ادامه تایپیک قبلیم(تجربه زایمان)

به دستورِ دکترِ شیفت شبم توی زایشگاه بستریم کردن تا فردا صبحش چندبار ان اس تی گرفتن بازم انقباض نشون داده بود ،ساعت ۱۱ صبح ۱۷ اُم بود که همون دکتر شیفت شبم دستور آمپول فشار داد ،سِرُم(آمپول فشار) رو وصل کردن بهم تا ساعت ۴ عصر اولین سرم تموم شد من از ساعت ۲ بعد از ظهر کم کم دردام شروع شده بود هی زیر شکمم میگرفت ول می‌کرد دردشم یکم از پریودی بیشتر بود ولی نا منظم بود،بهم گفتن تا آمپول فشارِ بعدی کنار تختت یکم اسکوات بزن و راه برو منم انجام دادم ،سرم دوم رو ساعت ۷ شب وصل کردن بهم ،از ۹ شب به بعد خیلی درد داشتم که ساعت ۱۰ معاینه ام کردن گفتن شدم ۳ ' ۴ سانت ،دردام منظم شده بود که اومدن کیسه آبمو پاره کردن یهو ازم کلی آب گرم خارج شد و طی یکی دو ساعت ۹ سانت دهانه رحمم باز شده بود،ساعت ۱۱ و نیم دیگه حس فشار و زور بهم دست میداد، به مامام که گفتم گفت هر وقت حس زور داشتی تکنیک تنفسی انجام بده خیلی کمکت میکنه نفس عمیق بکش هوا رو تو شکمت جمع کن بعد فوت کن بیرون و همزمان با قدرت زور بزن ،منم همینکارو انجام میدادم،واقعیتش خیلی کمک کرد بهم آروم تر میشدم؛یهو به همراه اون دردا و حس زور یه حس دیگه توم بوجود اومد قشنگ حس میکردم که بچه داره میاد بیرون و دیگه آخر راهه🥹

ایندفعه دیگه بلندم کردن و رفتیم توی اتاق زایمان،بهم گفتن چنتا زور محکم بدی تمومه ،منم نفس گرفتم و سه بار محکم زور دادم بعدش یهو گفتن که بسه فقط نفس عمیق بکش و یه زور یواش ،منم همینکارو کردم که یهو حس کردم دلم هُری ریخت شکمم خالی شد همون لحظه همهههه ی دردام تموم شد،بچمو گذاشتن رو سینم🥹👶
دور بچه پتو پیچیدن و گذاشتنش رو تخت نوزاد،به منم بی حسی اسپری کردن و شروع کردن به بخیه کردنم،نمیدونم چنتا بخیه خوردم👀 به دنیا اومدنِ بچه ده دقیقه طول کشید ولی بخیه کردنه من ۳۰/۴۰ دقیقه طول کشیده بود.بعد از بخیه هم بلندم کردن رفتم رو تخت یه آبمیوه خوردم و به نینی شیر دادم🤱بعدش گفتن برو سرویس ببینیم برای ادرار مشکلی نباشه منم رفتم و مشکلی نبود خداروشکر، تا ۲۴ ساعتم بخاطر قانون بیمارستان نگهم داشتن که تحت نظر باشیم،بعدشم که مرخص شدیم😍🥰♥️

(اینم تجربه من از زایمانم،دقیق ۳۸ هفته زایمان کردم)
🍃تاریخ زایمان : ۱۴۰۳/۵/۱۸ & ساعت : ۰۵ : ۰۰🍃

لایک کنید بالا بمونه جیگرا🥰🩵♥️

ای جانم خیلی خوب بود خیلی
قشنگ بود
دلم نمیخواد دیگه داستان زایمان بخونم
همین داستانِ خوب پس ذهنم بمونه تا برای منم همینقدر در کنار سختی هاش لذت بخش و درست پیش بره
انشاالله ک سایه ات بالا سر بچت باشه
دلت پر از آرامش
دخترت سلامت عزیزم

کاش اونروز و همه ببینیم
استرس بیچارمون کرد

منم همینطور بودم ساعت 12شب تا ساعت 8 صبح درد داشتم رفتم بیمارستان گفتن 4 سانت باز شده زود بسترم کردن چون یک هفته میشد ابریزش داشتم بهم سرم زدن خیلی درد داشتم ساعت10/30 دقیقه دختر قشنگم بدنیا آومد 🙂🙂🥰

مباررررررکت باشه انشاالله قدمش پر از خیر و برکت باشه 💐💐💐

به سلامتی و دل خوش😍کاش زایمان طبیعی ب همین راحتی ک میگی باشه🥲
ولی من نمیتونم باهاش کنار بیام☹️🫨

ای جاااان یه لحضه اشک توچشام جمع شد دعا کن منم همینطور شیرین وخوب باشه🥺♥️

بی حسی اسپری کردن خودت درخواست دادی یا بیمارستان خودش انجام میدن؟؟
درد زایمان قابل تحمل بود؟

یعنی بدون درد رفتین برای زایمان دهاته ررحمتون چن سانت بود وقتی رفتید و چند هفته زایمان کردید؟؟

زیاد معاینه میکر

این مراحل تورو دقیق منم انجام دادم ولی بچم نیومد به استخوان بالای واژنم گیر کرده بود کیسه ابمم پاره کرده بودن بچم ۶ ساعت تو خشکی بود.اخرم سزارین شدم

خدا برات حفظش کنه عزیزم دعاکن منم بسلامتی زایمان کنم راستش خیلی میترسم 😥🥺الانم به آخررسیدم ولی هیچ دردی ندارم 🥲

من الان میتونم برم بیمارستان نامه بگیرم واسه سزارین ؟
دکتر گف طبیعی زایمان میکنی ولی میخام سزارین بشم چیکار کنم کجا برم

ایجان انشالله منم بتونم مثل شما از پسش بربیام🥲❤️

تولدش مبارک🤩🤩

چه خوب بود خاطره ات شیرین بود و دوست داشتنی ،مبارک باشه قدم نورسیده ان شاءالله به امیدخدا به خوبی و خوشی بزرگش کنی عزیزم 😍😍😍😍🥰🥰🥰🥰

یجوری تعریف کردی دلم زایمان طبیعیه خواست😐🤣
خیلی راحت بود انگاری برات🥲❤️
درکل خسته نباشیییی ایشالا ک حالت خوب باشه همیشه پا قدم دخترتم مبارکه💕💕

بخیه درد داره ؟

یه سوال شما مدفوع کردی از فشار

من خیلی میترسم از اون لحضع😢