۶ پاسخ

خیلی سخته من با اینکه دخترم شیر خشکی بود بعضی شبا مینشستم گریه میکردم و دلم می‌گرفت و لعنت میدادم به خودم که چرا شبایی که بیدار می‌شد برا شیر من غر میزدم و شوهرم باهام دعوا میکرد میگفت خوب نیست گریه کنی

پسر من اصلا وابسته شیر نبود بیشتر غذا دوست داشت آخرش ولش کرد فقط غذا میخوره

اگه تصمیم گرفتی شروع کن صبرزردبزن فقط روزوشب اول سخته

واای عزیزم خیلی سخته من امروز روز دومه که شیر روزشو کاملا قطع کردم دیشب نصف شب. دو بار بهش دادم ولی دیروز خیلی بهونه می‌گرفت منم اصلا دل تو دلم نبود خیلی گریه کردم اصلا فکرشو نمی‌کردم این همه سخت. باشع

من از امروز تصمیم دارم از شیر بگیر و خوب این حستو درک میکنم

گلم این مرحله هم انشالله ب خوبی بگدره
من سر پسرم صبر زردگرفتم زدم به سینم دیگه اصلا درخواست نکرد

سوال های مرتبط