مامانا دارم از غصه میترکم اشکم بند نمیاد،شوهرم بدترین بلاهارو سرم آورده شرایط جدایی اصلا ندارم، از اخلاق خیلیییی بد بگیر تا خیانت خیلی اذیتم کرده جوری شده قرص اعصاب میخورم الانم همه جوره عصبیم میکنه بعدش میگه تو مریضی وقتی اینجوری میگه انگار آتیشم میزنن،از طرفی خیلی نگران بچمم خیلییی نگرانم چون عصبی میشه بچمو دعوا میکنه و بد رفتار میکنه باهاش نقطه ضعف منو فهمیده،نگرانم بچم آسیب ببینه،خودمم روحیه ندارم بچمو شاد کنم،دلم داره میترکه درحدی ک دلم میخواد همین الان خودمو بکشم،توروخدا بگید چیکار کنم😭😭😭

خدا لعنت کنه همه مردا رو بخدا همشون عین همن

الهی مرد. بد. نابود شه

بخپا منم وضعم از تو بهتر نیس اصلا ن حوصله خودمو دارم ن دخترم،از دست این مرد بی پدر مادری ک گیرم افتاد. ولی چ میشه کرد روزاتو با پسرت بگذرون تا بزرگ بشه خودش ک بفهمه با پدرش مقابله میکنه

بزن به طبل بی عاری، تو دلت بگو من و پسرم، شماها همه باهم.
اصلا جواب بی احترامیاشو نده، جو خونه رو‌ متشنج تر نکن، انگار دیوونه س صداشو‌نمیشنوی. برای خودت و پسرت زندگی کن اون بچه کیو داره جز تو

فقط بچه رو نجات بده خیلیا شرایط رندگی مستقل دارن ک بهتره جدا شن اگ مطمنن ک این زندگی جز زجر چیزی نداره ولی اگ نمیتونی جدا شی بهتره باهاش مهربون باشی ببخشیش و عصبانیش نکنی و بچتو از زیر دست و پاش جمع کنی فاصلشون بدی

عزیزم اینطوری فقط خودت از بین میبری حرص نخور خدای نکرده مریض میشی مادر شوهر من از دست پدر شوهرم که خیلی حرص میداد مرد دور از جونت الان پدر شوهرم زندگیش میکنه من خودم الان یه هفته است با شوهرم قهرم روز اول خیلی حرص خوردم بعدش گفتم ول کن ارزش نداره واسه خودم با بچه هام میرم بیرون خرید میکنم

آخی عزیزم واقعا ما زنها گناه داریم در همه حال فکر بچه هامونیم بهترین کار کم محلی فکر کن اصلا نیستش واسه خودتم برنامه بریز زیاد تو خونه نباشی

با تمام وجودم درکت کردم فقط فرق من اینک شوهرم به بچه هام تو نمیگه فقط با من دعوا میکرد بی دلیل و آخرشم ک خیانت کرد...

جلوش فرص نخور ک بگه مریضی

ما هم امروز دعوا کردیم اصلا حوصله ندارم دیگه دائم جنگ و دعوا داریم هیچ احترام و علاقه ای بینمون نمونده دیگه بهش میگم فقط خرجمونو بده دیگه هیچ احساسی بهش ندارم منم شرایط جدا شدن ندارم مادرم بدتر از شوهرمه انگار شِمره انقدر اذیتم کرده زمان دختری ک حاضر نیستم یه دیقه هم برگردم خونه مادرم ب همین خاطر تحمل میکنم

میفهممت انشاالله مشکلت حل شه خواهر
چون توقع دارن باتمام بدیاشون زنشون شاد سر زنده باشه منم دارم لنگشو

برو طلاق بگیر ارزش نداره باهاش زندگی کنی. طلاق بگیر خودت کار کن اما ۱ عمر آرامش خودت و بچتو تباه نکن. مهریه هم بزار اجرا از حلقومش بکش بیرون تا بفهمه که زن بازیچه دست اون نیست

به خودت مسلط باش زندگی همینه دیگه دختر خوب اگه قراره به خود کشی باشه همه باید خودشون بکشن که .... به فکر بچه ماهت باش که تنها پناهش تویی ولاغیر ...
پس به فکر راه حل باش ؛ گاهی خودتون دوتا میتونید صحبت کنید باهم ؛ نشد پیش دوتا بزرگتر ؛ نشد مشاور ... قطعا راهی پیدا میشه برای درست شدن زندگیتون ..
آدم برای درست کردن زندگیش باید هر راهی رو امتحان کنه البته اگر زندگی رو دوس داشته باشین ...پس میری حمام غسل صبر کن و هر شب موقعی که بچت خوابه با خدا صحبت کن و ازش بخواه زندگیت درست کنه به اون حالتی که صلاحته ....مطمئن باش درست میشه من تاحالا نشده به کسی حرف بزنم و همون نشه

اگه اینیستا داری پیج مشاثره ساناز شفیعی دنبال کن راهکارهای خوبی میده

الهی عزیزم
اللهم صلی علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
اللهم صلی علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
اللهم صلی علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
اللهم صلی علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
کلم اینارو خوندم برای آرومی دلت
بیخیال شوهرت باش
فقط به فکر بچهات باش
خودش این مربضی برات کرده والان میخاد بیشترش کنه
کلن بیخیالش باش
اهنگ بزار مهربون باش با بچهات
نمازتو سر وقت بخون کار خونتو با اهنگ تموم کن
بیخیال این دنیا
الان شوهرت خوشحاله چون شما تو این وضع هستی

به نظرم خیلی رو شوهرت حساس شدی همش داری بهش شک میکنی ی خرده بیخیال باش ب فکر بچت باش انشالله درست میشه

قبل بچه هم همینجوری بود؟

من همین حال تورو دارم ولی بخاطر بچه خودمو کنترل میکنم

مشاوره نگرفتین باهم تاحالا

😞😞😞😞😞😞😞بیابغلم گلم🫂🫂🫂🫂🫂