۵ پاسخ

و منی که ماما گرفتم تا بیاد زاییدم و دیر اومد😂

میشه یکم راجب زایمان طبیعی توضیع بدید من ازش ی غول ساختم برای خودم و فوق العاده استرسی شدم

سلام
کدوم بیمارستان بودید؟
بلوک زایمانش خوب بود؟

سلام من بیست سالم هست و زایمان هم طبیعی میخاد انجام بشه مامان های که زایمان طبیعی داشتن میشه کمکم کنین من خیلی میترسم واقعن وقتی یادش میوفتم بدنم میلرزه چکار کنم کمک کنید

حتما برو گلم، من از ۳۷ هفته هر روز یک لیوان دم کرده تخم شوید و تخم کتان و خاکشیرم میخوردم، از هر کدوم یه قاشق چای خوری میریختم داخل یک لیوان اب جوش بعد از ده دقیقه میخوردم، همچنین از این هفته با بعد مصرف گوشت و تخم مرغم زیاد تر باشه خوبه
از ابزن زایمان هم استفاده کن دهانه رحمت نرم بشه

سوال های مرتبط

مامان پناه💞 مامان پناه💞 روزهای ابتدایی تولد
خب خانما تجربه زایمان طبیعی من!!!
اول از همه بهتون میگم هر روشی که خودتون دوست دارید برای زایمان برید
من تا دقیقه نود سزارین میخواستم هیچکس قبول نکرد ولی خداروشکر الان از طبیعی هم راضیم
من از ۲۲ آبان درد داشتم ولی نرفتم
۲۴ م دردام خیلی خیلی ناجور شد‌
که رفتم بیمارستان ساعت ۲ و نیم ظهر چکم کرد گفت ۲ سانتی احتمالا ترخیص بشی معاینه تحریک انجام داد که درد نداره
دیگه نشستم توی سالن که شد پنج و نیم رفتم گفت چهار سانتی و نامه بستری داد
ساعت ۶ و نیم وارد زایشگاه شدم
دردام بیشتر و بیشتر شد
رفتم توی اتاق زایمان که ماما همراه هم هم اومد شروع کردم باهام صحبت و اینا یک ساعت بعد شدن ۵ سانت و برام سرم فشار زدن شروع کردم ورزش که بعد حدود یک ساعت و نیم دکتر اومد گفت باورت نمیشه هشت سانته و کیسه آبم و زد و منم دیگه دردام مداوم شد که بهم گفت زور بزن زمانی که دردا میااااد من یه کم همکاری بد بود چون واقعا ترس داشتممم از این قسمت و اما یهویی با کمک دکتر و فشار روی شکمم دخترم به دنیا اومد کههه من از لحظه تولد ترس داشتم اصلا بی درد ترین قسمت بود انگار اون لحظه تمام دنیا بهم دادن شکممم‌ یهویی خالی شد 🙂و اینم بگممممم اصلا برش و بخیه درد نداره اصلاااااااا من برای این موضوع هم ترس داشتم فقط بعد زایمان خوب بهشون رسیدگی کنید ❤️اینم از تجربه زایمان طبیعی من❤️
مامان هامین مامان هامین ۵ ماهگی
پارت ۵

نمیدونم بگم تلخ ترین روزو داشتم یا شیرین ترین
تلخ و وحشتناک بود چون توی اون ساعتا بدترین دردارو تحمل کردم و مرگ‌ و به معنای واقعی دیدم قشنگ جون دادم مردم‌و زنده شدم
شیرین بود چون انتظارم به پایان رسید و پسر قشنگم‌ رو بغل کردم


من تجربه به شدتتت تلخی رو گذروندم و واقعا نسبت به زایمان طبیعی حس بدی پیدا کردم و صدبارم برگردم عقب باز هم سزارین رو انتخاب می‌کنم و واقعا ارزششو داشت با اینکه شونم درد میکنه و جای بخیم میسوزه و راه رفتن برام سخته اما دردش یک هزارم اون چیزی نیست‌ که من تجربه کردم من حتی پمپ درد هم نداشتم برای کم شدن دردامم شیاف نزاشتم جز یبار که دیدم فرقی نداره و دردام قابل تحمله دیگه از شیاف استفاده نکردم
در کل از زایمانم راضیم

و از خدا میخوام اون هایی که زایمان طبیعی در پیش دارن براشون راحت بگذره و تجربه من هیچوقت براشون پیش نیاد تا خاطره بدش بمونه براشون🥲


من درد زیادی رو تحمل کردم تا فرشته کوچولومو بغل بگیرم و واقعا ارزششو داشت🥺🙂

پارت ۴ تو کامنتای تاپیک قبل
مامان اورهان 👼🏼💙 مامان اورهان 👼🏼💙 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان من ( سزارین ) پارت چهار
که لحظه شیرینی بود و به همه مانانای باردا و همه کسایی که بچه دار نمیشن از ته قلبم آرزو میکنم ، و بچه رو دادن بیرون و منو بردن ریکاوری و چون هنوز بیحسی داشتم اومدن شکممو تمیز کردن که من به شدت نگران اینم بود زیاد نفهمیدم فقط چون از زیر دلم داشتن فشار میدادن اون اذیتم میکرد که از اونجا به بعد دردام شروع شد که با شیاف کاملا قابل کنترل بود سخت تمرین بخشش فقط راه رفتن و بلند شدن بود ولی تجربه من این بود که هر چقدر که میتونید راه برید چقدر بیشتر راه برید همون قدر زود بهتر میشد چون یه نفرم با من سزارین شده بود من با کلی درد راه میرفتم ولی بعد راه رفتن بهتر میشدم من چهار بار پیاده شده بودم اون فقط یه بار و تا صبح کلی درد کشید و این که منتظر شیاف نباشین که هر هشت ساعت یه بار بیمارستان بده خودتون هر کجا که دردتون گرفت یدونه استفاده کنید خیلی کمک بود و من متاسفانه همون سر دردی که تو اتاق داشتم بعد از سه روز بازم همچنان دارم و این به شدت اذیتم می‌کنه درسته همینقدر سخت بود ولی بازم خدارو شکر که بچمو تونستم صحیح و سالم بغل بگیرم و برای شما هم این حس رو آرزو میکنم
مامان حمزه مامان حمزه ۴ ماهگی
به نام خدا
آنچه که گذشت 🤪
دو سه روزی دردهای خفیف داشتم، دوبار هم معاینه شدم که خداروشکر کلا معاینه ها نسبت به بارداری اول سبک تر بود.
روز قبل زایمان پیاده روی زیادی کردم قبلش هم حدوداً 4 جلسه ورزش رفتم که واقعاً خوب بود چون تاثیرش رو برای زایمان دیدم... توصیه میکنم کسانی که فکر می‌کنند دیر زایمان می‌کنند و تا 40 هفته می‌رسند حتما ورزش رو از 36 هفته شروع کنند و حتماً 37 هفته هم معاینه بشند. که خداروشکر من این کار را کردم جواب داد.
ساعت 6 صبح دردام شروع شد و ساعت 7 بیمارستان شهدا بستری شدم توی دردام اسکات میرفتم
ماما همراه توی دردا کمکم می‌کرد چطور نفس بگیرم خودم احساس می کردم نحوه درست نفس گرفتن به دردا کمک می‌کرد سخته ولی دردا رو کم میکنه و زودتر دردت تموم میشه
توی دردا هم ماما همراه برات قرآن بذاره خوبه
ماما همراه من باخودش آدامس هم آورده بود ازش گرفتم تا نیم ساعت با آدامس درگیر بودم 😁.
وقتی به 6 سانت رسیدم برام بی حسی اسپاینال زدند
خیلی خوب بود چون بعد یک ساعت وارد فاز فعال شدم و آقا حمزه بدنیا اومد.

در مورد بی حسی اسپاینال زیاد اطلاعات نداشتم بیشتر برای سزارین استفاده می کنند و عوارضش هم اینکه بعد زایمان سرگیجه میگیری و باید نسکافه بخوری تا اثرش بره...

کادر بیمارستان خوب بودند
ولی غذاشون اصلاً مناسب نبود😵‍💫

یکی از گزینه هام برای انتخاب شهدا این بود که اتاق جدا داشتند و هیچ کسی رو جز خودت نمی‌دیدی.