرد ولی بعد چند ساعت قد یه تانکر جیش اومد😅 دکتر گفت مجرا ادرارش تنگ بود با دوبار سوند گشاد شد گفت ببرید ختنه کنید اگه بد جیش کرد و خدارو شکر بلخره مرخص شدیم ساعت ۱۱ شب ☹ چون منتظر جیش اقا بودیم کارا ترخیص هم کرده بودیم
و مرخص شدیم

۳ پاسخ

خداروشکر مبارکتون باشه.برای ما هم دعا کنید

وای چه استرسی کشیدی 😑

الهی دورت بگردم برا منم دعا کن خیلی میترسم اتفاق بیفته🥹😭

سوال های مرتبط